ترس از ازدواج در زنان
دلایل ترس از ازدواج زنان
آیا از ازدواج و پذیرفتن مسئولیت های یک زندگی واقعی ترس دارید؟ خیلی از خانمها مثل شما هستند. این میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، از ترسهای کودکی گرفته تا تجربیات بزرگسالی.
ترس از متعهد شدن لزوماً به این معنا نیست که نیاز به کمک حرفهای دارید بلکه نشانه این است که باید دیدگاههای خودتان را درمورد روابط ارزیابی کنید تا ببینید چه چیز جلوی شما را میگیرد و نمیگذارد وابستگی دائمی ایجاد کنید.
برای غلبه بر این مشکلات، این 10 نکته را بخوانید تا ببینید مشکل شما کدامیک از اینهاست.
1. روابط زیادی را دیدهاید که برهم خورده است
آیا والدینتان از هم طلاق گرفتهاند؟ شاید دوستان زیادی داشته باشید که روابطشان برهم خورده و بخاطر آن سختی و درد زیادی را متحمل شدهاند. اگر اینطور است، ترس شما از متعهد شدن در روابط قابل درک است. با شاهد مشکلات احساسی دیگران بودن میفهمید که چه زمانهایی ممکن است رابطه دچار مشکل شود.به جای اینکه روی روابط شکستخورده اطرافتان تمرکز کنید، به زوجهای موفقی که میشناسید دقت کنید تا ببینید آنها برای شاد و خوشبخت زندگی کردن کنار هم چه میکنند.
2. آشنایان و دوستان نزدیک از زندگی مجردی لذت میبرند
با روی کار آمدن فمینیسم، مجرد ماندن دخترها و بالا رفتن سن ازدواج آنها افزایش یافت و زنان زیادی انتخاب میکنند که زندگی مجردی داشته باشند. زنان مجرد هیچوقت فرصتهای بیشتری نداشتهاند و حداکثر زندگی شان در کار خلاصه می شود.
از شکست فردی ترس دارید
شاید به این دلیل از متعهد شدن میترسید که مهارتهای ارتباط طولانیمدت مثل صبر، حوصله و فداکاری را در خود نمیبینید. شاید غذا پختن و تمیزکاری خانه را بلد نیستید و از این میترسید که طرفمقابلتان را در زندگی زناشویی ناامید کنید. به خاطر داشته باشید که هر فرد تواناییهای خاص خود را دارد و افراد مختلف به تواناییهای مختلفی ارزش میگذارند. روابط طولانی زمانی موفق میشوند که افراد به یکدیگر برای آنچه که هستند ارزش بگذارند. همچنین میتوانید وقت بگذارید و مهارتهای جدیدی را یاد بگیرید و از زنانی که ازدواجهای موفقی دارند کمک بگیرید تا اعتمادبهنفس لازم برای غلبه بر ترس از متعهد شدن را به شما بدهند.
از ناامیدی یا سرخوردگی میترسید
وقتی به سالهای آینده یک ازدواج فکر میکنید، ممکن است نگران شوید که ازدواجتان انتظاراتتان را برآورده نکرده و آنی نباشد که میخواستید. البته این تاحدی درست است. ممکن است یک روز از کنار یک مرد شکمگنده از خواب بیدار شوید که جواب حرفهایتان را به جای قربانصدقه با بیحوصلگی میدهد. همچنین ممکن است مثل قبل دیگر به شما توجه نداشته باشد. اما وقتی آن روز میرسد، همانطور که برای همه زوجها پیش میآید، به خودتان یادآور شوید که چرا با این مرد ازدواج کردید و افکاری که بیشترین ترس از متعهد شدن را برایتان آورده است را سرکوب کنید.به خاطر داشته باشید که صداقت و حرف زدن میتواند ترس از سرخوردگی و ناامیدی را از بین برده و بدانید که همه زندگیها بالا و پایین دارند.
در گذشته شکست در رابطه را تجربه کردهاید
مسائل و مشکلات مربوط به متعهد شدن بعد از یک رابطه شکستخورده بیشتر میشود. ازآنجاکه خانمهای بسیاری بیش از یک بار در روابط خود شکست میخورند، نگرانی آنها از متعهد شدن بالاتر میرود. به جای اینکه به متعهد شدن به عنوان یک رفتار جمعی، سعی کنید هر رابطه را به شکل فردی و خاص نگاه کنید. از خودتان بپرسید چرا روابط سابقتان شکست خوردند و ببینید در آینده چه کارهای متفاوتی میتوانید انجام دهید.با این خودآگاهی در وضعیت بهتری برای ارزیابی مردهایی که وارد زندگیتان میشوند خواهید داشت و خواهید توانست تعهد طولانیمدت ایجاد کنید.
6. نمیدانید چطور دوام یک رابطه را حفظ کنید
حتی زنان بسیار خوشبین و بااعتمادبهنفس هم در یک رابطه ایده آل نگرانیهایی برای دوام بخشیدن به رابطه خود دارند. در نامعلومی و بلاتکلیفی دنیای امروز، با زوال ارزشها و جدایی خانوادهها، به نظر نمیرسد روش مطمئنی برای حفظ دوام ازدواج وجود داشته باشد. به همین دلیل است که ارتباط و گفتگو بین زوج ضروری و حیاتی است. هر دو طرف باید با هم هماهنگ باشند تا بفهمند چه اتفاقاتی میافتد و اصلاحات لازم را انجام دهند. اگر ارتباط کلامی دو طرف از بین برود، نخواهید دانست چه باید بکنید.
از خودتان بپرسید چرا روابط سابقتان شکست خوردند و ببینید در آینده چه کارهای متفاوتی میتوانید انجام دهید.با این خودآگاهی در وضعیت بهتری برای ارزیابی مردهایی که وارد زندگیتان میشوند خواهید داشت و خواهید توانست تعهد طولانیمدت ایجاد کنید
7. مطمئن نیستید او همانی است که میخواهید
اگر دوست دارید بدون اینکه برای همیشه متعهد شوید، رابطهای بادوام داشته باشید، ممکن است لازم باشد درمورد مشکلتان برای متعهد شدن با یک مشاور صحبت کنید.اگر کسی که میخواهید باقی عمرتان را با او بگذرانید پیدا نکردهاید، از خودتان سوال کنید شاید توقعات و انتظاراتتان خیلی بالا باشد. آیا در جای نادرست به دنبال آدم درست هستید؟ آیا با کسانی ارتباط برقرار میکنید که هدفشان از آشنایی متفاوت با شماست؟ هرکدام از این دلایل ممکن است باعث شود فکر کنید نمیتوانید به مرد زندگیتان متعهد شوید.
8. نمیخواهید اعضای خانواده را ناامید کنید
یکی دیگر از دلایل ترس از متعهد شدن در روابط، داشتن والدین پرتوقع است که انتظار دارند جراح مغز و اعصاب شوید یا با رئیسجمهور بعدی امریکا ازدواج کنید. اگر از ازدواج قبلی خود بچه دارید، ممکن است نگران واکنش آنها به ناپدری خود باشید. ممکن است هم هست بدون ارزیابی نیازهای احساسی خود و میزان آمادگیتان برای ازدواج، با یکی از دخترخالهها یا دخترعموها برای ازدواج کردن وارد رقابت شدهاید.
بااینکه نگرانی درمورد فرزندان شوهر سابقتان در رابطه با فرد کنونی اهمیت زیادی داشته و منطقی است، خودداری از متعهد شدن برای خوشحال نگه داشتن بقیه به این معنی است که معیار اشتباهی برای داشتن یک رابطه موفق دارید. وقت بگذارید و به این فکر کنید که به جای نیازهای دیگران چه چیزی برای خودتان بهتر است.
9. میخواهید برای لذت بردن از خوشیهای زندگی مجرد بمانید
اگر زندگی راحت و آرامی دارید و نمیخواهید آن را با نگرانیهای رابطه خراب کنید که تا حدی قابل درک است. آیا میخواهید تا پایان عمرتان مجرد بمانید؟ آیا از مسئولیتهای ازدواج هراس دارید؟ با مسائل و مشکلاتی نظیر این باید روبهرو شوید تا مطمئن شوید به تعهد نگاهی سالم دارید. برخلاف این، اگر سبک زندگیتان به شکل غیرمعقولی آزادانه است و نمیتوانید محدود شدن ازدواج را بپذیرید، پس احتمالاً برای متعهد شدن آماده نیستید. به خودتان زمان بدهید تا به دلایل واقعی اینکه چرا باتوجه به سبک زندگیتان و اهداف آیندهتان از متعهد شدن میترسید، فکر کنید.
تعداد مجردهایی که از متعهد شدن ترس دارند بنا به دلایل مختلف بالا رفته است. اگر شما هم از ایندسته افراد هستید، الان وقتش رسیده است که دلایل الگوهای روابطتان را بررسی کرده و ببینید چطور میتوانید برای غلبه بر ترس از متعهد شدن در خودتان ایجاد تغییر کنید
10. تصور میکنید تعهد عشق رابطه را از بین میبرد
عشق مسئلهای ظریف و حساس است و باید از آن مراقبت شود. بااینکه زندگی واقعی چهره خود را بعد از ازدواج نشان میدهد و پیدا کردن وقت برای صمیمت و لحظات دونفره را سخت میکند، زوجها اگر میخواهند رابطهشان همیشگی شود، باید بالاترین اولویت را به رابطهشان بدهند. زوجهای مسنتر ادعا میکنند که روابط عاشقانه باثباتی که در طولانی مدت ساخته شدهاند بسیار عمیقتر و پرمعنیتر از عشق پرهیجانی است که رابطه با آن آغاز شده است. اجازه بدهید عشقتان رشد کنند.تعداد مجردهایی که از متعهد شدن ترس دارند بنا به دلایل مختلف بالا رفته است. اگر شما هم از ایندسته افراد هستید، الان وقتش رسیده است که دلایل الگوهای روابطتان را بررسی کرده و ببینید چطور میتوانید برای غلبه بر ترس از متعهد شدن در خودتان ایجاد تغییر کنید.
راه های مقابله با ترس از ازدواج
با رشد 40 درصدی آمار طلاق و رقم رو به فزونی آن و بـا در نـظر گـرفتن این امر كه افراد تا سنین 70 – 80 سالگی و یـاشاید گـاهی 90 سالگی عمر میكنــند، ازدواج و تشكیـل زندگی مشترك یكی از مسائلی است كه اغلب افراد را به وحشـت میاندازد. با این وجود اگر بدانید ازدواج مستـلـزم چه مواردی بـوده و هـمـچنین انتظارات شخصی خودتان رانیز معین نمایید، میتوانـیـد بـه راحـتــی به ترس از ازدواج غلبه كرده و با درك كامل تصمیم بگیرید كـه آیـا قصد ازدواج دارید یا خیر.مراحل:
1- ابتدا باید برای خودتان معین كنید كه دقیقاً از چه چیز میترسید.بیشتر افراد از خود ازدواج نمیترسند، بلكه از حواشی و احتمال وجود شكست در آن وحشت دارند. احساس میكنید كه چه تغییری ممكن است ایجاد شود؟ بدترین تصویر ذهنی كه شما را در مقابل ازدواج كردن خلع سلاح میكند، در ذهن خود مجسم كنید.2- ترسهایتان را مخاطب قرار دهید.
اگر والدینتان ازدواج ناموفقی را تجربه كرده اند و تنها به این دلیل كه آنها زندگی خوبی با هم نداشتند، شما نمیتوانید نتیجه بگیرید كه در زندگی مشتركتان موفق نمیشوید. اگر احساس میكنید كه ممكن است در نهایت كارتان به جدایی ختم شود، لیستی از مواردی را كه میتوانید انجام دهید تا نتیجه موفقیت آمیز گردد بر روی یك برگ كاغذ یادداشت نمایید. تمام صحنههایی كه باعث ایجاد ترس در شما میشود را مجسم كنید و سپس به این مطلب فكر كنید كه برای بهبود اوضاع چه قدمی میتوانید بردارید.3- مشورت بخواهید.
از هر كسی كه در زندگی مشترك خود موفق است بخواهید تا اسرار موفقیتش را با شما نیز در میان بگذارد. معمولاً آنها در حرفهایشان به این نكته هم اشاره میكنند: "همیشه سعی میكنیم از رفتار بد كوچك یكدیگر چشم پوشی كنیم" ، اما توجه داشته باشید كه نیازهایتان را پیش از هر چیز باید با شریك زندگیتان در میان بگذارید. از این طریق هم شریكتان متوجه نیازهای شما میشود و هم میتوانید در رابطه خود به موفقیت دست پیدا كنید.4- تصمیم بگیرید كه آیا خودتان شخص مقابل را برای زندگی تا آخر عمر انتخاب میكنید و یا اینكه او فقط شما را انتخاب كرده و دیگران نیز شما را تشویق به انجام چنین كاری مینمایند؟
شاید شما به راستی از ازدواج ترس نداشته باشید بلكه از ازدواج با این شخص بخصوص میترسید. یك نكته بدیع این است كه هیچ گاه به فكر كسی نباشید كه بتوانید با او زندگی كنید، بلكه دنبال كسی بگردید كه بدون او قادر به زنگی نباشید.5- ببینید كه كدامیك از جنبههای ازدواج در نظر شما و در نظر طرف مقابل از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.
ممكن است كه شما با قبول تعهد نسبت به یكدیگر وارد رابطه شوید و رابطهتان بدون اینكه هیچ گونه ازدواج رسمی در آن به وقوع پیوسته باشد، همچنان ادامه پیدا كند. دقت كنید كه در صورت رسمی شدن رابطه، شما و همچنین شریك زندگی و افراد دیگر خانواده چه تغییراتی را از خود نشان خواهند داد. اگر در مورد این مطلب كه وجود ازدواج و یا عدم آن چه مسائلی را برای شما ایجاد میكند، صادق باشید بهتر میتوانید معنا و مفهوم ازدواج را درك كرده و ببیند كه با شرایط فعلی شما و فرد مورد نظرتان همخوانی دارد و یا خیر.6- هیچ لزومی ندارد كه هر ثانیه و هر روز از زندگی مشترك خود را در صلح و آرامش كامل سپری كنید.
شما یك انسان كامل نیستید و شریكتان نیز چنین خصوصیتی ندارد. اگر منتظر ازدواج با كسی هستید كه هر روز در زندگی خود فقط رنگین كمان و طلوع خورشید را مشاهده كنید، آنگاه هیچ گاه نمیتوانید ازدواج كنید چرا كه هیچ كس قادر به زندگی كردن با یك چنین خیالات خامی نیست. ازدواج موفق نیازمند تلاش سخت دو جانبه است و برای كامل كردن آن باید از زندگی خود برای آن مایه بگذارید. تعداد بسیار زیادی از افراد با امیدها و آرزوهای واهی ازدواج میكنند و زمانیكه مشاهده میكنند كه اوضاع كمی دشوار شده و بر وفق مرادشان نیست درخواست طلاق را پر كرده و مجدد در پی یافتن فرد جدیدی میافتند. خودتان را برای عبور از دست اندازهای خیابان آماده كنید تا زمان مواجهه با آنها شگفت زده و متعجب نشوید.7- برای زندگی خود برنامه ریزی كنید.
پیش از ازدواج بنشینید و تكلیف خودتان را با خودتان معلوم كنید. آیا بچه میخواهید؟ چند تا؟ چه كسی مسئول تامین مالی خانواده است؟ آیا هر دوی شما كار میكنید؟ چه مقدار پول برای دوران بازنشستگی پس انداز میكنید؟ كجا زندگی خواهید كرد؟ چه كسی مسئول چه كاری است؟ اگر آقا هنوز با دوستانش بیرون میرود، آیا خانم هم میتواند چنین كاری را انجام دهد؟شاید مطرح كردن این سؤالات قدری مشكل باشد، اما این امر چیزی از اهمیت قضیه را كم نمیكند، و شما موظفید كه آنها را با كسی كه قصد دارید تا آخر عمر با او زندگی كنید در میان بگذارید. اگر در حال حاظر حلقه ازدواج را به دست كرده اید، دیگر نیازی نیست كه شرایط را برای خودتان سخت تر كنید.
در این شرایط باید مواقع بروز درگیری را پیش بینی كرده و از بروز آن جلوگیری نمایید. اگر شما رابطه سالمی داشته باشید مرحله پرسش و پاسخ شما را بیش از پیش به یكدیگر نزدیك میسازد. نكات سه دلیل عمده طلاق را پول، روابط جنسی و فرزندان تشكیل میدهند.
پیش از مواجهه با این مشكلات ببینید كه آیا به اندازه كافی پیرامون این مطالب با فرد مقابل مشتركاتی دارید یا خیر. اگر بتوانید بر سر این مسائل با شریك زندگی خود به توافق برسید آنوقت حل مشكلات بعدی چندان دشوار نخواهد بود. در گفتگوهای صمیمی از او بخواهید كه پیرامون انتظارات، عقاید، باورها، زمانبدی و …. برای شما بیشتر توضیح بدهد. هر چه بیشتر یكدیگر رابشناسید و مسائل مبهم كمتری در میان باشد، درصد موفقیت رابطه افزایش پیدا میكند. مخالفت در هر رابطه ای كاملاً طبیعی است.
این امر یكی از ملزومات هر رابطه سالمی است و هر دو طرف میتوانند چیزهای بسیار زیادی را از آن یاد بگیرند. تا آنجایی كه میتوانید به حرفهای طرف مقابل به دقت گوش دهید و دیدگاههای شخصی آنها را نیز منظور كنید، همچنین در نهایت ادب و احترام نقطه نظرهای شخصی خودتان را نیز به او انتقال دهید. دقت داشته باشید كه تمام ازدواجها موفق نیستند. نمیتوان اظهار كرد كه انتخاب تمام افراد صحیح است، اما به هر حال باز هم باید انتخاب كرد.
در نظر داشته باشید كه اگر ترس از ازدواج به شما اجازه نمیدهد كه فرد دیگری وارد زندگی مشتركتان شود، این احتمال وجود دارد كه تا آخر عمر خود مجرد باقی بمانید. البته این امر بد نیست؛ چیزی كه اهمیت دارد این است كه خودتان ترجیح میدهید چگونه زندگی كنید. سعی كنید حتماً پیش از تشكیل زندگی مشترك برای مشاورههای پیش از ازدواج به یك مشاور مراجعه كنید. اطلاعات و گفتگوی رك و پوست كنده زیر نظر یك شخص سوم حرفه ای، میتواند به شما كمك كند كه تصمیم نهایی خود را در مورد ازدواج با اطمینان بیشتری اتخاذ نمایید.
در مورد قراردادهای پیش از ازدواج فكر كنید و پیرامون آنها با شریك خود گفتگو كنید. به تمام نقاط منحصر بفرد و فوق العاده ازدواج فكر كنید. به این مطلب فكر كنید كه میتوانید با كسی كه دوستش میدارید زندگی كنید. ببینید كه چقدر خوش شانس هستید كه حق ازدواج كردن را دارید. افراد بسیار زیادی در سطح جهان هستند كه چنین حقی از آنها سلب شده است.
به آثار فعالیتهای جنسی و تاثیر آنها برروی رفتار شما در مقابل ازدواج فكر كنید. اگر بدون ازدواج رابطه جنسی داشته باشید، با این كار تعهد موجود برای ازدواج در نظرتان كاسته میشود.
این اصل كه رابطه جنسی در خارج از رابطه زناشویی وجود ندارد، به زوجها كمك میكند كه نسبت به هم متعهد باقی مانده و احساس كنند كه برای یكدیگر بی همتا و منحصر بفرد هستند.
این امر به شما كمك میكند كه ارزشهای موجود در رابطه را بهتر دریافت كنید و ترسهای خارجی را به كمترین میزان خود كاهش دهید. توجه اگر به هیچ وجه قادر به غلبه بر ترس خود نسبت به ازدواج نیستید، باید این موضوع را با فرد مقابل در میان بگذارید. با این كار ممكن است خودتان را در معرض بر هم خوردن رابطه قرار دهید، اما اگر همین حالا رابطه شما بهم بخورد، خیلی بهتر از این است كه رابطهتان بعدها كه ازدواج كردید به هم بخورد… هر كاری كه میكنید، هیچ گاه زمانیكه احساس میكنید از روی اجبار به سمت ازدواج سوق داده شده اید و یا خودتان نمیخواهید این كار را انجام دهید، وارد زندگی مشترك نشوید. این امر صرفاً باعث ایجاد بدبختی برای هر دوی شما میشود.
دختران دهه60: ترس از ازدواج حق مسلم ماست!
پژوهشگران علم روانشناسي در رتبهبندي فشارهاي رواني كه ميتواند يك فرد را تحتتاثير قرار بدهد، «ازدواج» را جزو پرفشارترين موقعيتهاي زندگي معرفي ميكنند. وقتي پاي ازدواج به ميان ميآيد، در دوره كنوني بهطور طبيعي افراد متولد دهه 60 در خط مقدم انتخابها قرار ميگيرند.پژوهشگران علم روانشناسي در رتبهبندي فشارهاي رواني كه ميتواند يك فرد را تحتتاثير قرار بدهد، «ازدواج» را جزو پرفشارترين موقعيتهاي زندگي معرفي ميكنند. تمايل نداشتن به ازدواج در ميان جوانان، چند سال است كه ذهن جامعه را بهخود مشغول كرده. جدا از پيامدهاي اجتماعي اين موضوع، شناخت چرايي و چگونگي اين تمايل نداشتن، مسئلهاي مهم بهنظر ميرسد. وقتي پاي ازدواج به ميان ميآيد، در دوره كنوني بهطور طبيعي افراد متولد دهه 60 در خط مقدم انتخابها قرار ميگيرند.
مهمترين بهانههاي فرار
گفته ميشود كه در آقايان بهعلتهاي مختلفي مثل دغدغههاي مالي و مسئوليتهاي متعدد و پيچيده، تمايل به ازدواج كاهش بيشتري يافته است اما شواهد حاكي از آن است كه ميل به تشكيل زندگي مشترك در خانمها هم با كاهش جدي روبهروست. چيزي كه كمتر شنيدهايم دلايل اين كاهش تمايل به ازدواج است. نظرسنجي مجله تپش، نتايج جالب و تا حدود زيادي روشنگر را به ما ارائه داده است كه ميتواند مورد تحليل دقيق قرار بگيرد. در اين نظرسنجي، خانمهاي متولد دهه 60 دلايل مجرد ماندن خود را از ميان چند گزينه پيشبيني شده انتخاب كردهاند. بگذاريد به نتايج نظرسنجي نگاهي بيندازيم و پاسخها را بررسي كنيم. بيشترين درصدها به اين 3 گزينه مربوط ميشود: نداشتن خواستگار مناسب، ترس از ازدواج و گزينه آخر كه با عنوان «دلايل ديگر» مطرح شده. بين اين 3 گزينه كه بيشتر از 80 درصد پاسخها را در بر ميگيرند، بهنظر ميرسد «ترس از ازدواج» پاسخ سر راستتري باشد. زيرا همين ترس از ازدواج ميتواند خود را در پاسخهاي ديگر (مثل نداشتن خواستگار مناسب يا قصد ادامه تحصيل) پنهان كند. نداشتن خواستگار، مشكلات مالي و موانع مرسوم در مسير ازدواج، درصد زيادي را بهخود اختصاص ندادهاند اما به هرحال مشكلات قابل تاملي هستند.
چرا از ازدواج ميترسند؟
پژوهشگران علم روانشناسي در رتبهبندي فشارهاي رواني كه ميتواند يك فرد را تحتتاثير قرار بدهد، «ازدواج» را جزو پرفشارترين موقعيتهاي زندگي معرفي ميكنند. ازدواج پس از موقعيتهايي مثل «از دست دادن افراد نزديك خانواده» و «جدايي»، ميتواند بهعنوان رخدادي پراسترس كه يك فرد در طول زندگي ممكن است با آن روبهرو شود، ارزيابي ميشود. پس ترس از ازدواج، ترس غيرطبيعي نيست. بهطور مشخص، ازدواج براي نسلهاي گذشته هم با استرس همراه بوده اما چه شده كه در سالهاي اخير، روند بالا رفتن سن ازدواج و در نهايت تمايل نداشتن به آن بيشتر شده است؟ شايد اين مسئله بهطور عمده به تحول جامعه و عبور از دوران سنتي به دوران مدرن وابسته باشد كه آن را ميتوان در چند محور از جمله موارد زير، پيگيري كرد.
1) بلوغ ديررس اجتماعي
امروزه فرزندان بايد مسيرهاي طولاني و پيچيدهاي را تا رسيدن به استقلال شخصي طي كنند. تحصيلات، پيدا كردن شغل و توانايي استقلال مالي ميتواند سالهاي زيادي از عمر هر جوان را براي فراهم كردن يك زندگي مناسب، بگيرد. اين موضوع در حالي است كه معمولا آموزشهاي ارائه شده - چه از طرف والدين و چه از طرف نهادهاي آموزشي- چندان در بر گيرنده مهارتهاي لازم براي زندگي نيست.
2) بههم ريختن تعريفها و نابساماني نقشها
گذر از يك ساختار و نرسيدن به سازمان جديد، مشكلي است كه سالها با آن دست و پنجه نرم ميكنيم. در شكل سنتي ازدواج چيزهايي مثل سن، انتخاب، وظايف و نقشها تعريف مشخصتر و دقيقتري داشت اما امروزه اين مقياسها بههم ريخته و تعريف مشخصي ندارد. به همين دليل ريسك تشكيل يك زندگي جديد بالا رفته و نگرانيها در مورد آن زياد شده است. از طرفي تداخل ارزشهاي سنتي و مدرن، اين موضوع را پيچيدهتر ميكند؛ چيزهايي مثل تفاوت جايگاه زن در اجتماع، خانواده و مسئوليتهاي او، در مقابل فشار باورهاي سنتي يا مراسم و مراحل ناكارآمد ازدواج در دوره جديد، موانعي است كه خودبهخود اين موضوع را دشوارتر ميكند.
3) كمبود حمايت اجتماعي
زندگي كردن در جامعه امروزي، همه ما را به سمت فردگرايي بيشتر و دوري از روابط عاطفي گسترده سوق ميدهد. روابط ما محدود شده و مشكلات خود را بايد از ديگران پنهان كنيم. اين پنهانكاري تا جايي است كه تقريبا نميدانيم ديگران با اين مشكل چگونه دست و پنجه نرم ميكنند. شك نكنيد اطلاعات عمومي كه توسط رسانهها به دست ما ميرسد چندان كارگشا نيست. بچههايي كه در دهه 60 به دنيا آمدند، احتمالا پدر و مادري دارند كه آنها را از مشكلات دور نگه داشته و تنها توصيه والدين به آنها خوب درس خواندن و موفقيت شغلي و اجتماعي بوده است! اين موضوع باعث شده كه اطلاعات بچهها از والدين بيشتر باشد و در نتيجه اعتماد بچهها به راهكارهاي آنها كمتر. در نتيجه اضطراب رويارويي با موقعيتهاي زندگي افزايش مييابد.