ماجرای مرگ مادر سینمای ایران در سکوت خبری!
پنج سال قبل در چنین روزهایی بود که با او وداع گفتیم تا حداقل برای مدتی «لذت لمس احساس مادرانه از سینما و تلویزیون ایران گرفته شود»؛ این جملهای است که هدیه تهرانی، از بازیگران زن سینمای ایران در فراق حمیده خیرآبادی نوشت.
مراسم خاکسپاریاش در سکوت خبری برگزار شد و جز دخترش که حالا او هم به یکی از رکنهای اصلی ایفای نقش «مادر» در سریالها بدل شده و چند نفر دیگر، کسی حضور نداشت.
ثریا قاسمی - دختر حمیده خیرآبادی - بعدها و پس از انتقادهایی که درخصوص نحوه برگزاری مراسم این هنرمند پیشکسوت مطرح شد، نامهای منتشر کرد و در بخشی از آن چنین نوشت:
«میخواستم صدای خاص و مادرانهای که میگفت: "اسدالله خان بیا چایی بخور!" در گوشها باقی بماند.»
این جمله ثریا قاسمی یادآور دیالوگ مشهور حمیده خیرآبادی خطاب به محمدعلی کشاورز در سریال «پدرسالار» بود.
«ای وای خاک به سرم آقا اسدالله»
این دیالوگ مشهور هم دیگر جملههای مرسوم حمیده خیرآبادی در سریال «پدرسالار» بود که با چهرهای نگران در حالی که دست روی دست میکوبید، خطاب به محمدعلی کشاورز آن را بیان میکرد؛ دیالوگی که نشان از این داشت که یا آذر دسته گل جدیدی به آب داده و یا آقا اسدالله نقشه جدیدی کشیده است.
محمد علی کشاورز، پدرسالار تلویزیون ایران در زمان درگذشت حمیده خیرآبادی در پیامی از نحوهی برخورد با هنرمندان و همچنین نحوهی انعکاس خبر درگذشت مرحومه خیرآبادی در صداوسیما انتقاد کرد.
کشاورز در بخشی از این پیام چنین اظهار کرده بود: بهترینها یکی پس از دیگری میروند، به عالم مرگ حسادت میکنم زیرا هنرمندان را در نزد خود دارد دیگر اگر هنرمندان بخواهند از مادری مهربان یاد میکنند مثال چه کسی را بیاورند.
او این ضایعه را بس دردناک برای سینمای ایران دانسته و با اندوهی فراوان گفته بود: واقعاً چرا باید مسکن بانوی پدرسالار اتاقی کوچک و محقر باشد؟ چرا باید تنهایی، یار و همدم همیشگیاش شود؟ متأسفم، اما باید بگویم این فاجعهای است بس بزرگ که گریبانگیر تمامی هنرمندان خواهد شد.
مرحومه خیرآبادی در زمان حیاتش و در سالهایی که از بازیگری دور شده بود، در اظهاراتی، از سریال «پدر سالار» به عنوان یکی از کارهای مورد علاقهشان نام برده بود.
او گفته بود: "«پدر سالار» را خیلی دوست داشتم. هنوز همه این را به یاد دارند که مرد خانواده با فرزندانش دعوا و بداخلاقی میکرد اما به همسرش که میرسید مهربان میشد و شکلات به او میداد. از آن کارهایی بود که خود آقای کشاورز پیشنهاد دادند. من واقعا الان متاسفم و خواهش و تمنا دارم که نویسندگان یکنواخت برای بازیگران ننویسند، چرا مدام نشان میدهیم که دختر و پسر ازدواج کرده با هم اختلاف دارند؟ چرا بین آنها محبت نباشد؟ چرا زن و شوهر به هم احترام نمیگذارند؟ همیشه طلاق و جدایی را باید نشان و یاد دهیم؟"
اما حمیده خیرآبادی بدون شک یکی از عناصر و پایههای اصلی سریال «خانه سبز» در کنار داریوش اسدزاده هم بود که این زوج در سریال به خوبی جای خود را پیدا کرده بودند.
حمیده خیرآبادی (خانم جون) و داریوش اسدزاده (آقا جون) برعکس خیلی از مادربزرگ، پدربزرگهای حاشیهای سریالها، حضوری بجا، فعال و البته تاثیرگذار داشتند. آنها گاهی الگوی یک رفتار مناسب برای اعضای خانواده خود بودند و گاهی از رفتار فرزندانشان درس میگرفتند.
حمیده خیرآبادی در آخرین مصاحبهاش در پاسخ به این سوال که آیا معمولا سال تحویل با او زیاد تماس میگیرند؟ گفته بود:
«همیشه تماس میگیرند؛ یعنی هر عید و روز مادری که بیاید دوستان یاد من هستند.»
او در بخشی دیگر از این گفتوگو که همراه با مهرانه مهینترابی با همشهری جوان انجام داده بود، گفته بود:
«گاهی اوقات بعضیها تلفن میکنند و دلخوش به این تماسها هستم. برای همین میگویم جایی باشد که ما بتوانیم دور هم جمع شویم، فقط منتظر نباشند وقتی مردیم دنبال ما راه بیفتند، من مخالف این موضوع هستم و به دخترم هم گفتم اگر مُردم به کسی نگو تا تمام شود و برود.»
حمیده خیرآبادی متولد 1303 در شهرستان رشت بود و تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد. او در سن 86 سالگی به علت کهولت سن در منزل خود درگذشت.
حمیده خیرآبادی در حدود شش دهه فعالیت سینمایی، در بیش از 150 فیلم سینمایی نقشآفرینی کرد و سه بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل از جشنواره فیلم فجر شد.
از جمله مجموعههای تلویزیونی زندهیاد خیرآبادی میتوان به «پدرسالار»، «تلخ و شیرین»، «خانه سبز»، «همه فرزندان من» و «پدرخوانده» اشاره کرد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
اخبار فرهنگی - ایسنا