چقدر او را می شناسید؟ - رفتار های طبیعی کودک 8ساله

چقدر او را می شناسید؟

توجه به رفتار کودکان 6 تا 8 ساله و استفاده از آن در مسیر تربیت فرزند صالح
سن 6 تا 8 سالگی  دوره‏ی کشف وجود و گذر است؛ گذر از دنیایی که تحت تسلّط خانه و پدر و مادر قرار دارد و قدم گذاشتن به دنیای بسیار گسترده‏تری که مدرسه و روابط اجتماعی با همسن‏ها را در بر می‏گیرد.

رفتار های طبیعی کودک 8ساله , اموزش تربیت فرزند 8 ساله , خصوصیات رفتاری دختر 8 ساله از نظر روانشناسی

رفتار های طبیعی کودک 8ساله

فرزند شش تا هشت ساله‏ی شما در این مرحله‏ می‏آموزد که دوستانش را انتخاب کند و از موفقیت‏های تازه‏اش احساس غرور کند و شخص خودش بشود.اگر چه شاید کودک در این سن هنوز گاهی دچار خشم و سرخوردگی می‏شود ولی در مجموع بهتر می‏تواند از دستورات پیروی کند و در ابراز کلامی احساسات، ترس‏ها و مشکلات‏ خود بسیار تواناست. او آرزوی استقلال دارد و اکنون از مهارت‏ها، هوش و فرصت آزمون برخوردار است. یک کودک شش ساله، در مقایسه با کودکی که فقط یک سال از او کوچک‏تر است، سرمشق خودکفایی می‏باشد. در کتاب‏های روانشناسی کودک ، به شش سالگی به عنوان سن سحرآمیز اشاره می‏شود. بیشتر کودکان تا قبل از این سنّ، بی‏آنکه به یادگیری خود آگاه باشند، یاد می‏گیرند ولی اکنون فرزند شش ساله‏ی شما برای اولین بار در مدرسه، در زمین بازی و هر جایی در میان همسالانش، در پی موفقیت و برتری است.
کودکان شش تا هشت ساله با وجود همه‏ی دستاوردهای فردی، عمده‏ی خودانگاره‏شان را بر مبنای تصویری که خودشان و دیگران از پدر و مادرشان دارند، می‏سازند.

در این سن او کم کم خود را با دیگران مقایسه می‏کند و می‏سنجد. از همین سنّ است که هم سنّ و سالان به تدریج در شکل دادن خود انگاره‏ی کودک مهم‏تر می‏شوند. او برای اولین بار درس‏هایی را می‏آموزد که تا آخر عمرش با خود خواهد داشت. پیرو بودن و رهبر بودن یعنی چه؟ در چه هنگام باید برای اعتقادات جنگید و ... کودکان شش تا هشت ساله با وجود همه‏ی دستاوردهای فردی، عمده‏ی خودانگاره‏شان را بر مبنای تصویری که خودشان و دیگران از پدر و مادرشان دارند، می‏سازند. کودک به شدّت به دیدن خوبی‏های پدر و مادرش نیاز دارد تا بتواند خوب را در خود تعریف کند. همان گونه که از خوشنامی والدین قدرت می‏یابد، از شنیدن هر گوشه و کنایه‏ای در باره‏ی آنها آزرده می‏شود. از نظر یک کودک انتقاد یک والد- یا هر شخص دیگری- از والد دیگر انتقاد از خود اوست به علت همین وابستگی و پیوند نزدیک با پدر و مادر است که کودکان در این سنین به ندرت به خشمگین بودن از دست پدر یا مادر اعتراف می‏کنند و در عوض خشم خود را با نشان دادن خشونت به خواهر و برادر، پدر یا مادر ناتنی یا یک دوست نشان می‏دهند.


توجه به بعضی از گرایشات کودکان 8 تا 12 ساله و هدایت آنها در مسیر صالح شدن

کودک در این دوران، از نظر جسمی عاطفی و هوش آمادگی لازم را داراست و می‏تواند به صورت مستقیم آموزش ببیند. از جمله امور مهمی که در این سنین لازم است که کودک یاد بگیرد و آموزش ببیند، چگونگی عبادت و آموختن نماز است. کودک در این سنین با دلی صاف و ضمیری روشن آمادگی دارد تا هر آنچه در مزرعه‏ی دلش کاشته می‏شود، به خوبی بارور نماید و هر آنچه آموزش داده می‏شود، یاد بگیرد و بهترین زمان برای آشنایی کودک با مسائل مذهبی و وظایف دینی محسوب می‏شود. کودک در این سنین فرمانبردار والدین است و شایسته است که والدین هر چه در توان دارند، بدون افراط و تفریط مسائل دینی، مذهبی و بهداشتی را به کودکان شان آموزش دهند و آینده‏ی بهتر و روشن‏تری را جلوی روی فرزندشان ترسیم کنند. پس از آموزش مسائل دینی، یاد دادن ادب از اهمیت فراوانی برخوردار است. ادب، از جمله میراث ماندگاری است که پدر و مادر در زندگی فرزند خود به عنوان یادگار می‏گذارند. رسول اکرم صلی‏الله علیه واله وسلم فرمود: کسی که ادب ندارد، عقل ندارد. اما آنچه مهم است تقاضای سنّی کودک و مسئوولیت سنگین پدر و مادر در این دوره‏ی حسّاس می‏باشد. کودک در این دوره گرایش به گروه‏های همسال خود دارد. او دوست دارد که با همسالان خود تشکیل گروه بدهد و بعد هم با آنها به رقابت بپردازد.
کودک در این سنین آمادگی پذیرش بعضی از مسوولیت‏ها را دارد و بسیار پر عاطفه و استقلال طلب است.

در این سن است که الگوهای عاطفی کودک شکل می‏گیرد. با ناراحتی دیگران چندان اظهار همدردی نمی‏کند مگر با مادر و هم‏بازی بسیار نزدیکش. او در این سنین نیاز به حمایت والدین و محبت و راهنمایی پدر و مادر، تشویق از سوی پدر و مادر و مربیان دارد تا مراحل رشدش کامل گردد. او در سنی به سر می‏برد که تفاوت‏های فردی خود را با دیگران می‏شناسد. ارزش و قیمت هر چیزی را به خوبی می‏فهمد و به مادرش بیشتر از معلم متکی است. با همسالان خود، دار و دسته تشکیل می‏‏دهد و در برابر انتقاد و خرده گیری حساس است. حسادت زیاد گاهی کودک را به پرخاشگری بر می‏انگیزد. او از تاریکی، خطرات بدنی و تنهایی می‏ترسد. ترسیدن کودک در این سنین، بیشتر از سنین دیگر است. او به راهنمایی‏های عاقلانه و رهبری رغبت‏ها و تمایلاتش در مسیر سالم احتیاج دارد بدون اینکه خشونت و تحمیلی در کار باشد. اطرافیانش باید مسوولیت‏هایی را که کودک می‏تواند بپذیرد به او یادآوری نمایند. کودک در سخن گفتن و بحث کردن، وقت زیادی را صرف می‏کند و بیشتر به بزرگسالان ایراد و اشکال می‏گیرد گرچه هنوز به موافقت بزرگسالان متکی است. او به کشور و شهر خود افتخار می‏کند و معانی و روابط منطقی را درک می‏کند. در بیشتر اوقات نقشه‏هایی برای خود طرح می‏کند و به طور مستقل به اجرای آنها می‏پردازد.
در این سنین کودک، کمال طلب است و می‏خواهد کارها را خوب انجام دهد ولی اگر ناامید شود و در فشار قرار گیرد، رغبت خود را از دست می‏دهد.

او می‏خواهد مسوولیتی را بر عهده بگیرد و با بهتر انجام دادن آن مورد تشویق و تمجید واقع گردد. او بازی‏های پر حرکت و تحرک را لازم دارد. باید عضو گروهی شود و مورد محبت واقع شود. باید به او مسوولیت داد و دنبال نتیجه‏اش بود. نسبت به عدالت و انصاف، حسّاس است. از خواندن و فعالیت خلّاق در جنبه‏های متعدد لذت می‏برد و به همکاری با بزرگسالان علاقه‏ی بسیار دارد. در این دوره تفاوت رغبت‏ها میان دختر و پسر ظاهر می‏شود. از مسخره شدن کارهایش بسیار ناراحت می‏شود لذا باید در این مورد دقت شود تا مورد تحقیر قرار نگیرد و از لحاظ روحی آسیب نبیند. از گناهی که مرتکب می‏شود، احساس شرمندگی می‏کند. در این دوران که حساس‏ترین دوره‏ی تربیتی برای کودک به حساب می‏آید، نقش آفرینی پدر و مادر به صورت صحیح، بسیار کار ساز بوده و اگر پدر و مادر بتوانند با دقت لازم در این امر خطیر و مهم گام بردارند، آینده‏ی روشن فرزندشان را تضمین نموده و او را در مسیری صحیح و سالم هدایت خواهند نمود و ثمره‏ی آن عاید فرزند، والدین، خانواده و جامعه خواهد شد.
برگرفته از کتاب" فرزند صالح"

منبع : تبیان


اموزش تربیت فرزند 8 ساله , خصوصیات رفتاری دختر 8 ساله از نظر روانشناسی