نیلوفر پارسا: برای بیتا یک ماه نخوابیدم - بیوگرافی بازیگران ، بیوگرافی هنرپیشه ها - دماغ نیلوفر پارسا
مجله خانواده سبز: «نیلوفر پارسا» بازیگر نقش «بیتا» درست برخلاف نقشی که در سریال «آوای باران» ایفا کرد؛ دختری آرام، سر به زیر و وابسته به خانواده است؛ به همین خاطر بازی در این نقش برای او دشواری های خاص خودش را داشت. او از دوران کودکی شیفته بازیگری بود و سرانجام توانست رویای کودکی اش را به حقیقت پیوند بزند. با ما همراه باشید تا با نیلوفر خانم بیشتر آشنا شوید.
از 7 سالگی عاشق بازیگری بودم
بازیگری جزو آن دسته از حرفه هایی محسوب می شود که باید عشق و استعداد آن، در درونتان، از همان دوران کودکی نهفته باشد، به عبارت دیگر، این هنر تا حد زیادی ذاتی است و اینطور نیست که ظرف مدت کوتاهی بتوانید، آن را پرورش دهید.
من از دوران کودکی ام، شیفته بازیگری بودم. شاید بخشی از این موضوع به این خاطر بود که در دوران کودکی، پدرم دوستی داشت که بازیگر توانایی بود. به لحاظ اخلاقی هم فرد وارسته ای بود و همین موضوع باعث می شد که من به بازیگری بسیار علاقمند شوم. هیچ وقت یادم نمی رود وقتی 7 سالم بود به خانواده گفتم که می خواهم بازیگر شوم! انگار از همان ابتدا تصمیم را برای ورود به حرفه بازیگری گرفته بودم.
شرط خانواده
وقتی بزرگتر شدم بار دیگر بحث علاقه ام نسبت به حرفه بازیگری مطرح شد. خانواده ام نسبت به ورودم به عرصه بازیگری مخالفتی نداشتند و حتی گفتند من را حمایت می کنند اما در این میان یک شرط برای من تعیین کردند و آن این بود که تحصیلاتم را در رشته دیگری به غیر از بازیگری ادامه دهم، من هم به این خواسته آنها که معقول به نظر می رسید تن دادم و در دانشگاه رشته «IT» را خواندم.
دماغ نیلوفر پارسا
بازیگری در کلاس های امین تارخ
من به بازیگری علاقه زیادی داشتم، به همین خاطر دوست داشتم همه چیز را در این حرفه پله پله یاد بگیرم، در نتیجه در کلاس های بازیگری امین تارخ شرکت کردم. به موازات آن هم، در کلاس های کارگردانی تهمینه میلانی شرکت کردم. می خواستم در کنار بازیگری با کارگردانی هم آشنا شوم تا از این طریق با دکوپاژ و میزنسن و نحوه بازی گرفتن کارگردان از بازیگرها آشنا شوم، چون می دانستم به این واسطه می توانم با ابعاد بازیگری آشنا شوم و آن را به شکل اصولی فرا بگیرم.
برای نقش بیتا یک ماه نخوابیدم
پس از کلاس های بازیگری ام که نزدیک به 6-5 سال طول کشید، تصمیم گرفتم در زمینه تست تصویری، هوشیارانه عمل کنم و در هر کاری حضور پیدا نکنم و صرفا کارهایی را انتخاب کنم که حس کنم به عنوان اولین قدم می توانم در آن موثر و قوی ظاهر شوم؛ به همین دلیل در این مدت برای تست تصویر اقدام نکردم. تنها در یک اپیزود از سریال «شاید برای شما اتفاقت بیفتد» حضور پیدا کردم اما وقتی از طریق یکی از دوستانم متوجه شدم حه آقای سهیلی زاده در حال ساخت یک سریال جدید هستند و قصد دارند از چند بازیگر جوان به روال چند سال گذشته بهره بگیرند حس کردم فرصت مناسبی در اختیارم قرار گرفته تا بتوانم از تجاربی که در این چند سال به دست آورده ام، بهره بگیرم. به همین خاطر برای انجام تست به دفتر وی رفتم. بعد از تست ایشان تا حدی من را امیدوار کردند و گفتند بازی ات با آنچه که مد نظر ما برای نقش بیتا هست تا حدی نزدیک است اما این موضوع به معنای این نیست که شما را برای این نقش انتخاب کردیم. خلاصه نزدیک به یک ماه گذشت تا به من جواب قطعی برای حضور در این نقش داده شود و در طول این مدت، من درشرایط پر استرسی به سر می بردم و شب ها خوابم نمی برد اما خوشبختانه این استرس ها نتیجه داد و من سرانجام توانستم نقش بیتا را بازی کنم.
بیتا را از نسل خودش الهام گرفتم
وقتی قرار شد نقش بیتا را بازی کنم تصمیم گرفتم تمام حواسم را به بازی در این نقش معطوف کنم، به همین خاطر سعی کردم برای ایفای این نقش به جامعه پیرامونم رجوع کنم و بیتا را از اطرافم الگو بگیرم چرا که حس می کردم بسیاری از دخترانی که در سن و سال بیتا قرار دارند ممکن است رفتاری مشابه او از آنها سر بزند، البته چونما با تصویر سر و کار داشتیم احتیاج بود که اغراق را در آن بیشتر کنیم.
از حمیدرضا پگاه عذرخواهی کردم
برخی از دیالگو هایی که بیتا داشت به نظر من از دایره ادب خارج می شد، به همین خاطر برای گفتن برخی از آنها مجبور می شدم با خودم حسابی کلنجار بروم و حتی گاهی برای گفتن آنها بغض می کردم. حتی یادم است در سکانسی که حمید رضا پگاه به من گفت خوشحالم که تو «باران» نیستی و من هم در جوابش گفتم، من هم خوشحالم که شما پدرم نیستی؛ برای گفتن این دیالوگ کلی از آقای پگاه عذرخواهی کردم، به گونه ای که ایشان چند بار به من گفتند ایرادی ندارد و شما در حال ایفای نقش هستید.
باورشان نمی شد
چون در زندگی شخصی ام فرد آرامی هستم اطرافیانم فکر نمی کردندن بتوانم از پس نقش بیتا برآیم و بعدها هم که این نقش را ایفا کردم از تماشای آن حسابی شوکه شدند و به من می گفتند تا با این همه وابستگی ات به خانواده ات به ویژه مادرت چطور توانستی این نقش را بازی کنی.
نکته جالب اینجاست که در طول دورانی که من نقش بیتا را بازی می کردم سعی کردم حتی ارتباطم را با مادرم کمتر کنم تا وابستگی ما به هم مانع از آن نشود که روی نحوه ایفای نقشم اثر بگذارد.
گردآوری بیوگرافی برگزیده ها گردآوری بیوگرافی برگزیده ها
,