شیفتگی های دوران نامزدی - دوران نامزدی را چگونه بگزرانیم
شیفتگی های دوران نامزدی
با مشکلات پیش پا افتاده زندگی را به کام خود تلخ نکنید
هر شروعی، با یکسری مشکلات همراه است. مشکلاتی که شاید با داشتن اندکی آگاهی، به راحتی بر طرف شود.
همانطور که برای شروع هر کاری به دنبال بهترین اطلاعات میگردیم، چه بهتر که برای شروع یک زندگی جدید نیز با آگاهی اقدام کنیم...
دوران نامزدی را چگونه بگزرانیم
گاه زوجهای جوان آنقدر شیفته همدیگر میشوند که مسائل زیادی از دیدشان پنهان میماند و تمام شور و شوقشان صرف اندیشیدن به مراحل مختلف ازدواج ، از خواستگاری و نامزدی تا برگزاری مراسم ازدواج و شروع زندگی مشترک میشود و تمام دغدغهشان را نحوه برگزاری مراسم و مسائل حاشیهای آن تشکیل میدهد.
در حالی که تمام دخترها و پسرهای جوان، بعد از یک انتخاب درست نیاز به اطلاعاتی برای حفظ و نگهداری زندگی مشترک دارند، عدهای از جوانان بعد از یافتن همسر مناسب خود احساس میکنند که به خواسته خویش رسیدهاند و دیگر باید به رویاهای مشترکشان بپردازند. فارغ از اینکه رسیدن به رویاها یا اهداف مشترک، نیازمند همراهی و همراهی نیازمند خصوصیات اخلاقی خاص و تفکری سازگارانه است. متاسفانه بسیاری از مسائل ساده و پیش پا افتاده موجب میشود تا روزهای خوش اوایل زندگی مشترک رنگ دیگری بگیرد و اشتباهات به ظاهر ساده دنیای شیرین عروس و داماد جوان را تلخ کند. این مقاله، به تشریح بعضی از آن مسائل اختصاص دارد.
همانطور که برای شروع هر کاری به دنبال بهترین اطلاعات میگردیم، چه بهتر که برای شروع یک زندگی جدید نیز با آگاهی اقدام کنیم
- فکر نکردن به فردای ازدواج
شیفتگی دوران نامزدی و مراسم حاشیهای اغلب مانعی میشود در برابر اینکه فرد با خود بیندیشد که تمام زندگی مشترک، فقط همان مراسم خوشایند نیست و باید به تعداد روزها و ساعتهای باقی مانده عمرش در کنار همسر خود بماند. به اعتقاد روانشناسان باید در زمان حال زیست. اما سطحی نگریستن به این جمله عواقب ناخوشایندی در پی دارد. زیرا زیستن در زمان حال، همراه با آیندهنگری و دوراندیشی عاملی است که موجب استحکام روابط میشود و ضمن آنکه باید از دوران شیرین اوایل زندگی مشترک لذت برد، لازم است خود را برای تمام اتفاقات خوشایند و ناخوشایند آینده هم آماده کرد.
- تغییر دادن رفتارها
بسیاری از زوجهای جوان، در شروع زندگی مشترک تصمیم میگیرند برخی رفتارها و خلقیات طرف مقابل را تغییر داده و وی را آنگونه که میپسندند تربیت کنند. در حالی که به این دلیل با همسر خود ازدواج کردهاند که عاشقش بوده و او را آنگونه که هست، دیده و پسندیدهاند.
باید پذیرفت که همسر ما، کودکمان نیست که بخواهیم او را به دلخواه خود تربیت کرده و رفتارهایش را تغییر دهیم. به عقیده روانشناسان افراد بالغ در صورتی تغییر خواهند کرد که خود بخواهند و دیگران به هیچ روشی نمیتوانند آنان را تغییر دهند مطمئن باشید تلاش برای تغییر شریک زندگی فقط موجب جریحهدار شدن احساسات میشود و نتیجهای جز بر هم خوردگی و آسیب روابط نخواهد داشت.
- روابط نادرست با خانواده همسر
برقراری ارتباط نادرست با خانواده همسر، از جمله مسایلی است که موجب سرد شدن زوجین نسبت به یکدیگر میشود. همانطور که همهمان علاقهمندیم همسرمان به خانواده ما احترام بگذارد، لازم است به خواسته وی و خانوادهاش نیز احترام بگذاریم. تنش بین یکی از زوجین و خانواده طرف مقابل وی، به تنها کسی که آسیب میرساند همسر او است و در وی این احساس را به وجود میآورد که بین همسر خود و خانوادهاش گیر افتاده است.
بعضی جوانان تصور میکنند هدف نهایی از ازدواج ، فقط یافتن شریکی برای زندگی است و بعد از اینکه به هدفشان رسیدند، میتوانند در کمال آسایش و آرامش کنار وی زندگی کنند غافل از اینکه نگهداری عشق و محبت شریک زندگی بسیار سختتر از یافتن وی است
- رفع اختلاف نظرها
بدیهی است نحوه برقراری ارتباط با همسر رکن مهمی از زندگی است آرامش در حل مشکلات و اختلاف نظرهای اولیه میتواند کمک بزرگی کند. گاه طرفین برای اثبات حقانیت و درستی گفتار خود از راههایی همچون پرخاشگری، فریاد زدن یا قهر کردن و... استفاده میکنند و به این ترتیب، با دست خود بر پیکره زندگی مشترکشان آسیب میزنند. کنترل بر رفتار میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. برای حل اختلاف نظرها راههای زیادی وجود دارد که میتوان با سود جستن از آنها زندگی آرامتری را سپری کرد. گاهی نشان دادن واکنشهای افراطی نسبت به رفتارهای شریک زندگی میتواند تمامی خوشیها را نابود کند. باید پذیرفت که تمام انسانها خصوصیات مثبت و منفی دارند و هیچیک از افراد، انسان کامل نیست به عنوان مثال تمام زوجها بر سر مسائلی نظیر قرار دادن لیوان بر روی میز و پخش و پلا بودن جورابهای کثیف در خانه، که به ظاهر مسائل سادهای است، با همدیگر اختلاف نظر دارند، که بهتر است اختلاف نظرها در خصوص موارد مهمتری باشد و با کمی درایت مسائل پیشپا افتاده را یا به حال خود رها کنند یا برای از میان برداشتن آنها چارهای بیندیشند.
- در نظر گرفتن مشکلات احتمالی
طبیعی است که هیچکدام از ما دوست نداریم درباره مسائل منفی و اتفاقات ناخوشایند بحث کنیم. مواردی همچون مشکلات مالی، یا اندیشیدن در مورد موضوع فرزند دار نشدن یا رویارویی با اتفاقات پیشبینی نشده. اما باید بپذیریم که وقتی متاهل شدهایم، چارهای به جز مذاکره درباره این موضوعات نداریم. همان طور که در مورد خوشیهای بعداز ازدواج میاندیشیم و درباره آرزوهای بلند و خوشایند خود صحبت میکنیم و تصمیم میگیریم، عاقلانه به نظر میرسد امور ناخوشایند نیز در نظر گرفته شود. پذیرش این مسئله که زندگی فقط انباشته از خوشی نیست، باید توانایی پذیرش مشکلات را هم داشته باشیم.
- حسادت
حسادت از جمله مواردی است که در شروع یک زندگی گریبانگیر بعضی زوجها میشود و زمانی که زن یا مردی در رابطههای حاشیهای افراد با همسرش حسادت میورزد، در واقع به او توهین میکند و در وی این احساس را برمیانگیزد که به وی اعتماد ندارد و طبیعی است که بدون اعتماد داشتن به همسر، زندگی زناشویی فاقد جاذبههای لازم میشود.
- روابط دوران مجردی
گاهی عدهای از زوجهای جوان را، در حالی که هنوز چند ماهی بیشتر از شروع زندگی مشترکشان نگذشته در مراکز مشاوره و بدتر از آن راهروهای دادگاه میبینیم، که رفتارشان غیرطبیعی جلوه میکند. آنها افرادی هستند که در زمانی ازدواج کردهاند که هنوز به اندازه کافی بزرگ نشدهاند. البته بزرگتر شدن به معنای رسیدن به بلوغ فکری و یافتن قدرت تمیز و تشخیص، نه رشد جسمانی؛ و گاهی فراموش میکنند روزهای رفتن به میهمانی شبانه با دوستان و تفریحات دوران مجردی به پایان رسیده است. البته، این نکته به معنای آن نیست که باید به کلی دوستان دوران تجرد را رها کرد، زیرا همه ما نیازمند روابط مثبت با دوستان و آشنایان خود هستیم، اما تشخیص اینکه با چه کسانی مراوده داشته باشیم و چه زمانی را به دوستان خود اختصاص بدهیم در زندگی مشترک نقش بسزایی دارد.
- محافظت از عشق
بعضی جوانان تصور میکنند هدف نهایی از ازدواج ، فقط یافتن شریکی برای زندگی است و بعد از اینکه به هدفشان رسیدند، میتوانند در کمال آسایش و آرامش کنار وی زندگی کنند غافل از اینکه نگهداری عشق و محبت شریک زندگی بسیار سختتر از یافتن وی است. درست است که زوجها وقتی ازدواج میکنند که به یکدیگر علاقهمند باشند، اما تضمینی وجود ندارد که بتوانند همیشه همدیگر را دوست بدارند. پا برجا ماندن عشق وابسته به نوع کنش و واکنشهای طرفین است. باید از عشق مراقبت کرد تا رشد پیدا کند. برای رسیدن به هر هدفی نیازمند وسایل و زمان هستیم، پس چه بهتر که برای پایدار ماندن عشق زمان بیشتری برای در کنار هم بودن بگذرانیم و از هر امکاناتی که در دسترس داریم برای ارتقای روابط بهره ببریم.
شاید داشتن اهداف و آرزوهای مشترک و بیان اینکه چه مسائلی در زندگی برای طرفین مهم بوده و چه مواردی جزء اهداف حاشیهای است، تا حدودی بتواند در داشتن زندگی آرام و به دور از تنش به زوجهای جوان کمک کند.
تبیان
گاه زوجهای جوان آنقدر شیفته همدیگر میشوند که مسائل زیادی از دیدشان پنهان میماند و تمام شور و شوقشان صرف اندیشیدن به مراحل مختلف ازدواج ، از خواستگاری و نامزدی تا برگزاری مراسم ازدواج و شروع زندگی مشترک میشود و تمام دغدغهشان را نحوه برگزاری مراسم و مسائل حاشیهای آن تشکیل میدهد.
در حالی که تمام دخترها و پسرهای جوان، بعد از یک انتخاب درست نیاز به اطلاعاتی برای حفظ و نگهداری زندگی مشترک دارند، عدهای از جوانان بعد از یافتن همسر مناسب خود احساس میکنند که به خواسته خویش رسیدهاند و دیگر باید به رویاهای مشترکشان بپردازند. فارغ از اینکه رسیدن به رویاها یا اهداف مشترک، نیازمند همراهی و همراهی نیازمند خصوصیات اخلاقی خاص و تفکری سازگارانه است. متاسفانه بسیاری از مسائل ساده و پیش پا افتاده موجب میشود تا روزهای خوش اوایل زندگی مشترک رنگ دیگری بگیرد و اشتباهات به ظاهر ساده دنیای شیرین عروس و داماد جوان را تلخ کند. این مقاله، به تشریح بعضی از آن مسائل اختصاص دارد.
همانطور که برای شروع هر کاری به دنبال بهترین اطلاعات میگردیم، چه بهتر که برای شروع یک زندگی جدید نیز با آگاهی اقدام کنیم
- فکر نکردن به فردای ازدواج
شیفتگی دوران نامزدی و مراسم حاشیهای اغلب مانعی میشود در برابر اینکه فرد با خود بیندیشد که تمام زندگی مشترک، فقط همان مراسم خوشایند نیست و باید به تعداد روزها و ساعتهای باقی مانده عمرش در کنار همسر خود بماند. به اعتقاد روانشناسان باید در زمان حال زیست. اما سطحی نگریستن به این جمله عواقب ناخوشایندی در پی دارد. زیرا زیستن در زمان حال، همراه با آیندهنگری و دوراندیشی عاملی است که موجب استحکام روابط میشود و ضمن آنکه باید از دوران شیرین اوایل زندگی مشترک لذت برد، لازم است خود را برای تمام اتفاقات خوشایند و ناخوشایند آینده هم آماده کرد.
- تغییر دادن رفتارها
بسیاری از زوجهای جوان، در شروع زندگی مشترک تصمیم میگیرند برخی رفتارها و خلقیات طرف مقابل را تغییر داده و وی را آنگونه که میپسندند تربیت کنند. در حالی که به این دلیل با همسر خود ازدواج کردهاند که عاشقش بوده و او را آنگونه که هست، دیده و پسندیدهاند.
باید پذیرفت که همسر ما، کودکمان نیست که بخواهیم او را به دلخواه خود تربیت کرده و رفتارهایش را تغییر دهیم. به عقیده روانشناسان افراد بالغ در صورتی تغییر خواهند کرد که خود بخواهند و دیگران به هیچ روشی نمیتوانند آنان را تغییر دهند مطمئن باشید تلاش برای تغییر شریک زندگی فقط موجب جریحهدار شدن احساسات میشود و نتیجهای جز بر هم خوردگی و آسیب روابط نخواهد داشت.
- روابط نادرست با خانواده همسر
برقراری ارتباط نادرست با خانواده همسر، از جمله مسایلی است که موجب سرد شدن زوجین نسبت به یکدیگر میشود. همانطور که همهمان علاقهمندیم همسرمان به خانواده ما احترام بگذارد، لازم است به خواسته وی و خانوادهاش نیز احترام بگذاریم. تنش بین یکی از زوجین و خانواده طرف مقابل وی، به تنها کسی که آسیب میرساند همسر او است و در وی این احساس را به وجود میآورد که بین همسر خود و خانوادهاش گیر افتاده است.
بعضی جوانان تصور میکنند هدف نهایی از ازدواج ، فقط یافتن شریکی برای زندگی است و بعد از اینکه به هدفشان رسیدند، میتوانند در کمال آسایش و آرامش کنار وی زندگی کنند غافل از اینکه نگهداری عشق و محبت شریک زندگی بسیار سختتر از یافتن وی است
- رفع اختلاف نظرها
بدیهی است نحوه برقراری ارتباط با همسر رکن مهمی از زندگی است آرامش در حل مشکلات و اختلاف نظرهای اولیه میتواند کمک بزرگی کند. گاه طرفین برای اثبات حقانیت و درستی گفتار خود از راههایی همچون پرخاشگری، فریاد زدن یا قهر کردن و... استفاده میکنند و به این ترتیب، با دست خود بر پیکره زندگی مشترکشان آسیب میزنند. کنترل بر رفتار میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. برای حل اختلاف نظرها راههای زیادی وجود دارد که میتوان با سود جستن از آنها زندگی آرامتری را سپری کرد. گاهی نشان دادن واکنشهای افراطی نسبت به رفتارهای شریک زندگی میتواند تمامی خوشیها را نابود کند. باید پذیرفت که تمام انسانها خصوصیات مثبت و منفی دارند و هیچیک از افراد، انسان کامل نیست به عنوان مثال تمام زوجها بر سر مسائلی نظیر قرار دادن لیوان بر روی میز و پخش و پلا بودن جورابهای کثیف در خانه، که به ظاهر مسائل سادهای است، با همدیگر اختلاف نظر دارند، که بهتر است اختلاف نظرها در خصوص موارد مهمتری باشد و با کمی درایت مسائل پیشپا افتاده را یا به حال خود رها کنند یا برای از میان برداشتن آنها چارهای بیندیشند.
- در نظر گرفتن مشکلات احتمالی
طبیعی است که هیچکدام از ما دوست نداریم درباره مسائل منفی و اتفاقات ناخوشایند بحث کنیم. مواردی همچون مشکلات مالی، یا اندیشیدن در مورد موضوع فرزند دار نشدن یا رویارویی با اتفاقات پیشبینی نشده. اما باید بپذیریم که وقتی متاهل شدهایم، چارهای به جز مذاکره درباره این موضوعات نداریم. همان طور که در مورد خوشیهای بعداز ازدواج میاندیشیم و درباره آرزوهای بلند و خوشایند خود صحبت میکنیم و تصمیم میگیریم، عاقلانه به نظر میرسد امور ناخوشایند نیز در نظر گرفته شود. پذیرش این مسئله که زندگی فقط انباشته از خوشی نیست، باید توانایی پذیرش مشکلات را هم داشته باشیم.
- حسادت
حسادت از جمله مواردی است که در شروع یک زندگی گریبانگیر بعضی زوجها میشود و زمانی که زن یا مردی در رابطههای حاشیهای افراد با همسرش حسادت میورزد، در واقع به او توهین میکند و در وی این احساس را برمیانگیزد که به وی اعتماد ندارد و طبیعی است که بدون اعتماد داشتن به همسر، زندگی زناشویی فاقد جاذبههای لازم میشود.
- روابط دوران مجردی
گاهی عدهای از زوجهای جوان را، در حالی که هنوز چند ماهی بیشتر از شروع زندگی مشترکشان نگذشته در مراکز مشاوره و بدتر از آن راهروهای دادگاه میبینیم، که رفتارشان غیرطبیعی جلوه میکند. آنها افرادی هستند که در زمانی ازدواج کردهاند که هنوز به اندازه کافی بزرگ نشدهاند. البته بزرگتر شدن به معنای رسیدن به بلوغ فکری و یافتن قدرت تمیز و تشخیص، نه رشد جسمانی؛ و گاهی فراموش میکنند روزهای رفتن به میهمانی شبانه با دوستان و تفریحات دوران مجردی به پایان رسیده است. البته، این نکته به معنای آن نیست که باید به کلی دوستان دوران تجرد را رها کرد، زیرا همه ما نیازمند روابط مثبت با دوستان و آشنایان خود هستیم، اما تشخیص اینکه با چه کسانی مراوده داشته باشیم و چه زمانی را به دوستان خود اختصاص بدهیم در زندگی مشترک نقش بسزایی دارد.
- محافظت از عشق
بعضی جوانان تصور میکنند هدف نهایی از ازدواج ، فقط یافتن شریکی برای زندگی است و بعد از اینکه به هدفشان رسیدند، میتوانند در کمال آسایش و آرامش کنار وی زندگی کنند غافل از اینکه نگهداری عشق و محبت شریک زندگی بسیار سختتر از یافتن وی است. درست است که زوجها وقتی ازدواج میکنند که به یکدیگر علاقهمند باشند، اما تضمینی وجود ندارد که بتوانند همیشه همدیگر را دوست بدارند. پا برجا ماندن عشق وابسته به نوع کنش و واکنشهای طرفین است. باید از عشق مراقبت کرد تا رشد پیدا کند. برای رسیدن به هر هدفی نیازمند وسایل و زمان هستیم، پس چه بهتر که برای پایدار ماندن عشق زمان بیشتری برای در کنار هم بودن بگذرانیم و از هر امکاناتی که در دسترس داریم برای ارتقای روابط بهره ببریم.
شاید داشتن اهداف و آرزوهای مشترک و بیان اینکه چه مسائلی در زندگی برای طرفین مهم بوده و چه مواردی جزء اهداف حاشیهای است، تا حدودی بتواند در داشتن زندگی آرام و به دور از تنش به زوجهای جوان کمک کند.
تبیان
,