همه رازهایی که در مورد پاگانی باید بدانید - عکس ماشین ، عکس موتور - ماشین مسابقه
دانستنیها: پاگانی، سازنده سوپراسپورت و از معدود تولیدکنندگان و توسعه دهنده های فیبر کربن در دنیاست. این شرکت سال 1992 توسط هوراچیوپاگانی (Horacio Pagani) در شهر «San Cesariousl Panaro» در نزدیکی مودنا ایتالیا تاسیس شد.
هوراچیو پاگانی، مسوول بخش توسعه و ساخت کامپوزیت های لامبورگینی بود و سال 1988، مرکز تحقیقات کامپوزیت پاگانی را تاسیس کرده بود. این مرکز تحقیقات در چندین پروژه با لامبورگینی همکاری کرد که از آن جمله باید به فیس لیفت کانتاش به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد تاسیس لامبورگینی، کانسپت P140 و دایابلو اشاره کرد.
ماشین مسابقه
در همین حین، پاگانی در حال طراحی اتومبیل طراحی و ساخت خودش بود که از آن با عنوان «پروژه C8» یاد می شد. بعدها پاگانی تصمیم گرفت نام آن را به احترام خوان مانوئل فانجیو، راننده آرژانتینی فرمول یک با 5 قهرمانی، به «فانجیو F1» تغییر دهد. این پروژه بعدها با نام «زوندا» به تولید انبوه رسید.
سال 1991، پاگانی برای طراحی، توسعه، مهندسی و ساخت پروتوتایپ پروژه اش، شرکت مودنا دیزاین را بنا کرد. در 1992، او ساخت پروتوتایپ فانجیو F1 را آغاز کرد و سال 1993، این پروتوتایپ در تونل باد «دلارا» آزمایش شد که نتایج آیرودینامیکی به دست آمده کاملا رضایتبخش بود.
سال 1994، مرسدس بنز با پاگانی توافق کرد که موتور 12 سیلندر خورجینی این سوپر اسپورت را تامین کند. در 1995، نام زوندا C12 انتخاب شد. اولین زوندا سال 1999 در نمایشگاه اتومبیل ژنو رونمایی شد. پاگانی به موفقیت قابل توجهی دست یافت؛ طوری که سال 2005، تولیدت زوندا سه برابر شد و سال 2010، با ثبت رکورد 6 دقیقه و 47 ثانیه در نوربرگ رینگ و کسب شهرتی جهانی، هر کسی هم پاگانی را نمی شناخت، آن را تحسین کرد. تاکنون، پاگانی تنها دو مدل را تهیه کرده است.
هوراچیو پاگانی
هورا چیو پاگانی در تاریخ 10 نوامبر سال 1955 در آرژانتین و در یک خانواده نانوا، متولد شد. او از کودکی به طراحی و ساخت اتومبیل علاقه داشت و اتومبیل های طراحی خودش را از چوب بالسا در مقیاس کوچک می ساخت. در سال 1983، او به ایتالیا رفت تا رویای خودرا که ساخت سوپراسپورت بود، تحقق بخشد. او در 20 سالگی اتومبیل F3 را طراحی کرد و ساخت.
اولین تجربه کار پاگانی، به دهه 80 و لامبورگینی بازمی گردد که به عنوان یکی از محققان توسعه و ساخت کامپوزیت، به فعالیت پرداخت. او مهندس ارشد لامبورگینی بود و کانسپت Countach Evoluzione را برای لامبورگینی ساخت.
او سعی کرد تا لامبورگینی را متقاعد کند که یک دستگاه اتوکلاو را به منظور افزایش تولید فیبر کربن خریدند؛ اما آنها خواسته او را رد کردند به این دلیل که فراری هم در آن زمان از چنین تکنولوژی استفاده نمی کرد. او در سال 1978 با پول خودش، یک دستگاه اتوکلاو را خرید و 4 سال بعد از لامبورگینی استعفا کرد تا با تاسیس شرکت خودش به نام مودنا دیزاین، کامپوزیت های فیبر کربن را برای اتومبیل های فرمول یک، و اتومبیل سازان دایملر و فراری و همچنین شرکت موتورسیکلت سازی آپریلیا تولید کند. در سال 1992، او شرکت اتومبیل سازی پاگانی را بنا نهاد و بالاخره رویای هوراچیوپاگانی تحقق یافت.
«لئوناردو داوینچی صنعت اتومبیل» لقبی است که به هوراچیو پاگانی داده اند. زوندا و به خصوص هووایرا را می توان از معدود اتومبیل های تاریخ دانست که می توان ذوق هنری را در طراحی آنها احساس کرد.
اولین مدل پاگانی
زوندا
زوندا اولین مدل پاگانی، سال 1999 تولید شد و تا پایان بهار 2009، 206 دستگاه از آن در نسخه های مختلف فروخته شد. بخشی از پروسه اولیه مهندسی زوندا توسط خوان مانوئل فانجیو انجام شده بود که به دلیل مرگش در سال 1995، نام آن به زوندا تغییر یافت.
زوندا نام بادی خشک همراه با غبار است که در ارتفاعات بخش شرقی کشور آرژانتین با 6 هزار متر ارتفاع پدیدار می شود و حداقل سرعتی برابر با 40 کیلومتر بر ساعت دارد. در طراحی پاگانی زوندا از هواپیماهای جنگنده و اتومبیل های مسابقات آلمان از جمله مرسدس سیلور آرو الهام گرفته شده است که جزئیات فوق العاده زیبا و منحصر به فردی دارد که تا پیش از زوندا در هیچ اتومبیلی در طول تاریخ دیده نشده بود.
چراغ های دوگانه باریک جلو، خروجی های چهارگانه اگزوز که در محفظه ای دوار قرار گرفته و موتور جت جنگنده ها را یادآور می شود، فرم قطره مانند کابین و .... از جمله این جزئیات است. پروسه طراحی و ساخت زوندا 7 سال طول کشید. زوندا در طول 12 سال تولید (از 1999 تا 2011)، در نسخه های متعددی که اغلب سفارشی بودند، به تولید رسید.
زوندا C12
زوندا C12 در نمایشگاه اتومبیل ژنو سال 2000 معرفی شد. این سوپراسپورت با موتور 12 سیلندر مرسدس بنز به حجم 6 لیتر می توانست 389 اسب بخار و 570 نیوتن متر گشتاور را به وسیله گیربکس پنج سرعته دستی به چرخ های عقب منتقل کند. شتاب صفر تا صد کیلومتر بر ساعت C12، 4/2 ثانیه بود و پنج ثانیه بعد، عقربه سرعت سنج، عدد 160 را لمس می کرد.
تنها پنج دستگاه از این زوندا به تولید رسید که یک دستگاه برای تست تصادف و یک دستگاه به عنوان اتومبیل نمایشی مورد استفاده قرار گرفت و مابقی هم با قیمت 320 هزار دلار به مشتریانی که سفارش داده بودند، تحویل داده شد.
زوندا S
موتور زوندا S، توسط AMG تقویت شد که به موجب آن، حجم و قدرت به 7 لیتر و 540 اسب بخار افزایش یافت. زوندا S می توانست در 3/7 ثانیه از سکون به صد کیلومتر بر ساعت برسد و شتاب 160-0 کیلومتر بر ساعت آن 7/5 ثانیه بود که نسبت به C12، پیشرفت بسیاری داشت.
زوندا S می توانست به حداکثر سرعت 355 کیلومتر بر ساعت دست یابد و شتاب جانبی 1/18 جی را تحمل می کرد. زوندا S، از دماغه کشیده تر، پوسته جدیدی برای چراغ ها، باله های کوچکی برای عقب به منظور بهبود آیرودینامیک و اگزوزهای جدید بهره می برد. تمامی تغییرات و اصلاحات صورت گرفته روی زوندا S باعث شد تا قیمت آن به 500 هزار دلار برسد. تنها 15 دستگاه از زوندا S به تولید رسید.
زوندا S7.3
سال 2002، زوندا S با موتوری کاملا جدید، ساخت مرسدس بنز AMG معرفی شد. موتور جدید 7/3 لیتر حجم داشت و می توانست 547 اسب بخار و 750 نیوتن متر گشتاور تولید کند اما زمان صفر تا صد و حداکثر سرعت آن نسبت به مدل پیشین تغییری نکرده بود. سیستم کنترل کشش و ضد بلوکه ترمز (ABS) به منظور افزایش ایمنی روی آن نصب شده بود.
در فوریه سال 2003، نشریه انگلیسی EVO در اتوبانی طویل با زوندا S7.3 به حداکثر سرعت 319 کیلومتر بر ساعت دست یافتند که 16 کیلومتر بر ساعت کمتر از ادعای پاگانی بود. پاگانی اعلام کرده بود که این کاهش سرعت به دلیل قطعات آیرودینامیکی بوده و در صورت برداشتن آنها می شد به سرعت 335 کیلومتر بر ساعت دست یافت. اما بار دیگر نشریه EVO اعلام کرد که با برداشتن پنل های آیرودینامیکی، باز هم حداکثر سرعت از 319 کیلومتر بر ساعت تجاوز نکرد و همین باعث شد تا پاگانی مورد انتقاد قرار گیرد.
زوندا رودستر
سال 2003، پاگانی از نسخه رودستر زوندا S7.3 رونمایی کرد که قطعات مشترکی با مدل کوپه داشت. بنا به ادعای پاگانی، نسخه رودستر نسبت به کوپه تنها 30 کیلوگرم افزایش وزن داشت که باعث شد تا تمامی مشخصات و آمار، تفاوتی با کوپه نداشته باشد.
تولید این کوپه محدود به 40 دستگاه بود، اما طبق گزارشات تا سال 2005، تنها 9 دستگاه زوندا رودستر به فروش رسید. به گزارش نشریه Road & Track تا ماه ژوئن 2005، سه دستگاه دیگر از زوندا S7.3 به فروش رسید؛ اما مشخص نیست که این سه دستگاه کوپه بودند یا رودستر.
زوندا F
در نمایشگاه ژنو 2005، پاگانی از نسخه F زوندا رونمایی کرد که تا آن زمان، نسبت به نسخه های پیشین بیشترین تغییر را داشت. تقریبا تمام قطعات و همچنین موتور با نسخه پیشین یکسان بود؛ با این تفاوت که اصلاحات صورت گرفته روی خروجی اگزوز، ECU و منیفولدها باعث شد تا قدرت موتور به 597 اسب بخار و گشتاور به 759 نیوتن متر برسد.
این زوندا توانست یک دور پیست نوربرگ رینگ را در زمان 7:24.7 طی کند. پسوند F این نسخه از حرف اول فانجیو نشأت می گیرد و به احترام خوان مانوئل فانجیو، این پسوند برای این نسخه از زوندا برگزیده شد. این نسخه چراغ های جدید و فرم متفاوتی در دماغه داشت.
اسپویلر جدید عقب، ورودیهای متعدد هوا در سراسر بدنه و آینه های جانبی جدید، به بهبود آیرودینامیک کمک کرده بودند. استفاده از رینگ های منیزیمی، خروجی اگزوز تیتانیومی، طراحی مجدد سازه جذب تصادف به منظور افزایش استحکام و کاهش وزن و ترمزهای کربن سرامیکی برمبو (به عنوان آپشن) از دیگر مزایای زوندا F بود. تولید زوندا F به 25 دستگاه محدود بود و اجازه تردد در ایالات متحده را نداشت.
زوندا F رودستر
نسخه رودستر زوندا F که در نمایشگاه ژنو 2006 معرفی شد که با سقف متحرک فیبر کربنی، فقط 5 کیلوگرم وزن داشت! زوندا F رودستر با وجود نداشتن سقف توانست استحکام شاسی را بدون افزایش وزن حفظ کند.
برای برداشتن سقف و دست یافتن به استحکام نسخه کوپه با روش های رایج، معمولا تغییراتی صورت می گیرد که حداقل 35 کیلوگرم به وزن اتومبیل می افزاید اما پاگانی با تفکر موتور اسپورت توانست به چنین نتیجه ای برسد. پاگانی با استحکام بخشیدن به سازه فایروال شاسی و استفاده از قطعات آلیاژی در نقاطی که سقف به ستون A متصل می شود، توانست وزن رودستر زوندا F را در حد F کوپه که 1230 کیلوگرم بود، نگه دارد.
چند سال پیش، زوندا F در برنامه تلویزیونی تاپ گیر حضور یافت و یک دور پیست تاپ گیر را در زمان 1:17.8 طی کرد که از بوگاتی ویرون سریعتر بود. تولید زوندا F رودستر نیز محدود به 25 دستگاه بود و 825 هزار پوند قیمت داشت.
زوندا R
در ژنو 2007، پاگانی با رونمایی از زوندا R، همگان را شگفت زده کرد. با وجود اینکه نسخه R زوندا با نسخه های پیشین تقریبا یکسان بود، تنها 10 درصد از قطعات آن با زوندا F مشترک بود. این نسخه به پیشنهاد هوراچیو پاگانی طراحی و تولید شد و در واقع یک موش آزمایشگاهی برای تکنولوژی ها و شاسی جدید بود تا برای جانشینی زوندا استفاده شود.
بنابراین نیازی نبود تا پاگانی این نسخه را به نحوی بسازد که با قوانین تردد در خیابان و همچنین مسابقات تطابق داشته باشد و کاملا آزادانه عمل کرد. رول کیج کابین با شاسی فیبرکربنی آن یکپارچه است و از یک مخزن سوخت مسابقه ای لاستیکی بهره می برد که چهار پمپ سوخت دارد و مشابه اتومبیل های مسابقات GT است. فاصله محورها نیز به منظور پایداری بیشتر به میزان 47 میلی متر، افزایش یافته است. عرض بدنه نیز 50 میلی متر بیشتر از زوندا F است.
اسپویلر قابل تنظیم و دیفیوزر عقب، سینی تخت زیر بدنه، و اسپویلر بزرگتر زیر سپر جلو باعث شده تا زوندا R به بهترین نتایج آیرودینامیک دست یابد. استفاده گسترده از فیبر کربن وزن آن را به 1070 کیلوگرم کاهش داده است. موتور به کار رفته در زوندا R، یک واحد 12 سیلندر خورجینی ساخت AMG به حجم 6 لیتر بوده که از مرسدس بنز CLKGTR به عاریت گرفته شده است.
این موتور 740اسب بخار قدرت و 710 نیوتن متر گشتاور را به وسله گیربکس شش سرعته دستی سکوئنشال به چرخ های عقب منتقل می کند. شتاب صفر تا یکصدکیلومتر بر ساعت آن فقط 2/7 ثانیه به طول می انجامد و تا 350 کیلومتر بر ساعت سرعت می گیرد.
تاکنون زوندا R با زمان 6 دقیقه و 47 ثانیه رکورددار پیست نوربررینگ است که دو ماه پس از رکوردشکنی فراری 599XX با ثبت زمان 6 دقیقه و 59 ثانیه این زمان را به ثبت رسانید. قیمت آن 1/46 میلیون یورو است و تنها 15 دستگاه از آن به تولید رسیده است.
زوندا Cinque
هدف از طراحی و تولید چینک، معرفی نمونه خیابانی زوندا R و خاتمه بخشیدن به تولید زوندا بود. تنها پنج دستگاه از این زوندا به قیمت 93/1 میلیون دلار تولید شد و همه پنج دستگاه در ماه ژوئن 2009، تحویل مشتریان شد. تفاوت این زوندا با دیگر نسخه های خیابانی زوندا در استفاده از گیربکس شش سرعته سکوئنشال جدید بود که تعویض دنده در کمتر از 100 میلی ثانیه صورت می گرفت و به همین جهت، شتاب صفر تا یکصد کیلومتر بر ساعت آن به 3/4 ثانیه رسیده بود.
بدنه چینک از نوعی جدید از فیبر کربن با نام کربن تیتانیوم ساخته شده بود که از عنصر تیتانیوم برای افزایش استحکام فیبر کربن استفاده می شود. سیستم تعلیق از منیزیم و بعضی از قطعات بدنه از تیتانیوم ساخته شده بود. قدرت موتور نیز به 669 اسب بخار افزایش یافت.
استفاده از اسپویلر بزرگتر در زیر سپر جلو، رکاب های جانبی، دیفیوز بزرگ عقب، سینی زیر بدنه و ورودی هوا در بالای سقف باعث شد تاچینک در سرعت 300 کیلومتر بر ساعت، 750 کیلوگرم نیروی رو به پایین تولید کند و می توانست شتاب جانبی 1/45 جی را متحمل شود. نسخه رودستر چینک با همان مشخصات به تولید رسید؛ با این تفاوت که قیمت آن به 2 میلیون دلار افزایش یافت.
دیگر مدل های پاگانی زوندا
زوندا GR
توسعه زوندا GR در ماه دسامبر سال 2002 آغاز شد. زمانی که زوندا تقریبا چهار ساله بود و پاگانی با GR قصد داشت تا در مسابقات مختلف شرکت کند. تام ویکرت (مالک آمریکان وایپرریسینگ)، Toine Hezemans (مالک کاراسپورت هلند) و پول کامین (مالک GLPK) گرد هم آمدند و شرکت کاراسپورت زوندا را بنا نهادند تا نمونه مسابقه ای زوندا را بسازند.
آنها تمامی مجوزها را هم دریافت کرده بودند و اولین GR در چندین ماه کامل شد. زوندا GR بر پایه زوندا S شکل گرفت و روی همان شاسی فیبر کربنی ساخته شد. زوندا GR می توانست در 3/3 ثانیه سرعت خود را از صفر به یکصد کیلومتر بر ساعت برساند.
زوندا مونزا
این نسخه در نمایشگاه اتومبیل پاریس سال 2004 معرفی شد که نمونه اسپورت تر زوندا برای استفاده در پیست بود. بعضی از جزئیات بدنه از زوندا GR به عاریت گرفته شده بود و از موتور زوندا S بهره می برد که با اصلاحات صورت گرفته می توانست 592 اسب بخار تولید کند.
زوندا GJ
پس از تصادف یک دستگاه زوندا S در اسکاتلند، این مدل به شرکت پاگانی بازگشت و تغییراتی در آن اعمال شد که منجر به ساخت یک نمونه منحصر به فرد از زوندا با پسوند GJ شد.
بدنه آن به فیبر کربن مات مزین شده بود. اسپویلر زیر سپر جلو ابعاد بزرگتری داشت و ورودی های هوای جانبی روی گلگیر عقب نصب شده بودند. زوندا GJ جزئیات دیگری هم داشت که از نسخه های چین گوئه و F به عاریت گرفته شده بود.
زوندا Uno
این زوندا به سفارش آنا آل ثانی، یکی از اعضای خانواده سلطنتی قطر ساخته شد. این نسخه به دلیل ترکیب رنگ مشکی و فیروزه ای در میان نسخه های زوندا، جایگاهی ویژه دارد. اتومبیل پایه این نسخه، زوندا F رودستر بود که پس از تصادف ی در قطر به پاگانی بازگشت تا از نو ساخته شود.
زوندای تصادف ی، از نو و با تکنولوژی های به کار رفته در پاگانی چینگوئه ساخته شد که از مهمترین آنها باید به بدنه و شاسی کربن تیتانیومی اشاره کرد. علاوه بر این، همچون زوندا ترای کالر، زیر چراغ های جلو یک ردیف چراغ LED نصب شده بود.
از دیگر جزئیات این نسخه می توان به چراغ های مات عقب، کوتاه تر شدن خروجی های اگزوز نسبت به زوندا F، رینگ های مشکی با تزئینات فیروزه ای، و دیفیوزر دو رنگه در عقب اشاره کرد.
زوندا RAK
یکی دیگر از نسخه های منحصر به فرد از زوندا که ترکیب رنگی مشکی و زرد در بدنه و کابین داشت. در کابین صضندلی های اسپورت سفارشی نصب شده بودند. قیمت این نسخه با تغییرات اعمال شده روی آن به 1/5 میلیون یورو رسیده بود.
زوندا HH
این زوندا به سفارش برنامه نویس دانمارکی به نام David Heinemeier Hansson ساخته شد. زوندا F رودستر پایه HH بود که بدنه آن به رنگ منحصر به فرد آبی مونتری رنگ آمیزی شده است.
زوندا Absolute
این زوندا به سفارش یک مشتری در هنگ کنگ ساخته شد. این نسخه، همانند زوندا R بدنه ای از فیبر کربن مات دارد و از موتور زوندا چینگوئه بهره می برد؛ ضمن اینکه فرمان آن در سمت راست نصب شده است.
زوندا PS
این زوندا به سفارش Peter Saywell ساخته شد. علاوه بر رنگ آمیزی منحصر به فردی که دارد، PS تنها زوندای تولیدی است که خروجی های اگزوز آن به جای قرار گرفتن در قابی دوار، در یک ردیف قرار گرفته اند.
دومین مدل پاگانی
هووایرا
در نمایشگاه اتومبیل ژنو سال 2011، پاگانی از جانشین زوندا رونمایی کرد که هووایرا نام داشت. نام آن از هووایراتاتا، الهه باد آمریکای جنوبی گرفته شده که تا حدودی با نام زوندا مرتبط است. حداکثر تولید سالانه هووایرا به 40 دستگاه محدود شده و قیمت هر دستگاه از این سوپراسپورت منحصر به فرد یک میلیون یورو خواهد بود.
هووایرا تفسیری جدید از هنر را در طراحی اتومبیل بیان می کند. طراحی بدنه هووایرا طی 5 سال تکامل یافته است و خطوط بدنه به بهترین نحو ممکن شروع می شوند و پایان می یابند. در این مدت زمان، 8 مدل مقیاس و دو مدل 1:1 از آن ساخته شد که هر یک تکامل یافته تر از مدل قبلی بود تا نهایتا بهترین فرم شکل گرفت.
خطوط مواج و زیبای بدنه که بیننده را مبهوت خود می کند. فقط جنبه زیبایی ندارد بلکه جریان هوا را به بهترین شکل ممکن عبور می دهد. از ویژگی های قابل توجه هووایرا، فلاپ های جلو و عقب آن است که بخشی از سیستم فعال آیرودینامیک را تشکیل می دهند. فلاپ های چپ و راست در جلو و عقب، می توانند هر یک مستقلا و کاملا مجزا عمل کنند تا بسته به شرایط رانندگی، حداقل اصطکاک یا بیشترین نیروی رو به پایین را ایجاد کنند.
عملکرد آنها بستگی به اطلاعاتی دارد که از سیستم ترمز ABS، ECU، سرعت اتومبیل، شتاب جانبیف زاویه چرخش فرمان، میزان فشار روی پدال گاز و میزان انحراف دریافت می کند. این فلاپ ها از بادی رول در عبور از پیچ ها جلوگیری کرده و پایداری بی نظیر یا ارائه می دهد که با هیچ سوپراسپورت دیگری قابل مقایسه نیست. برای مثال در یک پیچ چپ گرد، فلاپ های سمت چپ در جلو و عقب بالا آمده تا نیروی رو به پایین را در آن سمت از بدنه بیشتر کند.
این فلاپ ها به عنوان ترمز بادی نیز عمل می کنند. در ترمزگیری فلاپ های عقب و همچنین سیستم تعلیق جلو به منظور پایداری بیشتر و خنثی کردن انتقال وزن روی چرخ های جلو بالا می آید. ورودی های هوای جانبی مستقر در پشت گلگیرهای جلو، باعث ایجاد ناحیه کم فشار و در نتیجه افزایش پایداری می شود. اسکلت و شاسی پاگانی هووایرا با طراحی کاملا جدید، از مونوکوک کربن/ تیتانیوم ساخته شده است. درهای تیتانیوم ساخته شده است. درهای گالوینگ که قسمتی از سقف را شامل می شوند. نیازمند تحقیقات و آزمایشات بیشتری برای انتخاب مواد و تکنولوژی های مناسب بود تا استقامت آن در بهترین سطح ممکن باشد.
مخزن سوخت در بهترین نقطه اسکلت یعنی پشت صندلی راننده نصب و با مواد بالستیک و قوی، تقویت شده است. ساب فریم های CrMo در جلو و عقب، نسبت استحکام به وزن بی نظیری را به ارمغان می آورد و به سیستم تعلیق امکان عملکرد در بهترین حالت ممکن را می دهد. سازه جذب نیروی تصادف پیشرفته نیز در این پاگانی، سرنشینان را از تصادف ات غیرمنتظره مصون نگاه می دارد.
تلاش بی پایان برای کاهش وزن، منجر به ترکیب عناصر ساختاری (Structural) و زیباشناسی (Aesthetical) شد. نمونه بارز آن یکپارچگی ورودی های هوا با شاسی مونوکوک بوده که نیاز به افزودن قطعات اضافه را لغو کرده است. توجه به کاهش وزن هووایرا باعث شده تا وزن آن به 1350 کیلوگرم برسد تا در این کلاس، سبک ترین باشد!
به محض بستن درهای گالوینگ هووایرا، سرنشینان به دنیای دیگری منتقل می شوند؛ دنیایی که احساسات و ادراک انسان را حیرت زده می کند! در دسترس بودن تمامی ادوات برای پاگانی هووایرا با این مشخصات تنها ملاک کامل بودن وعاری بودن از نقص نیست.
در نتیجه راننده می تواند کنترل های اصلی و ضروری را از روی فرمان کنترل کند. پدال های تعویض دنده روی فرمان قرار گرفته تا راننده مجبور نباشد دست هایش را از فرمان جدا کند. صندلی های زیبا و تمام چرم هووایرا، ضمن فراهم آوردن راحتی و آسایش برای لذت بردن از سفرهای طولانی، بدن را در شتاب های جانبی در حین رانندگی با سرعت زیاد، حفظ می کند.
فلسفه طراحی کابین هووایرا آن بوده که سرنشینان در محیطی زنده و دلباز قرار بگیرند تا یک محیط دیجیتالی. و این فلسفه را می توان در جای جای کابین مشاهده کرد همچون چرم مرغوب یا دور دوزی های سفید که توسط دست دوخته شده اند و نشاندهنده های مجاز با نورپردازی قابل توجه.
اما عمق این فلسفه در دسته دنده مکانیکی آلومینیومی تجلی می یابد. این دستگیره دنده را می توان در میان انواع مشابه یک اثر هنری دانست. ساعت های عقربه ای سوئیسی الهام بخش طراحی کنسول مرکزی بوده است. یک صفحه نشاندهنده چند کاره در کنسول مرکزی، هنگامی که هووایرا در حالت اسپورت قرار داشته باشد اطلاعات فنی را به نمایش می گذارد و هنگامی که حالت Comfort فعال باشد به یک کامپیوتر سفری تبدیل می شود و اطلاعات مورد نیاز چون مسافت را نشان می دهد.
علاوه بر این، به وسیله صفحه نمایش لمسی می توان ادواتی همانند سیستم صوتی، ناوبری ماهواره ای، تلفن بلوتوث، ادوات ثانویه و ... را کنترل کرد. کنسول مرکزی آلومینیومی از یک بلوک آلومینیومی یک تکه ساخته شده است که یک ردیف از دکمه های آلومینیومی مکانیکی مشابه دکمه های هواپیماهای جنگنده، در پایین آن قرار گرفته است.
قلب تپنده این پاگانی، نیروی محرکه مرسدس AMG است. نیروی محرکه 12 سیلندر با زاویه 60 درجه و با حجم 5980 سانتی متر مکعب (6 لیتر) از عهده سخت ترین قوانین فنی و آلایندگی برمی آید.
نیروی محرکه آرام هووایرا می تواند با فشردن پدال گاز، 700 اسب بخار و 1000 نیوتن متر گشتاور را به راننده ارزانی دارد. توربوهای مورد استفاده برای نیروی محرکه به صورت لحظه ای و با کوچک ترین فشار به پدال گاز واکنش می دهند که به راننده اجازه می دهد تا در هر دور موتوری تسلط کامل داشته باشد و از تاخیر در انتقال نیرو جلوگیری شود.
استفاده از موتوری نیرومند در کنار وزن پایین، باعث شده تا هووایرا به شتاب صفر تا صد 3/4 ثانیه دست یابد و بتواند حداکحثر سرعت 370 کیلومتر بر ساعت را لمس کند.
سیستم های نیروی محرکه با آزمایش های صورت گرفته ثابت کردند که تحمل بالاترین دما و سخت ترین عملکرد را دارند. نیروی محرکه در آزمایشات صورت گرفته در ارتفاعات Death Valley و نیز در نزدیکی قطب شمال، هیچ ضعفی از خود نشان نداد. دو رادیاتور جانبی در جلو قرار گرفته اند که خنک کنندگی بهتری از نصب آن روی سرسیلندر را به دنبال دارد.
مخزن خشک روغن کاری در بحرانی ترین شرایط، نیروی محرکه را تغذیه می کند. علاوه بر این، جریان روغن را تنظیم می کند تا از مخزن خارجی روغن، فقط به مقدار نیاز نیروی محرکه، روغن پمپاژ شود که کاهش اصطکاک حاصل از پمپاژ روغن بیش از حد نیاز پیشرانه را به همراه دارد.
یک تبادلگر روغن/ آب، با گرمایش روغن نیروی محرکه در حین سرد استارت زدن، زمان گرم کردن نیروی محرکه را کاهش می دهد و مایع خنک کننده موتور و روغن در دمای ثابتی فعالیت می کنند.
نیروی محرکه 12 سیلندر M158 استاندارد آلایندگی یورو 5 و LEV2 را پوشش می دهد. با وجود افزایش قدرت هووایرا نسبت به دیگر مدل های پاگانی مصرف سوخت و آلایندگی کربن دی اکسید آن کاهش یافته است. سیستم تامین سوخت دو مرحله ای شامل پمپ های کنترل شونده توسط میکروپروسسورها می شود که فقط یک پمپم، سوخت را به نیروی محرکه تزریق می کند و پمپ دوم در شرایط ضروری وارد عمل می شود. این مورد باعث کاهش انرژی مورد نیاز برای فعالیت پمپ های سوخت می شود که یکی از تلاش های صورت گرفته برای کاهش مصرف سوخت بوده است.
اگرچه در جای جای نیروی محرکه، نشان پاگانی خودنمایی می کند؛ مینوفیلد ورودی و پوشش نیروی محرکه به لوگوی AMG مزین شده است. علاوه بر این، نام تکنسینی که وظیفه مونتاژ دستی نیروی محرکه را در تاسیسات AMG در Affalterbach آلمان برعهده داشته، روی نیروی محرکه حک می شود.
سیستم اگزوز تیتانیومی ساخت AMG-Fahrzeugtechnik مجموعا 10 کیلوگرم وزن دارد و تکنولوژی های به اثبات رسیده در مسابقات را روی یک سوپر اسپورت خیابانی پیاده کرده است. انشعاب های اگزوز مانع از لگد زدن عقب اتومبیل به هنگام خروج گازها می شود.
تیتانیوم، وزن پایین را در ناحیه صداخفه کن و Inconel استقامت قسمت هایی را که در معرض دمای بالا قرار دارند تضمین می کند. دقت زیادی برای میزان سازی صدای اگزوز هووایرا به کار رفته است تا در سرعت های پایین غرشی هارمونیک داشته باشد و در سرعت های بالا یادآور صدای موتور جت یک هواپیما!
قدرت و گشتاور عظیم نیروی محرکه 12 سیلندر هووایرا از طریق گیربکس 7 سرعته سکوئنشال عرضی و کلاج دو صفحه ای به چرخ ها منتقل می شود. کل مجموعه گیربکس، 96 کیلوگرم وزن دارد که باعث کاهش وزن پیشامدگی (Overhang) عقب شده است.
شرکت Xtrac گیربکس مورد نیاز پاگانی زوندا R را فراهم کرده بود. بنابراین گزینه مناسب برای ساخت گیربکسی کارآمد برای هواوایرا نیز همین شرکت بود. مهندسین Xtrac تجربیات به دست آمده از موتور اسپورت را روی این گیربکس پیاده کردند که باعث ساخت قوی ترین و سبک ترین گیربکس مناسب برای جاده و استفاده شهری شد. شرکت تایرسازی پیرلی، تایرهای سفارشی P-Zedro را منحصرا برای آن تولید کرده است که می تواند سرعت بالای 370 کیلومتر بر ساعت و شتاب جانبی تا 1/5 جی را تحمل کند.