علی (ع) در شعر استاد شهریار - بیوگرافی شعرا ، بیوگرافی نویسندگان ، بیوگرافی خواننده ها - اشعار شهریار در مدح حضرت علی
علی (ع) در شعر استاد شهریار
شخصیت بی کران امیرالمومنین علی علیه السلام به قدری گسترده و وسیع است که امکان بررسی و بیان آن برای هر کسی مقدور نیست و هر فرد با برداشت، طرز نگاه و تخصص خود، گوشه ای از شخصیت حیدر کرار را بیان کرده است و مطابق فرمایش پیامبر گرامی اسلام (ص) است که: لوان الریاض اقلام و البحر مداد و الجن حساب و الانس کتاب ما احصوا فضائل علی بن ابی طالب (۱) اگر درختان قلم و دریاها مداد و جنیان حسابگر و آدمیان نویسنده باشند، نمی توانند فضایل علی بن ابی طالب علیه السلام را به حساب آورند...
اشعار شهریار در مدح حضرت علی
همان طور که از کلام گرانقدر رسول گرامی اسلام(ص) برداشت می شود، فضایل و صفات مولای متقیان علی بن ابیطالب به قدری گسترده است که بشر در بازگو کردن آن عاجز مانده است و همین سبب شده تا شهریار، همانند تمامی شعرای ایرانی و آذربایجانی از خطه سرسبز تبریز شیفته و حیران رازگشای عالم هستی شده و بسراید: نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحریم چه نامم، شه مل ک لا فتی را ذکاوت حضرت علی (ع) که به بلندترین مقام در خداشناسی بشر دست یافت و در راه نشر دین اسلام خدمات بی نظیری داشت، بیان رشادت های او و تصویری تازه از خواسته هایش که در دل ها و افکار ظاهر شده، در طول تاریخ ادبیات آذربایجان انعکاس یافته و سبب شده است شاعران و ادبای آذربایجان، آثار نغز بسیاری را در وصف دلاوری ها علی (ع)، شخصیت علمی و اخلاقی اش بیافرینند و با مدح و ستایش حضرت، تمام خلاقیت و هنر خود را به نمایش بگذارند. نسیمی، فضولی سیدعظیم شیروانی، راجی و... هستند که همراه با شاعر ملی ایران، سیدمحمد حسین شهریار علاقه به علی را نمایان ساختند.
علی (ع) نابغه کبیر انسانیت و قهرمان جهان فضیلت، همان مردی است که در سراسر طومار زندگی پرفراز و نشیبش، نقطه ای سیاه و ذره ای انحراف دیده نشد و در آسمان روح بزرگش لکه ای ابر خود خواهی مشاهده نشد، شاهباز بلند پرواز روحش هیچگاه در فضای پست نفسانیت و خودخواهی میل به پرواز نداشت و چه زیبا شهریار در وصف فرزند ابی طالب سرود:
علی ای همای رحمت، توچه آیتی، خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مدح محاسن حضرت علی (ع) در اشعار شهریار به کرات به چشم می خورد. او در اشعاری که در سبک های گوناگون سروده، همواره از قدرت سحر آمیز کلام بهره جسته است و از طریق مدح عصمت، علم، فضیلت، رشادت، سخاوت و معجزه امیرالمومنین با به نظم درآوردن حکایت های مربوط به وی، کلام نغز و نصیحت آن حضرت را در عناصر شعر خود انتخاب کرده و با اقتباس نمونه های بسیاری از نظر های درافشان، آن ها را به زبان شعری درآورده است.
او با ارائه ویژگی های حضرت علی(ع) با بهترین کیفیت در اشعارش، به مضمون اصلی کلام الهی تکیه کرده و مصادیقی از قرآن کریم آورده است. استاد شهریار در وصف سخاوت حضرت علی(ع) درباره بخشیدن انگشتری خود به فقیری چنین گفته است:
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
که همان تصویر این شخصیت الهی در آیه ۵۵ سوره المائده است که فرمود:
ولی امر و یاور شما رسول خدا و مومنانی هستند که نماز بپا داشته و فقیران را در حال رکوع زکات می دهند که به اتفاق نظر مفسران عامه و خاصه مراد از این آیه، حضرت علی(ع) است.
در آیه ذیل مفسران درباره حضرت علی و خانواده نمونه او بیان بر حقی دارند:
و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا «الدهر، ۸:»
و هم به دوستی (خدا) به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام می دهند (به روایت عامه و خاصه، این آیه در مورد اعطای غذای افطار سه شب متوالی از طرف علی، فاطمه، حسن، حسین و فضه به فقرا نازل شده است).
این تعلیم که در اسلام به عنوان برترین ویژگی اخلاقی یاد شده است، دستمایه شعر شهریار می شود:
شیرزادان علی شام ندارند امشب
تا یتیم این عمه بی شام نخسبد به گلیم
شام خود کسی نتواند به فقیران دادن
زهی آن مکتب اسلام که اینش تعلیم
شاعر شهیر در جای دیگر، این ایده را این گونه بیان می کند:
فیاض در فضیلت تو گفته «هلی اتی»
لولاک در فتوت تو لافتی، علی
حضرت علی (ع) به خاطر قهرمانی های بی نظیر در راه اسلام و برافراشتن پرچم توحید، به ثواب هر دو جهان دست یافته است، در ادبیات تفسیر مصداق های این تفکر در سوره های الدهر، انسان و مریم آورده شده است.
در مصراع:
علی ای صاحب شمشیر و لوای توحید
ای به اسلام تو ایمان دو عالم تسلیم
استاد شهریار در اشعار خود از مضامین سوره های فوق تأثیر پذیرفته است. همچنان که طبقات عمیق منابع علمی مقدس حضرت علی(ع) را شگفت زده نموده است، نظر شاعر ملی ایران به ستایش اراده و قدرت پروردگار عالم جلب می شود. در یکی از شعرهایش این باور چنین نشان داده می شود:
برو حاجت که داری از خداخواه
که مطلب زیر یک کاف است و یک نون
آخر شان خداوند چنین است که با:
انما امره اذا اراده شیئا ان یقول له کن فیکون (یاسین _ ۸۲)
شاعر گاه با تکیه بر کلام و یا عباراتی از قرآن کریم در بندهای مربوط به حضرت علی(ع)، ابیات عبرت آمیزی می سراید، از این نظر هل اتی (الانسان)، لکن قوم هاد (رعد)، خلق عظیم و الفاظ دیگر. همچنین من کنت، مولاه لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار... و عبارت پرمعنای سبع مثانی، مضمون و مفهوم اشعار شهریار را دوچندان می سازد.
دکتر حسین محمدزاده در سخنرانی که در آذر ماه ۱۳۷۷ و در کنگره شهریارشناسی در شهر زنجان درباره شعور مذهبی، مردمی و ملی شهریار ایراد کرد، می گوید: «نخستین ویژگی خلاقیت ادبی شهریار که باید در «شهریارشناسی»مورد توجه واقع شود، «شعور مذهبی» اوست. شعور به حقیقتی می گوییم که مکشوف انسان واقع شود و عبارت است از ادراک بدون اثبات مجموعه احوالی که انسان به آن ها آگاهی یابد، هم از این روست که من به جای بینش مذهبی و یا دیدگاه مذهبی و مانند آن، شعور مذهبی به کار می برم. این شعور در سرتاسر آفرینش شعری شهریار سایه انداخته است و سرتاسر دیوان او را تبدیل به مناجاتی صافی ضمیرانه کرده است که با تظاهر به تدوین و یا اقدام به شعر مذهبی سرودن فاصله دارد. فقط اصطلاحاتی نظیر: همای رحمت، سحاب رحمت، سایه هما، چشم بقا، ماسوا، شه ملک لافتی و نظائر آن را نمی توان دلیل خدامحوری و دین مداری شهریار دانست، چرا که این راه عقل است و شهریار در تعارض عقل و عشق، عشق را برگزیده و اسیر آن شده است و این باور مذهبی عاشقانه ای است که او را پس از انقلاب اسلامی ستایشگر پیشتازان انقلاب می کند، به گونه که فرجامین دهه حیاتش به تمامی، وقف انقلاب می شود و البته به گفته خود، این رفتار و حرکتش دگرگونه نمی نماید:
شهریارا دگران گو که دگرگونه نمایند،
من هر آن گونه که بودم به همان گونه نمودم
چه نیازی به تفکر که ز سرچشمه الهام
همه شهد است که از غیب تراود به شهودم
سالم افزود و شر و شور و شعور همه را کاست،
از همه کاستم اما با غم عشق فزودم
و دهها قصیده و قطعه دیگر همه حکایت از دلبستگی عمیق وی به این عشق عارفانه و شعور مذهبی دارد. و همین شعور است که او را روزگاری وادار می کرد بگوید که:
شیخ، خود قلابی و دین را تمسخر می کند
وین تمسخر مایه تفریح رندان یا علی
تا سخن گفتم به حق، حق حیاتم خود نماند
وین سزای هر سخنگوی سخندان یا علی
یعنی قصد اولی در شهریار، رضای خدا و تقرب به ذات اوست تا چون یوسف صدیق مخلص شود که در این جاذبه های غیرالهی کمترین تأثیر سوئی بر جسم و جان او نمی گذارند. چرا که بر سر پیمان با معشوق است که می پرسد:
الم اعهد الیکم یا بنی آدم آن لا تعبد الشیطان انه لکن عدو مبین.
شعور مذهبی در شهریار او را وامی دارد که انسان را پرتوی از کمال مطلق خداوند بداند و خود را به صفات الهی متصف کند و به قول لاهیجی در مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز «نسخه و آئینه تمام نمای کلیه اسماء و صفات الهی »گردد و یا به دیگر سخن موجودی «خداگونه» شود.
علی(ع) از نخستین روزی که به دعوت پیامبر اسلام(ص) لبیک گفت، خود را وقف رفاه و سعادت اجتماع نمود و در این راه با شمشیر مرگ بارش خرطوم متبکران را قطع کرد.
تاریخ بشری جز پنجه فرزند ابیطالب از دست و پنجه کسی سراغ ندارد که قریب به پنجاه سال قبضه شمشیر بفشارد و قطره خونی به ناحق نریزد.
آری علی(ع) با اینکه خون تبهکاران، از دم شمشیر برانش می چکید و شمشیر او در جنگ های خانمانسوز، در صف اول برق می زدو در حوادث مختلف که اغلب روح انتقام جویی، انسانیت را از انسان سلب می کند، هرگز قدمی از حق فراتر نگذاشت و قطره خونی به ناحق نریخت و این در واقع بزرگترین هنر و فضیلت اوست، او بود که در طی آخرین دقایق زندگی خود، دادن غذا به قاتل را فراموش نکرد و به دختر و پسرش با تأکید سفارش فرمود از این غذا به او هم بدهند.
او صاحب شخصیتی بود که خیال، وهم، عقل و ذوق اهل دنیای خاکی را به خود متوجه ساخته و همواره عقول و قلوب میلیون ها آدمی را در قرن های متمادی و نسل های متوالی مسخر و مجذوب خود کرده است.
زمخشری می نویسد چه بگویم درباره مردی علی(ع) که دشمنانش فضیلت او را از روی حسد و طمع، کتمان می کرده و پنهان نگاه می داشتند و دوستانش از روی ترس و خوف مناقبش را اظهار نمی کردند و با این حال دنیای علم و فضیلت در برابر آثار و ماثر این مرد آسمانی سر تعظیم و فروتنی خم کرده و صفحات بسیاری از تاریخ اسلام را به خود مشغول نموده است.
هدف او دعوت به اسلام، خدمت به رسول ا...(ص) و صداقت بی نظیر بود. امام علی(ع) به نوبه خود در فراگیری آداب، فضیلت و آداب کلام گهربار پیامبر(ص) نقش برجسته ای دارد.
استاد محمدحسین بهجت تبریزی نیز به خاطر درک اهمیت این موضوع به وصف حیدر کرار می پردازد، مضامین را به شکل منظوم در جای خود استفاده می کند تا با هنر و نبوغ خود در شناخت مولای متقیان بکوشد، حدیثی که پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان می فرمایند: انا مدینة العلم و علی بابها، فمن اراداالعلم فلیات الباب، برای همگی شناخته شده است، شهریار از مضامین حدیث استفاده کرده و می سراید:
من علی شاه ولایت بدو عالم ثمرستم
شهر علمست رسول ا... و من باب و درستم
شهریار به خاطر سرودن اشعار ترکی و منظومه های ترکی آذربایجانی اش از تقدس و احترام خاصی در میان آذربایجانی ها و ترک زبانان برخوردار است؛ به طوری که این آثار ارزشمند و والا و ملکوتی او، در زمان حیات خود شاعر، شهرت قابل قبول و آوازه ای بی مانند یافت. وی در وصف دین اسلام و بیان تقدس امام علی(ع) و شخصیت والای وی به زبان مادری که همانا کامل ترین و بهترین وسیله برای بیان حد ا علای احساسات و اعتقادات است، می سراید:
های وئرین اللهاها، شیطانی قویون تک قالسین
توولانیب توولاماغین دا، بالا، اندازه سی وار
آلا هین شهری نبی دیر، قاپیسی شاه ولی
دئشیک آختارما، بوشهرین بئله دروازه سی وار
ترجمه: به سمت خدا بگرایید و بگذارید شیطان تنها بماند:
ای بچه گول زدن و گول خوردن هم اندازه ای دارد
شهر خدا نبی است و درب آن شاه ولی
دنبال روزنه نباش که این شهر، چنین دروازه بزرگی دارد
شهریار از زبان «حیدربابا» خطاب به بولود قاراچورلو (ب.ق.سهند، وفات ۱۳۵۸) شاعر بزرگ آذربایجان، درباره مشکلات اجتماعی ایران آن روزگار سخن می گوید و نه تنها آرزوی نجات مردم ایران را دارد، بلکه برای ریشه کن کردن شر در جهان به فداکاری حضرت علی علیه السلام تکیه می کند و می کوشد قدرت معنوی خود را از مقام و نام این اسطوره فضیلت کسب کند:
من علی اوغلویام آزاده لرین مردی، مرادی...
ترجمه: من فرزند علی هستم، مرد و مراد آزاده ها...به حق باید گفت، پیامبر اسلام (ص) دو معجزه داشت، یکی معجزه آسمانی که قرآن است و با طراوت باران به دل ها فرو می نشیند و به لطافت خود دل های مرده را حیات می بخشد و پژمردگی را می زداید و آن ها را شکوفا و بارور می سازد و دیگری معجزه انسانی است. این معجزه علی (ع) است که نمونه عالی بشریت و بلکه انسان فوق بشر است. این اسطوره فضیلت برای عموم مسلمانان عالم، بلکه برای همه انسان ها مایه افتخار است. زیرا بزرگترین مربی ها و لایق ترین معلم های جهان بشریت از مکتب و خاندان او ظاهر شده اند. کسی بر روی زمین پیدا نمی شود که نام اسلام را شنیده باشد و علی (ع) را نشناسد و در پیشگاه عظمت علمی او خاضع و خاشع نگردد. او برای بسیاری از انسان ها حیرت انگیز واقع شده و آن ها را به شیفتگی واداشته؛ به طوری که آن ها به ناچار لب به وصف او گشوده اند، زیرا علی (ع) از دیدگاه آن ها مرد جهانی و بین المللی است.
ای جلوه جلال و جمال خدا، علی
و زهرچه جز خدا به جلالت جدا، علی
در تو جمالی از ابدیت نموده اند
ای آبگینه ابدیت نما، علی
فیاض در فضیلت تو گفته (هل اتی)
لولاک در فتوت تو (لافتی) علی
باز آن یهود بسته در قلعه های قدس
بگشا به دست و پنجه خیبر گشا، علی
مرحب کشیده تیغ به لبنان و ارض قدس
گو برق ذوالفقار زند مرحبا علی
آن قتل عام زد به فلسطین که شد بلند
فریاد وا محمد و غوغای وا علی
ظلمات شد میان تو و تشنگان حجاب
ای جام خضر و چشمه آب بقا علی
صوفی هم از صفای تو برخورد قرن ها
گاهی صفی علی شد و گاهی صفا علی
شهریار خود را در علی شناسی تهیدست و فقیر می داند و راه رسیدن به علی را اخلاص در عمل و داشتن قلب سلیم می داند، وی درباره اقتباس و ترجمه از دیوان حضرت امیر (ع) می گوید:
به مهمانسرای کریم آمدم
تهیدست اخلاص و قلب سلیم
که گفتند زشت است بازاد راه
فرودآمدن در سرای کریم
نمونه هایی از ترجمه و اقتباس شهریار از دیوان حضرت امیر(ع) که نشان دهنده دستگیری شهریار و اعتقاد معنوی وی به شخصیتی است که هرچند مدت ها بر آن گذشته است، اما همواره سودهای بسیاری از آن می توان برد و هرگز نمی توان تمام ابعاد شخصیتی او را شناخت و هرگاه بخواهیم بنیاد زندگی نیکو و سعادتمندی را بگذاریم، باید به روش او رجوع کرده و دستور و نقشه را از او بگیریم.
مفاخره علی به فاطمه زهرا علیه الاسلام
همسری تاج سرستم که بجانش بپرستم
کرم خاص خدایی که بجانش بپرستم
بیعت اول اسلامم و ازجمله سرستم
شهسوار عرب و شاخص فتح و ظفرستم
آتش خرم کفر آفت هر شور و شرستم
شیر شجعانم و شمشیر قضا و قدرستم
با نبی متصل و وصله جان و جگرستم
درس احکام و سنن نقش سنین صغرستم
سلاح صبر
عقل را اسلحه در جنگ مصائب صبر است
او چه مکری که معافی دهد از هر مکروه
چون فلزی که مطلا کنی از آب طلا
بشکر خنده هم اندود توانی اندوه
آگاهی آزاده کند تیغ زبان را به غلاف
بو که از حرف ستیزنده نیاید بستوه
چه بسا لب به تبسم بگشاید چون خنجر
باوجودی که غم انباشته دارد چون کوه
ما و جهان
تو پنداری که ما چشم و دهانیم؟
جهانیم و ز چشم خود نهانیم
بچشم جان تماشا کن جهان را
جهان در ماست نی ما در جهانیم
آری امام علی (ع) شخصیتی است که خیال، وهم و ذوق دنیای خاکی را به سوی خود متوجه ساخته و همواره عقول و قلوب میلیون ها آدمی را در قرن های متمادی و نسل های متوالی مسخر و مجذوب خود کرده است، این همان علی است که جاذبه عظمت و بزرگی شخصیتش همه دانشمندان دین در قرن های مختلف را به دوستی و محبت خود جذب کرده تا به مقتدا بودن او اذعان و اعتراف کنند و به ناچار در پیشگاه آن حضرت سر تعظیم فرود آورند.
آن طور که از آثار منظوم استاد محمدحسین شهریار برمی آید، او سعی داشته تا راه زندگی را از حضرت علی (ع) بیاموزد. او چنان محو علی (ع) شده که در اکثر سروده های خود به ذکر مثال ها و اشاره هایی در انواع قالب های ادبی ازجمله تشبیه و استعاره به این مقام والای انسانی داشته است، با هم نمونه هایی از این اشعار را می خوانیم:
یا علی
مستمندم بسته زنجیر و زندان یا علی
دست گیر ای دستگیر مستمندان یا علی
بندی زندان روباهانم ای شیر خدا
می جوم زنجیر زندان را به دندان یا علی
آهن تفتیده ام کز کوره آرندم برون
تا بسانیدم میان پتک و سندان یا علی
دوستان گریان به گورستان و پیش چشمشان
دشمنان چون استخوان کله خندان یا علی
من نه ایوبم ولی صبرم به محنت بیش از اوست
من نه یوسف لیک زندانم دو چندان یا علی
دردمندی روسیاهم با شفاعت مستحق
ای درت دارالشفای دردمندان یا علی
شب و علی
علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی آگاه است
دل شب محرم سرالله است
شب علی دید و به نزدیکی دید
گرچه او نیز به تاریکی دید
شب شنفته است مناجات علی
جوشش چشمه عشق ازلی
شاه را دیده به نوشینی خواب
روی بر سینه دیوار خراب
قلعه بانی که به قصر افلاک
سر دهد ناله زندانی خاک
اشکباری که چو شمع بیزار
می فشارد زر و می گرید زار
دردمندی که چو لب بگشاید
در و دیوار به زنهار آید
کلماتی چون در، آویزه گوش
مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سینه آفاق شکافت
چشم بیدار علی خفته نیافت
روزه داری که به مهر اسحار
بشکند نان جوین افطار
ناشناسی که به تاریکی شب
می برد شام یتیمان عرب
تا نشد پردگی آن سر جلی
نشد افشا که علی بود علی...
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها
شعر در مورد حضرت علی (ع) به زبان ترکی , شعر استاد شهریار در وصف امام علی