ماجراجویی عاشقانه و بیوگرافی احسان خواجه امیری - بیوگرافی بازیگران ، بیوگرافی هنرپیشه ها - بیوگردفی احسان خواجه امیری
همشهری جوان: هیچ شکی در انتخاب بهترین آلبوم سال موسیقی ایران نداشته باشید و رایتان را با نهایت احترام به «عاشقانه ها» با صدای «احسان خواجه امیری» بدهید.
آلبومی که جزو پرفروش های بازار امسال بود. آلبومی یکدست، خوش ساخت و کامل که در رقابت با بقیه آلبوم های امسال توانست گوی سبقت را برباید و با فاصله در رأس فروش قرار بگیرد؛ آن هم در فضایی که تقریبا همه خواننده ها سعی داشتند با تکرار فضاهای قبلی حداقل فروش کارهایشان را تضمین کنند.
احسان خواجه امیری اما با تفکری جدید شروع کرد و با تغییر تیم کاری اش، توانست از آثار قبلی فاصله بگیرد. همین تفکر جدید باعث شد او بتواند اثری تولید کند که سختگیرترین منتقدین را هم راضی کند.
انتخاب «عاشقانه ها» به عنوان بهترین آلبوم سال گذشته بهانه ای بود تا در شماره ویژه نوروز سراغ احسان خواجه امیری برویم و با او درباره کم و کیف این اثر و حاشیه هایش گپ بزنیم.
بیوگردفی احسان خواجه امیری
اطلاعات فوری
* متولد: 7 آبان 1363، تهران
* از شش سالگی نوازندگی ویولن را یاد گرفته و پیش پدرش، ایرج خواجه امیری آواز را تعلم دیده
* اولین آلبومش به نام «من و بابا» را سال 1380 در 17 سالگی همراه پدرش منتشر کرده
* در دانشگاه آزاد مهندسی کامپیوتر خوانده
* از او تا به حال 6 آلبوم منتشر شده که آخرینش «عاشقانه ها» بهترین آلبوم موسیقی پاپ امسال بود
همین اول بحث بگو سال قبل این موقع چه تصوری درباره آلبوم «عاشقانه» داشتی؟
- نگران بودم!
با اینکه از بازار خبر داشتی، باز هم نمی توانستی موفقیتش را تضمین کنی؟
- هیچ وقت در بازار ایران نمی شود موفقیت یا سقوط یک آلبوم را پیش بینی کرد.
ولی تو بالاخره در این راه تجربه زیادی دارد. آلبوم اولت نبود که.
- دلیل نمی شود. باز هم حرفم را تکرار می کنم، موفقیت یا سقوط یک آلبوم را در ایران به هیچ وجه نمی شود پیش بینی کرد.
با انتشار «عاشقانه ها» عنوان بهترین آلبوم سال را از آن خودت کردی. حفظ این عنوان خیلی سخت تر از به دست آوردنش است. قبول داری؟
- صددرصد همینطور است اما اصل ماجرا این است که مخاطب ما سلیقه و نگاهش به موسیقی عوض شده و این مشکل اصلی ماست.
شغل همسر خواجه امیری
یعنی چه؟
- همه موسیقی ها عین هم شده اند. واقعا دیگر این روزها دارم خسته می شوم از موسیقی های تکراری. بعضی وقت ها اسم خواننده هم یادم می رود از بس صدایش شبیه یکی دیگر است. خودم هم گیج می شوم. خب این شرایط من است. با این اوصاف چه انتظاری از مخاطب باید داشت؟
فکر نمی کنی بخشی از این ماجرا به ضعف خود خواننده ها مربوط شود؟ وقتی اتفاق جدیدی در بازار رخ نمی دهد، طبیعی است که مخاطب هم باری به هر جهت شود و سردرگمی سراغش بیاید.
- شاید واقعا بازار به نهایتش رسیده و در حال تمام شدن است! نخندید، جدی می گویم. در یک دوره ای در موسیقی جهان هم این اتفاق رخ داده بود.
شاید در بعضی اوقات چنین تصوری برای بعضی ها به وجود آمده باشد ولی نمی شود مطلق گفت که مثلا موسیقی دنیا اشباع شده!
- همیشه وقتی این تفکرات شروع می شود ناگهان یک اتفاق ساده باعث می شود همه نگاه ها عوض شود و سلسله ای جدید در عرصه ستاره پروری دنیا رخ دهد. امسال هم از این آلبوم های متفاوت در دنیا داشتیم. بعضی وقت ها چشمم به یک چیزی می خورد و احساس می کنم یک اتفاقی افتاده. همان موقعی که با خودم می گفتم اتفاقی در موسیقی دنیا نمی افتد و مثلا دیگر کسی نمی تواند بهتر از «دریاچه قو» بسازد اثر تازه ای می شنوم. قطعه ای که همه این معادله ها را به هم می زند.
آلبوم تو هم به هر حال توانست تا حدی معادله های بازار ایران را به هم بزند ولی همانموقع عده ای انتقاد کردندکه حتی احسان خواجه امیری خیلی کم حاضر به ریسک پذیری می شود و همین باعث شده خلاقیت هایش کمتر به چشم بیاید.
- شاید جسارتمان را از ما گرفته اند. موزیسین ها باید کمی اعتماد به نفسشان را بیشتر کنند. بالاخره آنها باید چیزی خلق کنند که جامعه بپذیرد. ما آن جسارت را امروز نداریم و وقتی هم می خواهیم یک کاری بکنیم آنقدر انتقاد می شود که همین باعث می شود خیلی ها عقب بروند. خیلی از انتقادها واقعا روحیه هنرمند را خراب می کند و پشتش را خالی.
ولی تو برای تولید عاشقانه ها نگذاشتی این اتفاق برایت بیفتد، قبول داری؟
- عاشقانه ها برآیند یکسری اتفاقات بود. برآیند این چند سال تجربه.
اصلا چرا اسمش را گذاشتید عاشقانه؟ یعنی چه چیزهایی بوده که ذهنیت تو را برده به یک فضای عاشقانه؟
- فضایی بود که هم خودم درگیرش بودم و هم ترانه سرای کار. حتی شاید احساسمان این بود که همسایه هایمان هم درگیرش هستند. ایده همینطور بزرگ و بزرگتر شد تا نهایتا رسید به «عاشقانه ها». ولی کاملا با برنامه ریزی طراحی شد. یعنی از روز اول گفتم می خواهم این کار را بکنم و هدفم این است.
ترانه های کار از قبل آماده بود یا اینکه با این ذهنیت که ما می خواهیم این کار را بکنیم، ترانه ها شکل گرفتند؟
- نه، ترانه ها مصرع به مصرع و بعضی وقت ها کلمه به کلمه ساخته شدند. مثلا یک کلمه داشتیم و یک ماه من همینطور مدام به ترانه سرا زنگ می زدم و می گفتم جان مادرت کلمه بعدی را بگو! او می گفت نیامده است هنوز، در این حد. واقعا تک تک کارها اینجوری جلو رفتند.
این پروسه پیچیده «عاشقانه ها» چقدر طول کشید؟
- فکر کنم یک سال و سه چهار ماه، یک سال و سه چهار ماهی که هر روز با هم درباره اش صحبت کردیم.
درباره ترانه ها؟
- درباره ترانه، ملودی و تنظیم.
و در روز آخر محصول نهایی همانی بود که می خواستی؟
- ریز به ریز همانی بود که می خواتسم و می خواستیم. فقط من نبودم. همه نظر می دادیم.
همیشه آنقدر به تیمت اهمیت می دهی؟
- صددرصد اهمیت آنها بیشتر از من نباشد، کمتر نیست. سخت ترین کار ما و بزرگترین مشکل ما در ترانه است چون واژه های محدودی داریم. این باعث می شود که مدام فضا کوچک شود و کوچک شود. عین اینکه مثلا در یک اتاق یک در یک یا دو در دو بخواهی فوتبال بازی کنی.
تو تا همین اواخر بیشتر با یک گروه و موسیقی تقریبا ثابتی کار کردی ولی ترانه هایت را از شاعرهای مختلف می گرفتی. این بار انگار داستان برعکس شده.
- ترانه باید خلق شود. ترانه احتیاج به تفکری دارد که نوآورانه باشد. یعنی قرار است یک چیزی اختراع بشود، حتی در تنظیم این اتفاق نمی افتد. تنظیم یک علم است و شما نهایتا رویش یک رنگ آمیزی می کنید.
جایی گفته بودی که در موفقیت تو سهم افشین یداللهی از صدایت بیشتر است. این نشان می دهد که چقدر ترانه برایت مهم است.
- افشین یداللهی من را وارد یک جریانی کرد که باعث شد الان اینجا باشم. انگار ما یک فیلم سینمایی با هم کار کردیم. بعد افشین چون از من بزرگتر بود و صاحب یک تفکری بود، در خیلی موارد باعث شد ذهن من رشد کند وبهتر فکر کنم و مشورت های خوبی به من داد.
پس افشین یداللهی فقط یک ترانه سرا نبود، یک دوست بود.
- صددرصد.
چه چیزی باعث شد که در آلبوم عاشقانه ها بعد از تجربه های موفقی که با افشین یداللهی و اهورا ایمان داشتی، بروی سراغ فضاهای جدید؟ یعنی فضای آن اتاق اینقدر برایت تنگ تر شده بود؟
- در اینکه آن فضا من تنگ شد شکی نیست و نمی توانم منکرش بشوم. در آن فضا دیگر خیلی راحت نمی توانستم کار بکنم ولی به ترانه سرای جدید ایمان داشتم و احساس می کردم که بهترین است و بر سر باورم ایستادم.
فکر نکردی کسانی که قبلا با آنها کار کردی، بابت این انتخاب از دست تو دلخور بشوند؟
- مطمئن بودی که دلخور می شوند.
و شدند؟
- شدند دیگر! (خنده) کاملا طبیعی بود ولی کار حرفه ای است.
خودت بیشتر با کدام فضا ارتباطت قوی تر است؟ فضاهای احسان خواجه امیری قبل از عاشقانه ها؟ خیلی ها می گویند تو یک جور تولد دوباره ای را با آلبوم عاشقانه ها تجربه کردی. چقدر با این حرف موافقی؟
- نمی توانم این حرف را بزنم. همیشه حفظ کردن یک موقعیت، خیلی سخت تر از رسیدن به آن است. من نیاز داشتم که موقعیتم را تثبیت کنم. بیش از اینکه بخواهم به طرفدارانم اضافه کنم و بالاتر بروم، نیاز داشتم که پایین نیایم. من تقریبا که نه، تحقیقا آخرین نسخه خواننده های نسل گذشته ام. یعنی نسلی از خواننده هایی که در صدا و سیما و ارشاد امتحان دادند.
یعنی شخص دیگری باقی نمانده در این مجموعه، من یادم هست خواننده هایی که کار می کردند، آقای اصفهانی بود، آقای عصار بود، امیر تاجیک و امیر کریمی بودند و قاسم افشار. اینها کار می کردند و من تازه آمده بودم و نیاز داشتم به تثبیت شدن. حالا هم بعد چند سال به یک جایگاهی رسیده بودم که با آن کوچکترین اتفاقی سقوط می کردم. نمی دانم بعد آلبوم چدید چقدر موفق شده ام ولی تمام تلاش خودم را کردم.
در اینکه تو در تمام عمر هنری ات فراز و نشیب خیلی کمی داشته ای شکی نیست. روند بالا و پایین های تو محدود بوده و همیشه در یک سطح خوب ج لو رفته ای ولی در آلبوم عاشقانه ها همه گفتند احسان خواجه امیری تازه ای متولد شده. خودت در این مورد چه نظری داری؟
- من با آن تفکری که گفتید آلبوم را شروع کردم، یعنی با این فکر پا گذاشم در این مسیر و هدفم از روز اول همین بود که به همچین چیزی نیاز دارم.
یعنی به یک مرحله جدید از فضای کاری خودت؟
- دقیقا، به یک جایگاهی که محکمتر بشود روی آن ایستاد. حالا اگر این را می گویند که خدا را صد هزار مرتبه شکر به لطف خدا موفق شدم.
دل خودت چه می گوید؟ مخاطب ها و اهالی موسیقی نظراتشان را گفته اند و تو خوانده ای، نظر خودت چیست؟
- من تمام تلاشم را کردم ولی این قدر راضی نشدم که دیگر نخواهم تلاش کنم.
عاشقانه ها نهایت آرزوهای تو بوده یا باز آرزویی داری؟
- دوست دارم بتوانم آن را کمی قوی تر کنم. یعنی یک جایگاه محکمتر برای خودم درست کنم. کمی محکم تر از عاشقانه ها.
گردآوری بیوگرافی برگزیده ها گردآوری بیوگرافی برگزیده ها
,