نابینایی که رنگها را با دستانش میبیند - کور چطور رنگ را تشخیص می دهد
نابینایی که رنگها را با دستانش میبیند
(سرگئی فتیسوف) مردی روس از اهالی شهر (ولادیمیر) شاید در ظاهر انسانی معمولی به نظر برسد ولی وقتی کمی بیشتر با او صحبت میکنیم درمییابیم که قدرتی خارقالعاده در دستان او نهفته است. (سرگئی فتیسوف) نابینا میتواند با لمس کردن اشیای مختلف رنگهای آنها را تشخیص دهد. او حتی ادعا میکند که میتواند تشعشات بدن انسان ها را نیز حس کند و با دقت در آنها دردهایشان را بفهمد...
کور چطور رنگ را تشخیص می دهد
سرگئی در چهارده سالگی نابینا شد و این اتفاق حاصل اشتباه خودش بود و او هیچکس دیگری را در این امر دخیل نمیداند. در آن روز شوم، سرگئی داشت با یک تپانچه دستساز کار میکرد و آن را آزمایش مینمود که اسلحه درست در میان دستان پسرک چهارده ساله منفجر شد و یک گلوله به درون چشم چپش رفت و تقریبا تمام جمجمهاش را درنوردید. پزشکان به اطرافیانش گفتند که او زنده نخواهد ماند ولی سرگئی زنده ماند.
این تراژدی سبب شد وی تا آخر عمر کاملا نابینا شود. با این وصف سرگئی فتیسوف به طور باور ن کردن ی پرانرژی و فعال بود. او هیچ وقت ناامید و تسلیم نشد و انگیزههای خود برای ادامه یک زندگی نسبتا معمولی را حفظ نمود. کمی که سنش بیشتر شد به (انجمن نابینایان روسیه) پیوست و یاد گرفت چگونه خط (بریل) را بخواند و در احساس کردن با دست استاد شد.
چندین سال پیش بود که سرگئی برای نخستین بار به استعداد منحصر به فرد خود پی برد. یک روز خانمی به انجمن نابینایان آمد و گفت میتواند به نابینایان یاد بدهد چطور با لمس کردن ، رنگها را تشخیص دهند. اکثریت اعضای نابینای انجمن نتوانستند نام رنگهای کارتهایی را که آن خانم به آنها ارائه میداد بگویند ولی سرگئی در این کار کاملا موفق عمل کرد. او پس از آ موز شها و تمرینات مداوم یاد گرفت چطور هر رنگی را تنها با احساس انگشتانش بفهمد و نام آن را بگوید ولی حتی دوستان نزدیک سرگئی نیز به این موضوع مشکوک بودند و باور نمی کردن د او بتواند بدون دیدن، رنگها را نام ببرد.
یک روز خواهرش از سرگئی خواست با لمس کردن موهایش بگوید آنها چه رنگی هستند. سرگئی دستهای از موهای خواهرش را جدا کرد و مدت طولانی آن را در دستانش نگه داشت. مدتی بعد گفت نمیتواند بگوید موهای او دقیقا چه رنگی دارند. انگار سرگئی گیج شده بود. تعجب کرده بود چطور نمیتواند رنگ آن را تشخیص دهد. او بالاخره گفت: (متاسفم ولی موهای شما چند رنگه است. هم قرمز است، هم سفید و هم سیاه. این خیلی عجیب به نظر میرسد.) خواهر شروع به خندیدن کرد وقتی خندههایش تمام شد گفت: (مدتی پیش من قسمتی از موهایم را با رنگهای مختلف رنگ کردهام. راستش را بخواهید این رنگهایی هم که سرگئی گفت توی آن رنگ مو ی عجیب و غریب پیدا میشد.)
چندی پیش (سرگئی فتیسوف) دوباره غرق در تعجب و حیرت شد، زیرا توانست استعداد جدید دیگری را نیز در خودش کشف کند.
او دریافت که در کمال تعجب میتواند تشعشعات ساطع از بدن افراد را نیز تشخیص بدهد و بفهمد آنها از چه ناراحتی و دردی رنج میبرند. او تاکید میکند که نمیتواند با این حس اشخاص مختلف را شناسایی نماید و از هم تمیز دهد بلکه فقط دردهایشان را درک مینماید، مثلا اگر کسی دندان درد یا سردرد داشته باشد، سرگئی میفهمد. او این کار را با لمس کردن افراد انجام میدهد.
(اورا) یا تشعشعات بدن، هوای صادره از بدن است که به شکل بیضی و به ضخامت دو تا سه فوت ۶۰( تا ۹۰ سانتیمتر) اطراف بدن را فرا گرفته و درست شبیه به حوزه مغناطیسی آهنرباست و همین حوزه مغناطیسی است که حس خوب یا بد داشتن را در اطرافیان ایجاد مینماید. تشعشعات بدن انسان ها با یکدیگر متفاوت است ولی هیچ وقت از یک رنگ تشکیل نمیشود.
سرگئی در این باره میگوید: (تشعشعات خوب به رنگهای روشن و سبک هستند. رنگهایی همچون قرمز یا زرد و تشعشعات بد، رنگ سیاه یا قهوه ای دارند.)
(اندری بانیکوف) مسئول اداره توانبخشی انجمن نابینایان روسیه میگوید: حساسیت انگشتان افراد نابینا خیلی زیاد است. کسانی که توانایی دیدن ندارند، خط بریل و خواندن کتابهایی که با این خط نوشته شده را خیلی سریعتر میآ موز ند. بعضی از آنها حتی میتوانند متنهای غیربریل را هم با لمس برجستگیهای خط بخوانند ولی تا به حال نشنیدهام کسی بتواند با لمس کردن ، رنگها را تشخیص بدهد. لااقل هیچ یک از دویست و دو هزار عضو نابینای این انجمن نمیتوانند این کار را انجام دهند. شاید این کار سرگئی فتیسوف به خاطر توانایی خاص او در درک عرفان و یا نوعی هیپنوتیزم باشد.
منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها
,