سردار آزمون: روزی بهترین بازیکن جهان می شوم - بیوگرافی بازیگران ، بیوگرافی هنرپیشه ها - داستان دوستی سردار ازمون و دنیا جهانبخت
مجله خانواده سبز: اعلام لیست نهایی تیم ملی برای حضور در جام جهانی 2014 برزیل و نفرات خط خورده توسط کی روش غیرقابل باور بود. خط خوردن سردار آزمون همه را شوکه کرد و خیلی ها می گفتند نباید این بازیکنان از تیم ملی کنار گذاشته می شدند اما تیم ملی بدون این بازیکنان به برزیل سفر کرد و حالا فرصتی دست داد با آخرین مسافر جا مانده از برزیل گفتگویی داشته باشیم.
جوان 19 ساله دوستداشتنی گنبدی که فصل قبل را در تیم «روبین کازان» روسیه توپ می زد. او یکی از خوش آتیه ترین مهره های تاریخ فوتبال ایران است. این فوتبالیست جوان متولد 11 دی 1373، در یک خانواده نسبتا ورزشی است. پدر «سردار» یکی از مربیان مشهور والیبال استان گلستان است؛ خلیل، آزمون که سابقه مربیگری در تیم «هاوش گنبد» در رقابت های لیگ والیبال را نیز دارد، تماس های زیادی داشتیم؛ مبنی بر گفتگو با این ستاره که می گویند تیم های آرسنال و دیگر تیم های لیگ انگلیس به دنبال او هستند.
خانواده من
در 9 سالگی به تیم
عقاب های گنبد پیوستم که یکی از بهترین آکادمی های فوتبال ایران است. اولین
مربی ام محمود سعیدی بود که چیزهای زیادی به من یاد داده. تیم بعدی ام
اتکای گلستان بود که در لیگ جوانان ایران حضور داشت. بعد از آن در 15 سالگی
به سپاهان که یکی از معروف ترین تیم های ایران است پیوستم و تبدیل به جوان
ترین بازیکن لیگ برتر کشورم شدم.
داستان دوستی سردار ازمون و دنیا جهانبخت
من در یک خانواده کاملا ورزشی بزرگ شده ام. پدر من یکی از چهره های شناخته شده والیبال ایران است و چند نفر از اعضای خانواده ام نیز والیبال بازی می کنند. البته فوتبالیست هم در خانواده مان داشته ایم. شهر من «گنبد کاووس» آنقدر فضای سبز دارد که می توان در همه جای آن، فوتبال و والیبال بازی کرد؛ در ضمن پدرم دو بار به عنوان بهترین بازیکن آسیا در رشته والیبال انتخاب شده است.
مثل اینکه علاقه زیادی هم به سوارکاری داری.
- ترکمن ها 5 هزار سال است که بهترین و قدیمی ترین نژاد اسب را پرورش می دهند و این اسب ها غرور و افتخار مردم ما هستند. نژاد اسبی که ترکمن ها پرورش می دهند، در افسانه های ما آمده و تصویر آن را در تمام جامعه می توان دید. ما در خانه خود یک اصطبل مشترک داریم و زمان هایی که من خانه هستم، از 6 صبح تا شب و گاهی حتی شب ها را نیز در کنار اسبم می گذرانم. نام اسب من ریومون (Riomon) است که این نام تلفیقی از ابتدای نام اسب های پدر و مادرم است. نامِ اسب پدرم ریودانسر است.
قصد ازدواج نداری؟
- خواهر من ازدواج کرده و کم کم نوبت من هم خواهد شد. مطمئن باشید زمانش که برسد، ازدواج خواهم کردم. البته این را هم بگویم که عروسی های ما ترکمن ها بهترین مراسم عروسی دنیاست. روز اول همه خوشحال به جشن و پایکوبی می پردازند، بعد همه به دیدار داماد خواهند رفت و سپس عروس را به گردش خواهند برد که این در روز سوم است. ما عروسی هایمان را جداگانه بین زنان و مردان می گیریم و فقط یک ساعت قبل از پایان مراسم، همه با هم ملاقات می کنند. البته ما ترکمن ها همیشه دور هم هستیم و معمولا در هر عروسی ما 300 نفر حضور دارند. در پایان اشاره کنم که من به شدت به خانواده ام وابسته هستم و برای همین همیشه سعی می کنم در زمانی که تمرین نمی کنم کنارشان باشم.
راستی چرا نامت را «سردار» گذاشته اند؟
- سردار به معنای «مشتاق به ارتفاع» است و در برخی از کشورهای آسیای مرکزی نیز به معنای رهبر و حاکم است. من، برای افتخار ملتم و ترکمن ها چه در ایران و چه در ترکمنستان و حتی ترکمن های مهاجر در هر کشوری تلاش می کنم. پدرم در سال هایی که والیبال بازی می کرده به نام سردار والیبال معروف بوده و این لقب را خیلی دوست داشت؛ برای همین نام مرا هم «سردار» گذاشت.
پدرت می گفت یکی از بهترین بازیکنان دنیا خواهی شد!
- این قول را هنگامی که فوتبالم را شروع کردم به پدرم دادم و هنوز سر قولم هستم. مطمئنم می توانم پدرم را به این آرزویش برسانم و برای این کار تلاش زیادی خواهم کرد. می توانم به بهترین تیم های اروپایی بروم و قطعا روزی به این قولم عمل می کنم.
چرا والیبالیست نشدی؟
- خانواده ام هرگز مرا به سمت والیبال هل نداده اند! البته من خودم به والیبال علاقه دارم و وقتی در گنبد کاووس هستم، سالی دو یا سه بار، تفریحی والیبال بازی می کنم. در حال حاضر پدر و مادرم به کازان آمده اند و با من زندگی می کنند.
چطو رشد از لیگ روسیه سردرآوردی؟
- من، روبین کازان و روسیه را برای ادامه فوتبال انتخاب کردم چون خانواده ام نقش مهمی در این انتخاب داشته اند، ضمن آنکه مسلمان بودن مردم تاتارستان و همزبانی با سرمربی «روبین کازان» باعث شد که به روسیه بروم. از شهر ما تا مرز ترکمنستان با ماشین 4 ساعت راه است. مردم استان گلستان به دو زبان فارسی و ترکمنی حرف می زنند و همه مردم ایران، مانند برادر در کنار هم زندگی می کنند. آنجا شبیه تاتارستان است. اینجا هم دو قومیت در کنار هم زندگی می کنند و مردم؛ روسی و ترکمنی صحبت می کنند. بسیاری از کلمات زبان ما در گنبد کاووس با زبان تاتاری مشترک است و وقتی تاتاری صحبت می کنند، من خیلی چیزها را می فهمم.
از بازی در تیم های بزرگ می ترسی؟
- اتفاقا خیلی علاقه دارم در تیم های بزرگی چون لیورپول بازی کنم! اما دوست ندارم با تجربه کم به این تیم بروم تا نیمکت نشین شوم. یکسری بازیکنان از ایران به اروپا رفتند و با تجربه کم نیمکت نشین شدند اما من نمی خواهم چنین سرنوشتی برای من رقم بخورد. البته اینگونه نخواهد بود که حتما نیمکت نشین می شوم؛ به همین دلیل دوست دارم کمی بیشتر تجربه کسب کنم بعد به تیم های بزرگ اروپا بروم.
,