دخمه زرتشتیان(برج خاموشان)یزد - ایرانگردی آکا - معماری برج های خاموشان باعکس
ایرانگردی - یزد - دخمه زرتشتیان(برج خاموشان)یزد
یزد اولین شهر خشتخام و دومین شهر تاریخی بعد از شهر ونیز ایتالیا میباشد.
استان تاریخی یزد، از جمله استانهای کشور است که علاوه بر برخورداری از جاذبههای طبیعی و تاریخی، زیارتگاهها و بناهای مذهبی بسیاری را در خود جای داده که هر یک از این مناطق، سالانه محل حضور صدها گردشگر داخلی و خارجی است.
واژه دخمه
واژه دخمه در فرهنگستانهای مختلف معانی متعددی همچون گورخانه گبران، سردابهی مردگان ، خانه زیر زمین برای مردگان، گور و گورستان زرتشتیان را دارد.
دخمه زرتشتیان (برج سکوت یا برج خاموشان)
در 15 کیلومتری جنوب شرقی یزد و در حوالی منطقه صفائیه، بر بلندای کوهی رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه، دو عمارت سنگی مدور برج مانند با فضای میان تهی قرار دارد که به دخمه یا دادگاه زرتشتیان مشهور است. یکی قدیمیتر به نام مانکجی هاتریا (زرتشتی هندیالاصل) و دیگری که جدیدتر میباشد به نام گلستان معروف است که مربوط به دوره قاجاریه میباشد. دخمه گلستان 25 متر قطر دارد و ارتفاع دیوار آن از سطح تپه 6 متر است. دخمه مانکجی نیز 15متر قطر دارد.
در دامنه ضلع شمالی این کوه نیز تعدادی عمارت خشت و گلی، آجری، سنگی و یا ترکیبی از هر سه، مجهز به امکانات رفاهی زمان خود "معروف به خیله" دیده میشود. قدیمیترین آثار این محوطه، خیلهها و دخمههای ضلع غربی است که به دوران صفویه تعلق دارند.
دخمه محلی است که زرتشتیان از دیر باز تا حدود چهل سال پیش، اموات خود را طبق اصول، فرهنگ و آداب و سنن مذهبی خود و طی انجام مراسم ویژه در آن مینهادند تا طعمه کرکسهای کوههای اطراف شوند. وسط فضای میان تهی دخمه چاهی وجود دارد که به "استودان" معروف است و استخوانهای به جای مانده از اجساد را داخل آن میریختند.
پس از مدتی و طی مراسمی خاص، محوطه داخل دخمه جارو و ضد عفونی میشد و بار دیگر دخمه مذکور مورد استفاده قرار میگرفت. در حقیقت محوطه داخلی دخمهها مانند گورستانی بود که چندین بار از آن استفاده میشد.
بعد از این که "مانکجی لیمجی هاتریا" معروف به "مانکجی صاحب" به عنوان نماینده «انجمن بهبودسازی وضعیت زرتشتیان در ایران» در حدود 140 سال قبل و از طرف پارسیان بمبئی برای بهبود وضع اجتماعی و دینی زرتشتیان به ایران آمد، بعضی از دخمهها تعمیر و نوسازی و دخمههای جدیدتری هم ساخته شدند که مدتی مورد استفاده قرار داشتند. بعدها در تهران از اواسط دهه 1310، در کرمان از دهه 1320 و در یزد از دهه 1340 به بعد دخمه تبدیل به آرامگاه گردید و به کلی فراموش شد.
محققین درباره دخمهها چه نظری دارند؟
بررسیهای اساتید، محققین و مورخین مربوطه، تماماً مؤید آن است که عرضه اجساد در گذشتگان به پرندگان در دخمه از گذشتهی دور، شاید از دوره ی مادها در سرزمین ایران رایج شده و تمام هدف عدم تماس جسد در گذشته با خاک و آتش بوده است.
مسلما هر روش تدفینی مزایا و مضراتی دارد، بنا به عقیدهی آن دسته از زرتشتیان که به گذاردن جسد در دخمه اعتقاد دارند، این کار مزایای بسیار دارد که تدفین و خاکسپاری ندارد.
1) فرقی بین دارا و ندار و شاه و گدا نیست.
2) جسد بیجان مردگان به جای اینکه در زیر خاک پوسیده و طعمهی کرمها، موشها و انگلها شود، در مقابل آفتاب خشک شده و توسط پرندگان و لاشخورها خورده می شوند. حتی دیده شده که بسیاری از مردگانی را که در قدیم در دخمه میگذاردهاند، روزهای بعد زنده شده و به میان جماعت بازگردانیده میشدند . شاید به آن دلیل که فرد در اثر ایست قلبی یا کاهش سطح هشیاری کاملا از دست رفته تلقی میشده و حال آن که با تحریک لاشخوران و پرندگان بهمانند یک شوک، هشیاری خود را باز یافته است.
محل و معماری دخمهها
زرتشتیان در گذشته، دور از آبادی، شهر و مکان مسکونی انسانها بر روی کوههای نه چندان مرتفع فضایی را جسته و با رعایت آداب و رسوم مخصوص دینی، شالودهی آن را ریخته و حصاری به دور آن بالا میبردند. این حصار، دیوار مدور ضخیمی به شکل برج است که از مصالحی نسبتا محکم و با دوام ساخته میشد و پلکانی زمین هموار را به درب دخمهها متصل میکرد.
سطح داخلی دخمه به صورت پهنهی گردی است که تمام آن با تخته سنگهای بزرگ مفروش شده و به قسمتهای زیر تقسیمبندی میشود:
نوار دایرهی انتهایی متصل به دیوار پیرامون دخمه که مخصوص مردهاست.
نوار دایرهی میانی بعد از قسمت مردها که مخصوص زنهاست.
نوار دایرهی داخلی بعد از زنها که مخصوص کودکان است.
نهایتا در مرکز دایره چاه استودان یعنی استخواندان است که که سنگ متحرکی به نام ارویس در ته آن چاه وجود دارد. استودان یا وهنده عبارت است از چاهی در میان دخمه که به سنگ مفروش است و وقتی اجساد به وسیلهی مرغان لاشهخور از گوشت و پوست تهی شده و تحت تاثیر آفتاب کاملا خشک می شدند، استخوانها را در آن چاه میریختند تا تبدیل به خاک شوند و اینجا بود که توانگر و درویش به گاه مرگ در ته این چاه یکسان میشدند.
دخمهها را کلا یکسان میساختند، در و دیوار و سطح دخمه مشخصات و اندازههای معینی نداشتند بلکه بر حسب نیاز و جمعیت شهرها و روستاهای زرتشتینشین بنا میشدند.
نقشه ساخت دخمه یا دادگاه زرتشتیان
اصول ساختن دخمهها
دخمهها را از خشت خام و گچ بنا میکردند تا مواد آلو ده به زمین نرسد. در ساختن دخمه اصولی همچون کوبیدن 4 میخ بزرگ، 36 میخ متوسط و 260 میخ کوچک بر زمین رعایت میشد. صد نخ پنبه را یک ریسمان میکردند و سه بار آن ریسمان را دور تا دور دخمه به گرد این میخها میپیچاندند و اول سروش باج تا ویدوا مروتی میخواندند و هنگام کوبیدن هر میخ یک "یتا اهو" زمزمه میکردند. سپس در میان دخمه مینشستند و 100 "اشم وهو" و 200 "یتا اهو" میخواندند و 300 سنگ کوچک به میان دخمه میانداختند، سپس دخمه را بر روی این مکان بنا میکردند.
دلیل برگزاری چنین مراسمی قبل از بنای دخمه مشخص نیست.
مراسم دینی درگذشتگان
در نزدیکی دخمه حدود 150 تا200 متر (کمی بیشتر یا کمتر) ساختمان خشت و گلی محقری در دو طبقه و دارای چند اتاق برای انجام مراسم دینی بعد از فوت اشخاص ساخته شده بود. یکی از اتاقهای این ساختمان اختصاص به آتشسوزها داشت و مخصوص آتشسوزی بود.
کار آتشسوزها که معمولا دو نفر بودند، عبارت بود از این که از روزی که جسد درگذشته را به داخل دخمه میبردند، مرسوم بود شبها (تا سه شب) آتشسوزها در آن اتاق که یک پنجره مستقیما رو به دخمه داشت از سر شب تا صبح آتش بسوزانند، نور این آتش میبایست از همان پنجره به تمام دخمه بتابد.
روی دیوار دخمه سوراخ پنجرهمانند کوچکی وجود داشت که این سوراخ پنجره و پنجرهی اتاق آتشسوزی و شعلههای آتش وسط اتاق میبایست در یک امتداد باشند که نور شعلههای آتش از سر شب تا صبح به دخمه و داخل آن بتابد.
قطعا این رسم از آنجا سرچشمه میگیرد که چون به اعتقاد زرتشتیان روان شخص درگذشته تا سه شبانهروز در اطراف و بالای سر جسد مرده در پرواز است، تا پس از شب سوم به آسمانها پرواز کند،این مراسم برگزار میشد تا سه شب اول بعد از مرگ از تاریکی و تنهایی نترسد.
از دیگر دخمه های استان تاریخی یزد نیز میتوان به دخمه چم (روستای چم، شهرستان تفت)، دخمه فیروزآباد (شهرستان یزد) و دخمه اردکان اشاره کرد.
ویرایش و تلخیص:برگزیده ها
دخمه زرتشتیان , برج خاموشان