شکست عشقی
چگونه شکست عشقی را از یاد ببریم
شکست عشقی را شاید خیلی ها تجربه کرده باشند، مشکلی که اگر به خوبی درمان نشود مشکلات جبران ناپذیری را به شخص وارد خواهد کرد، اگر خودتان را بشناسید، می توانید از یک شکست عشقی جان سالم به در ببرید. در این بخش از سایت آکاایران قصد داریم تا اطلاعاتی در مورد شکست عشقی و راه های درمان آن به شما بدهیم، با ما همراه باشید.
شکست عشقی,شکست عشقی به انگلیسی,شکست عشقی جناب خان,آکاایران,شکست عشقی در مردان,شکست عشقی لیلا پهلوی,شکست عشقی در زنان,شکست عشقی جملات,شکست عشقی خوردم,شکست عشقی شعر,شکست عشقی اس ام اس
فراموش نکنید
اولین چیزی که بعد از جدایی افراد به آن تاکید می کنند، «فراموش کردن» است. اما واقعیت این است که در روان ما چیزی به عنوان فراموش کردن وجود ندارد. در واقع ناخودآگاه ما، مسئولیت افکار و خاطراتی که به گمان خودمان فراموش شان می کنیم را برعهده می گیرد و آنها را در خود نگه می دارد. پس اگر می خواهید دوری از او شما را آزار ندهد، به «فراموش کردن» رو نیاورید. چراکه تلاش برای از بین بردن موضوعات – به خصوص موضوعات ناراحت کننده- تنها به انکار و سرکوبی منجر می شود و می تواند تا پایان عمر ما را آزار دهد.
رابطه ای که ماه ها یا سال ها برای به سرانجام رسیدنش تلاش کرده بودید، از دست رفته است. کسی که تا دیروز نامزد تان بود، می گوید شما را نمی خواهد و شاید مشکلی که نه شما و نه او از پس برطرف کردنش بر نمی آیید، به این جدایی منجر شده است. اما دلیل جدایی شما هر چه که باشد، چیزی از دلتنگی و ناراحتی هر روزه تان کم نمی کند. هنوز هم گاهی با تمام وجود می خواهید که برگردد و برای همیشه، شاهزاده سوار بر اسب شما بماند. گاهی فکر می کنید هیچ مرد دیگری می تواند به اندازه او شما را عاشق کند و گاهی هم به خود می گویید، شاید همه این عشق و عاشقی ها بی سرانجام باشند. اگر شما هم با چنین شرایطی دست و پنجه نرم می کنید و می خواهید هرچه زودتر، از تلخی این روزها بیرون بیایید و دوباره به زندگی برگردید، در ادامه این مطلب با ما باشید. ما به شما میانبر های آرام شدن را نشان می دهیم و با کمک یک تست، به شما می گوییم احساسی که داشته اید، تا چه اندازه منطقی و تا چه حد نادرست بوده است.
سوگواری کنید
اتفاقی که افتاده است را بپذیرید و حتی به خاطرش ناراحت باشید. این حق شماست که برای از دست دادن فردی که در زندگی تان تاثیرگذار بوده است، غمگین باشید. پس سعی کنید با تمام وجود این واقعیت را بپذیرید که این رابطه تمام شده است و از این به بعد باید زندگی تان را بدون آن فرد سپری کنید.
ریشه مشکل را پیدا کنید
اگر سوگواری شما برای این از دست دادن بیش از اندازه طول کشیده است، باید به دنبال دلیل این اتفاق در خودتان بگردید. آن فرد چه ویژگی هایی داشت که نمی توانید از او بگذرید و در آن رابطه چه چیز هایی را به دست می آوردید که نمی توانید از آنها بگذرید؟ در هر رابطه ای احتمال از دست رفتن هم هست. اما اگر شما یک نفر را نمی توانید فراموش کنید و خاطراتش را رها کنید باید برای خودتان به دنبال دلیل این اتفاق بگردید. احتمالا در این رابطه نیازی از شما ارضا می شده و تا به دنبال راهی تازه برای پاسخ گویی به آن نیاز نگردید، نمی توانید برای زندگی تان قدم تازه ای بردارید.
واقعیت را بپذیرید
می توانید در مورد یک موضوع حرف نزنید یا بگویید بی اهمیت است، اما این تلاش مشکل شما را بیشتر می کند. اگر می خواهید از این مشکل رها شوید، باید به چیزی که ناراحت کننده است بپردازید. از تلاش برای فکر نکردن به آن دست بردارید. همه آنچه که در این رابطه گذشته است را بررسی کنید. از خود بپرسید «چه شد که این فرد تا این اندازه روی من تاثیر گذاشت؟» چرا این موضوع شما را تا این حد رنجانده؟ چطور می توانید خودتان را تسکین دهید؟ چطور می توانید با نبودن آن فرد کنار بیایید و با وجود این از دست دادن، زندگی خوبی داشته باشید؟
یادتان نرود که باز هم از دست می دهید
این واقعیت را فراموش نکنید که ما قرار است در جریان زندگی مان خیلی افراد را از دست بدهیم. انسان از زمانی که به دنیا می آید تا زمانی که از دنیا می رود، قرار است بسیاری از نزدیکانش را از دست بدهد و روند طبیعی زندگی است. اما اگر این روند، شما را بیش از اندازه عذاب می دهد، باید از خود بپرسید «چرا من نمی توانم این از دست دادن را فراموش کنم و از سوگواری بیرون بیایم؟» طبیعی است که شما تا مدتی برای این فقدان ناراحت و پریشان باشید اما سوگواری طولانی مدت، آرام آرام تبدیل به افسردگی می شود و همه زندگی شما را در بر می گیرد.
اتفاقی که افتاده است را بپذیرید و حتی به خاطرش ناراحت باشید. این حق شماست که برای از دست دادن فردی که در زندگی تان تاثیرگذار بوده است، غمگین باشید
به نیازهایتان پاسخ دهید
بعد از شناختن نیازهایی که در آن رابطه ارضا می شدید، باید به دنبال راهی دیگر برای برطرف کردن آن نیازها بگردید. اگر آن نیازها واقعی بوده است، باید در جای دیگری راهی برای پاسخ گفتن به آنها را جست وجو کنید و اگر کاذب بوده است، باید در خودتان دلیل این نیازهای غیرمنطقی و تغییر را جست و جو کنید.
حستان را زیر ذره بین بگذارید
آبا بودن این فرد در زندگی تان، منفعتی را به دنبال داشته است؟ برای مثال با او به شما خوش می گذشته یا باعث می شده چیزی از او یاد بگیرید؟ اگر این منفعت منطقی باشد، می شود از آن گذشت و پاسخ آن نیاز منطقی را در جای دیگری پیدا کرد. اما اگر یک نیاز کاذب دلیل دلبستگی بیش از حد شما باشد، با هیچ چیز نمی توانید آن را جایگزین کنید. تنها راه شما این است که در خودتان دلیل اصلی این دلبستگی را پیدا کنید و با برطرف کردن مشکلات خودتان، به این سوگواری هم پایان دهید. بعد از، از دست دادن یک رابطه عاطفی، کنار آمدن با دلایل منطقی آسان است. شما به راحتی می توانید جایگزین دیگری برای آنها پیدا کنید و به زندگی تان ادامه دهید. اما اگر دلایل احساسی و نادرست شما را به این رابطه پیوند زده باشد، بیرون آمدن از آن کار آسانی نیست. اگر می خواهید بدانید دلبستگی تان به این ارتباط منطقی است یا به دلیل ناتوانی های خودتان در آن ماندگار شده اید، به سؤالاتی که در این مطلب آمده، پاسخ دهید.
حستان راست می گوید؟
اگرمی خواهید بدانید کجای کارید و تا چه اندازه رابطه تان با نامزدتان منطقی است، به سؤالات زیر پاسخ دهید. این تست کوچک به شما می گوید که به خاطر منطق احساس عاشقی می کنید یا دلایل نادرستی شما را وادار به عاشق بودن می کنند، پس صادق باشید و بدون خودسانسوری پاسخ دهید.
به من احساس امنیت می دهد
خیالم از این رابطه راحت است و دلم را نمی لرزاند. وقتی مشکلی برایم پیش می آید، از اینکه او حامی من است دلگرم می شوم.
بله خیر
به او احساس خوبی دارم
به او علاقه مند هستم. دلایل زیادی را برای این علاقه دارم و رفتارها و ویژگی های او برای ادامه رابطه به من انگیزه می دهند.
بله خیر
نیاز به احترامم را برطرف می کنم
خانواده، همکاران و دوستانم بدون مقاومت این رابطه را به رسمیت می شمارند و از بودن او در زندگی ام استقبال می کنند.
بله خیر
به من توجه می کند
حواسش با من است و نمی گذارد در این رابطه تنهایی یا خلأیی را احساس کنم. مرتب با من تماس می گیرد و از حالم باخبر می شود.
بله خیر
حسش را در این رابطه درگیر می کند
تغییراتم را می فهمد و بدون آنکه بگویم، متوجه احساساتم می شود. با رفتارش می گوید به ظاهرم و شرایط روانی که در آن قرار دارم توجه می کند.
بله خیر
چه نمره ای می گیرید؟
اگر پاسخ شما به سؤال های زیر مثبت باشد، شما احساسی منطقی داشته اید و می توانید تک تک این احساس ها را در دنیای بیرون، بار دیگر به دست آورید. اما اگر پاسخ شما به 3 سؤال از 5 سؤال ذکر شده منفی است، ترس ها و کاستی های درون تان شما را تا این حد عذاب می دهند. پس در اولین فرصت، برای ترمیم خود آسیب دیده تان، با یک روانشناس مشورت کنید.
جملات کوتاه و تلخ شکست عشقی خوردن
ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﺴﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺧﻮﺭﺩﻡ , ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ , ﺍﻣﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ.
.
.
.
چشات دیگه از من خسته و سیره
اما هنوز چشمای من اسیره
فقط بدون که این دل شکسته
منتظره بگی واست بمیره….
.
.
.
سـخـته درک کــردن کـسـی کـه
دردهـاشـو خـودش مـیــدونـه و دلــش…..
” زيادي ” عاشق نشو
” زيادي ” اعتماد نکن
چون همون ” زيادي ” بعدا ” زيادي ” داغونت ميکنه….
.
.
.
میگفـــــ ــــــتـــند:
سختـــــ ــــی ها نـمـــ ــــــک زندگـــــ ـــــی اســـــت
اماچــــــــــ ـــــــــراکســ ـــی نفهمــــــ ــــــید
نمـــــــ ـــــک برایـــــــــــ مــ ــن کــ ـــه خـــ ـــاطراتـــ ــم زخمــــــــــــ اسـ ـــت
شــــــــ ــــــــور نیســــ ـــــــت
مـــــــ ـــــزه درد مـــــــ ــــــیدهــــد…
.
.
.
گفتم :
تمام وجودم از آنه تو بود مشکلت چ بود که با من چنین کردی ؟ ؟
گفت :
آنقدر خوبی که حالم را بهم میزنی… !
.
.
.
حماقت یعنی:
او برای همیشه رفت و
من هنوز
دوستش دارم…
.
.
.
وفای شمع را نازم كه بعد از سوختن
به صد خاكستری در دامن پروانه میریزد
نه چون انسان كه بعد از رفتن همدم
گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد…
.
.
.
روزی که دستش را دستت دیدم معنی شکستن را فهمیدم….
.
.
.
تنت همچون گلی زیبا و نیکوست / عزیزم ، بهترین ، میدارمت دوست
صدایت همچو آواز قناریست / بگو بی تو چگونه میتوان زیست ؟
.
.
.
مسافر بی بدرقه من
آنقدر بیصدا رفتی که از وداع جا ماندم
باز به غیرت چشمانم
که آبی پشت سرت ریختند…
.
.
.
خـــــــــــــــــواهـــش میکـــــــــــنــــــــــــم…!!
از پیـــش او نــــــــــــــــــرو
هــــــــــیچــــــــــــــــکـــــــــــــــــــــس
طـــاقـــتــــی کــــه مـــــــــن داشـــــــــتـــــــــــــم را
نــــــــــــــــــــــــــدارد…
.
.
.
رفت…!!!
خجالت کشیدم بگویم:گند زدی به تمام باورهایم!!!
غرورم نگذاشت بگویم:”نـــــرو”…بمان کنار دلم!
دلم نمیگذارد فراموشش کنم…!
عقلم نمیگذارد بگویم “برگرد”
خاطراتش نمیگذارد”نفس” بکشم!
“قسمت” نمیگذارد دستهایم به رویای داشتنش برسد!
و این وسط “خدا” با تـــــــــمام بزرگیش فقط نگـــــــــاه میکند!
.
.
.
رسم روزگار است دیگر…
از یک دست تقدیم میکند…
و از دست دیگر…
به زور از چنگت بیرون میکشد…
.
.
.
مـــــــــهـــــــــربانتر از من دیدی نشانــــــــم بده…
کــــــــســـــــــــــــی که…
بارهــــــــــــا بسوزانیش…
و باز هم با عشــــــــــــــــــق نگاهت کند!!!
.
.
.
گرفتن دستهایش آرزویم بود…..
اماازبخت بدم مچش راگرفتم
.
.
.
نمیــــــــــــــدانم چگونه گم شد…
در شــــــــــهری که…
تمام خیـــــابانهایش را با هم گشتیــــــــــــم…
.
.
.
غـــــریبــــه ای آمــــد…
عــــشـــقــی داد…
نـــفــــســـی گـــرفت…
آرام و بی صدا رفت…