حسین مهری: سه ماه است ازدواج کرده ام - بیوگرافی بازیگران ، بیوگرافی هنرپیشه ها - خاطرات یک عاشق
تماشا: حسین مهری این شب ها با بازی در نقش «سینا» در سریال «زمانه» توجه های بسیاری را به خودش جلب کرده اما شیرینی این موفقیت با شیرینی نامزدی و روزهای فراموش نشدنی آن در زندگی خصوصی این بازیگر جوان همراه شده.
مهری که آدم درون گرایی است و چندان تمایل ندارد از زندگی خصوصی اش صحبت کند در گفت و گوی صمیمانه ای با تماشا از این اتفاق فرخنده و خوب صحبت کرد.
ما هم برای او همسرش آرزوی موفقیت می کنیم و به شما توصیه می کنیم اگر بیشتر می خواهید از او و نقشش در «زمانه» بدانید با این گفت و گو همراه شوید:
خاطرات یک عاشق
به نظر می رسد بیشتر علاقه تان به سریال است تا فیلم. سال گذشته هم سریال موفق «تا ثریا» و امسال هم که «زمانه» را داشتید.
- نسبت به پیشنهادهایی که داشتم این کارها را قبول کردم. اگر نه تئاتر، سینما و تلویزیونبرای من فرقی نمی کند. من دنبال تجربه های خوب هستم و مدیوم برایم اولویت و ملاک انتخاب نیست.
برنامه تان برای آینده کاری تان چیست؟
- باشکوه ترین کاخ ها و عمارت هایی که ما الان در دنیا می بینیم زیربنای به شدت قوی دارند و این خیلی مهم است. می توان آجرها را همینطوری روی هم چید و بالا رفت اما تا چند متر می تواند ادامه پیدا کند؟! برج های عظیم و کاخ های باشکوه در وسعت زیاد صدها متر ارتفاع دارند و همیشه هم ماندگار هستند. بازیگر هم باید ریشه های خودش را قوی کند. من هم عجله ای ندارم و هر وقت احساس کنم جایی اتفاق خوبی امکان دارد برایم بیفتد و دست خودم باشم سعی می کنم آن اتفاق بیفتد و عجله ای برای اینکه بخواهم ره صد ساله را یک شبه بروم ندارم.
ملاک هایتان برای انتخاب چیست؟
- من سه تا فاکتور اصلی دارم که به شدت برایم مهم است؛ کارگردان، فیلمنامه نویس و نقش. ایده اولم این است که نقش، نقشی باشد که بتوانم خودم در آن تلاش کنم، کارگردان، کارگردانی باشد که بتوان به او اعتماد کرد و فیلمنامه هم فیلمنامه قرص و جانداری باشد. یک وقت هایی هم شد با کارگردان هایی کار کردم که نمی شده به آنها تکیه کرد ولی به هر حال شرایط طوری بود که چاره ای نداشتم. چیدمان کاری ما شرایط خاصی دارد. ما شرایط استاندارد و با ثبات کاری نداریم و همه چیز خیلی متزلزل است.
مگر چند تا کار خوب در سال ساخته می شود؟ من خدا را شکر می کنم که در 2، 3 سال گذشته در 5 تا از بهترین سریال های این دوره تلویزیون کار کردم. من «زیر هشت»، «نابرده رنج»، «تا ثریا»، «پایتخت» و «زمانه» را در این سال ها داشتم. بنابراین تازه من در این شرایط جزو آدم های خوش شانسی بودم که کارهای قابل قبولی با کارگردان هایی انجام دادم که به دانش و مهارتم اضافه کردند.
در فاصله بین «تا ثریا» و «زمانه» کار دیگری هم انجام دادید؟
- قبل از «زمانه» یک سریال به نام «بال های خیس» با آقای رنجبر کار کردم که نقش اصلی هم بودم. البته دوست داشتم قبل از این کار پخش شود ولی متاسفانه پخش آن به بعد از «زمانه» افتاده. سطح کلی کار «بال های خیس» در مرتبه «زمانه» نیست و دوست نداشتم بعد از «زمانه» که یک کار خوب است و یک خاطره خوب هم دارد، کاری از من پخش شود که از آن بهتر نیست. البته ظاهرا در مونتاژ این مجموعه هم دارند کارهایی می کنند که با نتیجه بهتری روبرو شویم.
اولین تجربه همکاریتان با کارگردان سرشناسی مثل حسن فتحی چطور شکل گرفت؟
- آقای خادم زاده، دستیار ایشان، از قبل با من دوستی داشتند و لطف کردند من را به آقای فتحی معرفی کردند و ایشان هم با من تماس گرفتند که بروم و در مورد کار صحبت کنیم. من هم خدمت شان رسیدم. فیلمنامه هنوز آماده نبود من صحبت کوتاهی با آقای فتحی داشتم و از ایشان پرسیدم آیا فکر می کنید این نقش، نقشی می شود که من بتوانم خودم را با آن نشان دهم و آقای فتحی هم گفتند حتما اینطور خواهد شد.
این اعتماد متقابلی که بین ما وجود داشت مهمترین فاکتور همکاری مان بود. به من گفتند تو باید نقش یک پسر معتاد موزیسین را بازی کنی، همین خود همین معتاد موزیسین کلی بار مثبت برای من به عنوان بازیگر داشت که بتوانم توانایی های خودم را نشان دهم. حالا نوع پرداخت آن در فیلمنامه و نوع دید کارگردان و نوع اجرای بازیگر می تواند نقشی را شاخص کند یا نکند. خب من هم مثل همه، کارهای آقای فتحی را دیده بودم و خیلی دوست داشتم و می دانستم که می توانم کاملا به او اعتماد کنم.
نقش معتاد برای هر بازیگری همیشه هم امکانی است که توانایی های خودش را نشان دهد و نقش متفاوت چالشی است و هم خطر به دام کلیشه و تکرار افتادن دارد. شما چه کردید که در این دام نیفتادید و توانستید شخصیتی جدید خلق کنید؟
- نه تنها نقش ها بلکه همه قصه ها و ایده ها در ادبیات دنیا تکراری است و استفاده شده و فقط هر بار آنها از یک زاویه دید جدید تعریف می شوند. در مورد نقش ها هم همین است. هر آدمی شغلی دارد؛ یک نفر نانوا است، یک نفر در آژانس هواپیمایی کار می کند و هزاران شغل دیگر. همینطور هر کسی یکسری عادت ها دارد که اعتیاد یکی از آن عادت های مخرب و ناسالم برای فرد و اجتماع است. بارها هم از قدیم این نقش ها بازی شده. نقش معتاد را از بهروز وثوقی در «گوزن ها» تا تقی «آینه عبرت» بازی کرده اند.
حتی معتاد موزیسین هم بارها داشته ایم مثل علی سنتوری فیلم «سنتوری». زمانی که الگویی در یک چارت کلی خلق می شود مثلا «گوزن ها»ی آقای وثوقی طبیعتا بعضی بازیگرها برای اجرای نقش معتاد از آن الگوبرداری می کنند که طبیعتا مثل هر کار کپی در بهترین حالت باز هم کپی است و اصل نیست اما «سینا»ی داستان ما شخصیت مستقل خودش را دارد.
همانطور که شما اگر مثلا صد هزارتا معتاد را از همه جای دنیا کنار هم جمع کنید می بینید که شاید عادت های شبیه هم داشته باشند اما هر کدام، شخصیت و ویژگی های مستقل خودشان را دارند. من سعی کردم سینا را هر چه واقعی تر و طبیعی تر بازی کنم چون اینجور نقش ها این ایراد را دارد که اگر بازیگر یک ذره حواسش نباشد وسوسه می شود بخواهد بازیش را به رخ بکشد و آن وقت هی می خواهد اضافه بازی کند و حرکت و رفتارهای گل درشتی می کند که به چشم بیننده بیاید اما همین مسئله بیننده را آزار می دهد و هر چقدر این اضافت بازی کمتر باشد، بازی بازیگر حتی بیشتر دیده می شود و به دل بیننده می نشیند چون هم بیننده با هوش است و هم دوربین صادق.
در مورد فیلمنامه با آقای فتحی صحبت می کردید؟
- من قبل از اینکه سر کار بیایم درباره کارگردان و سبک کارش تحقیق می کنم. قبلاز این کار هم با دوستانی که با آقای فتحی سابقه همکاری داشتند تماس گرفتم؛ دوستانی مانند امیر جعفری و سهیل بیرقی، من را راهنمایی های خوبی کردند و همه آنها به من گفتند حسن آقای فتحی به شدت پیشنهاد و نظر را دوست دارد و استقبال می کند، یک وقت فکر نکنی باید ساکت باشی و نظرت را نگویی. سر صحنه هم خیلی صحبت و بحث می کردیم و در همین صحبت ها و بحث ها و نظرها و پیشنهادهاست که یک شخصیت می جوشد و بیرون می زند و می شود سینا.
شما برای کیفیت کارتان چه می کنید؟
- سعی می کنم به روز باشم و اتفاقات، اطلاعات و دانش کارم را دنبال می کنم. این به روز بودن از راه های متفاوت و البته مرسومی شکل می گیرد. راه هایی مثل کتاب خواندن، نشریات را مطالعه کردن و فیلم دیدن که مخصوصا برای این آخری خیلی زمان می گذارم فیلم دیدن و رمان خواندن تاثیر فوق العاده محسوسی روی کیفیت کار می گذارند. وقتی شما رمان می خوانید، کاراکترها و ماجراهایشان را در ذهن تان تصویرسازی می کنید. همینطور مشاهده آدم ها و رفتار و واکنش های آنها می تواند خیلی کمک کند و تئاتر که متاسفانه من مدتی است از آن دور شده ام و خیلی دوست دارم یک کار خوب تئاتر انجام دهم.
مهمترین دغدغه شما این روزها چیست؟
- همیشه بخش عمده ای از ذهن من مشغول زندگی خصوصی ام است و اینطور ونیست که همیشه صادرصد ذهنم درگیر کار و بازی باشد. هر کسی به هر حال دل مشغولی ها و چیزهای دوست داشتنی غیر از کار در زندگی اش دارد که آنها شاید مهمترین دغدغه هایش هستند. طبیعتا برای من که تازه نامزد کرده ام این اتفاق دوست داشتنی بخش مهم و اصلی فکر و زندگی این روزهای من است. فکر کردن به کسی که دوستش داری و دوستت دارد حس خوبی است و خدا را بابت این روزهای خوب شکر می کنم
سینای دوست داشتنی
برای رسیدن به این نقش چه کردید؟
- روال من این نیست که بروم تحقیق کنم و مثلا یک آدمی را پیدا کنم و عین او را اجرا کنم. بازیگر باید چیزهایی که از دیده هایش برداشت می کند را مونتاژ کند. من شاید نگاه یک معتاد را از یک جا برداشته باشم، عصبی بودن یک جوان را از یک جای دیگر برداشته باشم و همه اینها در کنار برداشتی که خودم از فیلمنامه داشتم قرار می گیرد و فراهنمایی و تلاش آقای فتحی هم خیلی به من کمک کرد. من تلاش زیادی کردم که سینا هر چند که دارد کارهای غلطی می کند و مسیر اشتباهی را آمده است اما دوست داشتنی باشد. من احساس می کنم مردم هم با اینکه می دانند سینا کم خطا کرده اما از او بدشان نمی آید و او را دوست دارند.
شاه داماد
در بین بازیگران با چه کسانی بیشتر رفاقت دارید و معاشرت می کنید؟
- البته خیلی آدم پر رفت و آمدی نیستم اما دوستان خوب در بین همکارانم زیاد دارم؛ دوستانی مانند امیر جعفری و کامبیز دیرباز و خیلی دوستان پشت دوربین که احتمالا کمتر می شناسیدشان اما عموما آدم اهل تنهایی هستم و ترجیح می دهم بیشتر وقت آزادم را به کتاب خواندن و فیلم دیدن بگذرانم یا اوقاتم را صرف همسرم کنم و با او باشم.
چند وقت است ازدواج کردید؟
- من به تازگی ازدواج کرده ام، تقریبا 3 ماه است. البته نامزد کرده ایم و هنوز عروسی نگرفته ایم.
همسرتان هم کار سینمایی می کنند؟
- نه، اصلا در این حرفه نیستند.
شما چند سالتان است؟
- 28 سال.
شما به جز کار بازیگری شغل دیگری هم دارید؟
- به هیچ وجه. تنها کار من بازیگری است و فقط از این راه زندگی می کنم.
,