کارگردان کلاه پهلوی از 10 سال کار بر روی این پروژه می گوید - بیوگرافی بازیگران ، بیوگرافی هنرپیشه ها - عکسهای صالح میرزا آقایی در سریال مختار
تماشا: احتمالا اگر بپرسند کارگردان فیلم سینمایی «من و دبورا» کیست خیلی ها نمی دانند اما کافی است نام سریال «کیف انگلیسی» به میان بیاید تا همه نام سید ضیاءالدین دری را به خاطر بیاورند. چشم بسته می شود قضاوت کرد که دری، سریال ساز موفق تری نسبت به کارگردان سینمایی است.
خیلی ها تلویزیون را بستر بلوغ دری می دانند. «کیف انگلیسی» او به اندازه کفایت خوب بود که این توصیف درباره اش واقعی به نظر برسد. شاید برای گفت و گو با دری، خیلی زود باشد که هست. می خواستیم از حال و هوای پخش اولین قسمت این سریال بعد از این همه فراز و نشیب با او حرف بزنیم که حرفمان گل انداخت. مطمئن باشید باز هم سراغ او و دیگر عوامل فیلمش خواهیم رفت. فعلا این نقد را بچسبید تا نسیه مان بعدا پرداخت شود.
عکسهای صالح میرزا آقایی در سریال مختار
شاید سوال خیلی زودهنگامی باشد اما وقتی سریالی بعد از 10 سال خبرسازی و انتظار، بالاخره پخش می شود، در همان قسمت اول هم می شود این را پرسید: بازخوردی که داشتید، چطور بود؟
- بازخورد مخاطبان تلویزیون و از روی نظرسنجی ها هنوز معلوم نیست ولی بازخورد در اینترنت و فضاهای مجازی، خوب بوده است. به نظرم پخش سریال، هیجانی میان تماشاگران ایجاد کرده که در اینترنت به اظهارنظرهای شخصی در این باره پرداخته اند. همین نشان میدهد که سریال دیده شده و ایجاد نظر کرده است. اظهار نظرها هم عموما مثبت بوده اند. نکته ای که در حرف ها وجود داشت، این بود که گفته شده این سریال به احتمال زیاد می تواند مخاطبان را با تلویزیون آشتی دهد.
البته نگاه دیگری هم از سوی سلطنت طلبان خارج از کشور وجود دارد، که با این سریال به واسطه موضوعش که به کشف حجاب می پردازد، تند برخورد کرده و شروع به سم پاشی کرده اند. از طرف دیگر بچه مسلمان های داخل هم واکنش نشان داده اند و در همین قسمت اول، صف آرایی این دو گروه روبروی هم به وجود آمده است. من بعد از پخش قسمت اول، برخورد منفی با سریال ندیده ام.
یعنی سریالتان به واسطه موضوع کشف حجاب، بیشتر دیده و مورد نقد قرار می گیرد؟
- من در پی این نبودم سراغ موضوعی بروم که بحث برانگیز و جنجالی باشد. ما در «کلاه پهلوی» به این موضوع بدون غرض نگاه کرده ایم. بیایید همین اول راه، به این سریال، نگاهی اصولی داشته باشیم. مگر ما چندتا رسانه ملی داریم؟ رسانه ملی همین یکدانه است. من این سریال را ساخته ام و کم فروشی هم نکرده ام. مردم با رسانه و کارهای نمایشی تازه آشنا شده اند. تلویزیون ما هنوز هم پوشش سراسری ندارد. یعنی پوششی 95 درصدی دارد و هنوز شهرستان هایی هستند که دسترسی به شبکه های ملی ندارند.
در این شرایط شهرنشینان هم یک مرتبه با هجوم ماهواره ها هم روبرو شدند و طبیعی است که می توانند تحت تاثیر قرار بگیرند. پس باید به قدر سهمشان از رسانه ها، برای شان مایه گذاشت اما متاسفانه مدیران تلویزیون تنها به اظهار رضایت های اهالی شهرستان استناد می کنند، چون در شهرستان ها در هر شرایطی، برنامه ها 60 درصد بیننده دارند.
پس به نظر شما مدیران تلویزیون خیلی توجهی به مخاطبان شهری نمی کنند؟
- بالاخره وقتی بعضی از کارهای سرهم بندی نوشته و ساخته و پخش می شود، ممکن است مخاطبت را از دست بدهی ولی من در این کار کم فروشی نکرده ام. این داستان سال 61 نوشته شد و به تلویزیون ارجاع شد. آقای منوچهر محمدی که عضو گروه فیلم و سریال بودند طرف قرارداد من هم بودند. قرار شد به صورت یک tele-play فیلم سه قسمتی بازنویسی شود که پس از عقد قرارداد با سازمان هیچ وقت آن را به انتها نرساندم و به همسرم گفتم روزی این فیلمنامه قیمت واقعی اش را در همین سازمان پیدا خواهد کرد. هر چند من به عنوان یک نویسنده هرگز حقوق مادی که انتظارش را داشتم دریافت نکردم اما طبق عرف سازمان شاید این کار قیمتش را پیدا کرد. خوشحالم و خدا را شکر می کنم که این فیلمنامه، فیلمنامه ای بود که در تمام دوره های مدیریتی سازمان صدا و سیما مورد تصویب واقع شد ولی قسمت بود تا در دوره دوست عزیزم، آقای مهندس ضرغامی، به ساخت و نمایش برسد. ناگفته نماند نسخه سینمایی آن در سال 65 به صورت کتاب منتشر شد.
با این توضیحات، «کلاه پهلوی» از بی نقص ترین فیلمنامه های تلویزیونی است؟
- من نمی توانم درباره فیلمنامه ای که خودم نوشته ام، نظر بدهم. تنها می توانم بگویم این سریال به نسبت داستان اولیه اش کمی سنگین تر و سیاسی تر شده است. طبیعتا بخشی از این تغییرات هم به واسطه ممیزی های تلویزیون است که بخش عمده اش هم منطقی بودند. به هر حال ما در این سریال دنبال جذابیت های امروزی و رومانس و ... نبوده ایم. حتی همین سه قسمت اول و 20 دقیقه قسمت چهارم که در فرانسه می گذرد، هم بیشتر فضایی سنگین دارد چون ما آنجا هم به فکر ساخت سریالی ایرانی با شرایط ایرانی بوده ایم، نه به تصویر کشیدن جاذبه های بصری شهری مثل پاریس.
همین دقت را در همه بخش ها داشته اید؟ به هر حال 10 سال کار کردن روی یک اثر، ممکن است کمی فضا را از دستتان خارج کرده باشد.
- خیر؛ حتی هر کلامی که در این سریال گفته می شود، ریشه در تاریخ دارد و برای آن زحمت کشیده شده و مطالعه ها شده است. تعدادی از شخصیت های این سریال، شخصیت های واقعی تاریخی هستند مثل شخصیت حسن تقی زاده با بازی قطب الدین صادقی، شخصیت محتشم السلطنه با بازی غلامرضا اکبری و مستشارنیا با بازی جمشید شاه محمدی.
برای خود شما چه چیزی در این سریال هست که به عنوان یک مخاطب حاضرید آن را ببینید؟
- موضوع کشف حجاب، بپذیرید که حجاب پدیده ای اورجینال و اصیل در جامعه ما تا پیش از صدور فرمان کشف حجاب بوده است. اگر این روزها بحث بی حجابی وجود دارد، قبول کنیم که از طریق فرهنگ بیگانه به ما سرایت کرده چون بانوی ایرانی مقید به حجاب بوده است. من خودم روشنفکر هستم اما خجالت نمی کشم بگویم ما بی حجابی نداشتیم. قبول کنید این چیزی که ما امروز مثلا از یک دختر تهرانی در خیابان می بینیم شکل خیلی بد حجاب است. یک مدل من درآوردی بد و بدترکیب که بی حجابی واقعا از آن بهتر است.
مگر چقدر وقت از سال 1314 که اپیدمی بی حجابی بوده، گذشته است؟ روزی که انقلاب شد تنها 40 سال از ماجرای کشف حجاب می گذشت ولی این اوضاع امروز، واقعا با فضای اصیل بانوان ایرانی فرق دارد. باید یادمان باشد که همواره زن ایرانی، عفیف و پاکدامن بوده است. این بی حجابی که اعمال شد، خواست بیگانه است. شک نکنید که به این بی حجابی و بدحجابی، بیگانه دامن زده است. من نمی خواهم بگویم که باید به زمان قبل رجعت کنیم ولی دختر امروز تهرانی با همین حجاب من درآوردی باید بداند که مادرش را به زور بی حجاب کردند تازه اگر توانسته باشند بکنند.
با «کلاه پهلوی» می خواهید چنین کاری بکنید؟
- این سریال قولی در این زمینه نمی دهد. نه من و نه هیچ کسی از این سریال هم قولی نمی دهند. حجاب برخاسته از باورهای یک ملت است و بی حجابی هم برخاسته از باورهای یک ملت. ما فقط می گوییم که طبیعت ما، عریان بودن زن نیست.
شما قسمت اول سریال را کجا و با چه کسانی دیدید؟
- مثل همه ایرانی ها با خانواده دیدم.
بعد از 10 سال کار کردن روی این سریال، موقع پخش استرس داشتید؟
- استرس نداشتم اما تا حدودی نگران بخش های فنی کار بودم. به دلیل تنگناهایی که برای پخش در آن قرار گرفته بودیم، می ترسیدم بخش فنی کار، مشکلی داشته باشد. بعد از پخش سریال، با مدیر شبکه تلفنی حرف زدم. به ایشان هم گفتم. من قسمت اول سریال را با وضو دیدم.
این کار عملا حاصل عمر شماست. از حاصل عمرتان راضی هستید؟
- از قسمت اول و دوم و سوم بسیار راضی هستم، به دلیل اینکه حاصل کار یک گروه ایرانی در آمیختگی و همکاری با گروهی آمریکایی و فرانسوی و انگلیسی است. ما با یک زن و مرد بازیگر آمریکایی و یک بازیگر مرد انگلیسی و چند نفر بازیگر فرانسوی همکاری داشتیم. به تماشاگران هم پیشنهاد می کنم این سه قسمت و نیمی از قسمت چهارم را که در فرانسه می گذرد، به زبان اصلی ببینند. سینما و تلویزیون ما نیاز به بین المللی شدن دارد. باید کم کم به سمت انجام پروژه های بین المللی برویم.
درباره انتخاب امیرعلی دانایی بگویید. شما نقش اصلی کارتان را به کسی دادید که در این زمینه تجربه ای نداشت. بازیگران دیگری هم بودند مثل نگین محسنی. چرا این ریسک ها را کردید؟
- این انتخاب ریسک بود ولی من این ریسک را پذیرفتم. مطمئن بودم که امیرعلی دانایی جواب می دهد. حالا هر قدر پیش برود خواهید دید که پخته تر و مسلط تر ظاهر می شود. من دوست داشتم در کارم چهره های جدید حضور داشته باشند. نمی خواستم برای نقش اصلی کار، بازیگرانی باشند که تماشاگر احساس کند آنها را می شناسد. امیدوار هم هستم که این حس من به مخاطب منتقل شود. نگین محسنی و بهاره کیان افشار هم بازیگران مستعد بسیار باوقار و جدی و از خانواده های بسیار خوب هستند.
در «کلاه پهلوی» داستان معماگونه ای وجود دارد و پر از شخصیت هایی است که سرنوشت همگی به هم گره خورده است. ممکن است در طول سریال، شخصیتی کمرنگ یا پررنگ شود ولی در نهایت سهم همگی در سرنوشت داستان زیاد است. سینمای ما از فقدان بازیگران جوان با چهره های متنوع و صدای مناسب به شدت رنج می برد و من در پروژه ای که با بودجه بیت المال ساخته می شد خود را شرعا موظف می دانستم که جا را برای افراد شناخته نشده و جدید باز کنم تا پول بیت المال خرج خود مردم شود. در این فیلم بالغ بر 50 جوان برای اولین بار مقابل دوربین قرار می گیرند. ما به زودی نمایشگاهی از تصاویر چهره هایی که در «کلاه پهلوی» حاضر شدند، برای عموم می گذاریم.
شما خودتان کدامیک از کاراکترهای «کلاه پهلوی» را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
- من همه را دوست دارم. اصلا نمی توانم دقیق بگویم اما اگر بخواهم به لحاظ پیبچیدگی های دراماتیک بگویم، شخصیت کریم با بازی امین حیایی و شخصیت صمصام با بازی داریوش فرهنگ را خیلی دوست دارم. شخصیت میرزا رضا تدین با بازی محمدرضا شریفی نیا هم خوب است. شریفی نیا برای اولین بار چنین شخصیت مثبت و مذهبی بازی می کند. البته قبلا هم او شخصیت مذهبی در کارنامه کاری اش داشته ولی مطمئن باشید که این کاراکتر مذهبی، با آنچه تا حالا از او دیده اید، فرق می کند.
حالا که بالاخره «کلاه پهلوی» رو به پایان است، دست به کار بعدی نیستید؟
- نمی دانم. کارهای زیادی در دست دارم اما در این میان از همه مهمتر یک کار سینمایی است که به دوران رئیس علی دلواری و دلیران تنگستان مربوط می شود. چند کار سینمایی با موضوعات روز هم در دست دارم. الان هنوز یک ماه دیگر فیلمبرداری «کلاه پهلوی» مانده. اینها تمام شود و پخش سریال روی مدار خودش بیفتد، تصمیم خواهم گرفت، فعلا تا شب عید با «کلاه پهلوی» در خدمت مردم هستیم.
چند نفر از دوستانتان در این 10 سال حالا دیگر در میان شما نیستند؟
- خانم گلچین بودند که ما را داغدار کردند. ما طی این سال ها دیگر یک خانواده شده بودیم. خانم گلچین با دلسوختگی بازی می کرد. وقتی ایشان بازی می کردند من حس خاصی پیدا می کردم. البته آن زمان، حالشان آنقدر بد نبود ولی طوری بازی می کرد که انگار آخرین بار است که بازی می کند. البته اجل مهلت نداد و دو سه تا صحنه را هم از دست دادند. حتی می خواستیم به خانه شان برویم و فیلمبرداری کنیم که گفتند اصلا شرایطشان برای چنین کاری مساعد نیست. عباس امیری دیگر بازیگری بود که از میان ما رفت و همینطور سعید جم که اگرچه بازیگر پرکاری نبود اما خیلی خوب بازی می کرد. خدا همگی را بیامرزد.
,