زندگینامه ویلیام جیمز - بیوگرافی دانشمندان ، زندگینامه دانشمندان - ویلیام جیمس سیدس
زندگینامه ویلیام جیمز
ویلیام جیمز پدر روانشناسیمدرن آمریکا و بنیانگذار مکتب پراگماتیسم در یازدهم ژانویه یسال 1842 در شهر نیویورک به دنیا آمد. مادرش مریرابرتسون والش جیمز و پدرش هنریجیمز (بزرگ)، خردمند روحانیو پیرو فلسفه یسوئدنبرگ بود. ویلیام، یک خواهر و سه برادر داشت و بزرگترین فرزند از پنج فرزند خانواده به شمار می رفت. یکیاز برادرانش به نام هنریجیمز (کوچک)، رماننویس مشهوریشد.
ویلیام جیمز
ویلیام جیمز پدر روانشناسیمدرن آمریکا و بنیانگذار مکتب پراگماتیسم در یازدهم ژانویه یسال 1842 در شهر نیویورک به دنیا آمد. مادرش مریرابرتسون والش جیمز و پدرش هنریجیمز (بزرگ)، خردمند روحانیو پیرو فلسفه یسوئدنبرگ بود. ویلیام، یک خواهر و سه برادر داشت و بزرگترین فرزند از پنج فرزند خانواده به شمار می رفت. یکیاز برادرانش به نام هنریجیمز (کوچک)، رماننویس مشهوریشد.
خانواده یویلیام، با استعداد، استثناییو پرتلاش بودند. تحصیلات رسمیویلیام جیمز به گونه ایمنظم صورت نگرفت. دانشاندوزیحقیقیاو در محیط خانواده آغاز شد، زیرا دوستان هوشمند و خردمند پدرش بیشتر وقت ها به خانه یآنها میآمدند و درباره یامور گوناگون به بحث و گفتگو میپرداختند. ویلیام جیمز در مدارس سوئیس، آلمان، فرانسه و انگلستان تحصیل کرد و دلبستگیویژه اینسبت به علوم طبیعیو نقاشی در او بیدار شد. پدرش با آن که آدم لیبرال و آزادمنشیبود، از ویلیام خواست که به مطالعه یعلوم یا فلسفه بپردازد، اما به دلیل پافشاریهایویلیام، سرانجام با این خواسته یاو موافقت کرد. در سال 1860، ویلیام، آموزش رسمیرا براینقاش شدن را آغاز کرد. او بیش از یکسال زیر نظر ویلیام موریس هانت به آموزش نقاشی پرداخت، اما سختیکار به او فهماند که نقاش شدن کار او نیست. لذا پس از یک سال وارد دانشکده یعلوم لارنس در هاروارد شد؛ اما در سال 1864 تغییر رشته داد و به دانشکده یپزشکیرفت. ویدر مأموریتیبه برزیل، دچار بیماریآبله شد و از آن زمان تا اواخر عمرش این بیماریاو را آزار میداد. ویلیام، درجه یدکترایپزشکیخود را در سال 1869 دریافت نمود و پس از گذراندن یک دوره بیماریآبله، کار تدریس در دانشگاه هاروارد را آغاز کرد؛ ابتدا آناتومیو فیزیولوژی، سپس روانشناسیو سرانجام در سال 1879 به تدریس فلسفه پرداخت.
او در سال 1878 ازدواج کرد و از روحیه و تندرستیبیشتریبرخوردار شد. او یکیاز نخستین آزمایشگاههایروانشناسیتجربیدر آمریکا را بنا نهاد. کتاب درسیمشهور او به نام «اصول روانشناسی» (1890) مورد تحسین و استقبال زیاد قرار گرفت. البته برخینیز از لحن ادیبانه کتاب او انتقاد کردند که از آن جمله میتوان به گفته یویلهلم ووندت اشاره داشت :
«این یک کتاب ادبیاست؛ بسیار زیباست؛ اما کتاب روانشناسینیست.»
دو سال بعد، ویلیام جیمز نسخه فشردهتریاز آن کتاب را با نام «روانشناسی: دوره یفشرده» منتشر ساخت. دانشجویان روانشناسیاز این دو کتاب بهره یبسیار بردند. از دیگر کارهایمهم ویلیام جیمز در حوزه یروانشناسیمیتوان به ارائه ی«نظریه یهیجان» اشاره کرد که با کمک روانشناس دانمارکی، کارل لنگ، به ارائه یآن پرداخت و از این رو به «نظریه یهیجان جیمز- لنگ» مشهور شد.
علاوه بر تأثیر فوقالعادهایکه ویلیام جیمز بر روانشناسیگذاشت شاگردان معروف و برجستهاینیز در این رشته تربیت کرد که از آن میان میتوان مریویتون کالکینز، ادوارد تورن رایک، استنلیهال و جان دیوئیرا نام برد.
ویلیام جیمز، فیلسوف بزرگ عصر و زمانهاش بود و فلسفه یپراگماتیسم را که از سویهمشهریامریکایی او، چارلز ساندرز پیرس باب شده بود، پذیرا شد و آن را گسترش داد. فلسفه یپراگماتیسم ویرا عملگراییو یا اصالت دادن به عمل در زبان فارسیترجمه کرده اند، اما در یک نگاه اجمالی، ویلیام جیمز، منشاء حقیقت را در سودمند بودن یک امر و یا قضییه میدانست. حقیقت به چیزیگفته میشود که سودمند و یا عملیباشد؛ چیزیکه سودمند نیست نمیتواند حقیقت باشد. به همین منظور جانبداران این مسلک را امروزه عملگراها مینامند. در زبان روزمره به چیز و یا کسیکه برایمنافع قابل دسترسیکوشش میکند، پراگماتیست میگویند.
پذیرش کثرت، روان بودن، گردیدن و شدن و پنهان بودن همه یچیزها و یک دیدگاه واقع بینانه و مبتنیبر عقل موجود ـ نسبت به همه یجنبههایتجربه بشریـ در کانون اندیشه یاو قرار داشت، اما این امر هرگز موجب نمیشود که فلسفه یاو یکنواخت و دنیویشود. ویبر این باور بود که اگر فکر و اندیشهایمؤثر واقع شود، از نوع فکر و اندیشه یراستین است و مادامیکه موجب دگرگونیدر زندگیشود، پرمعنا و ارزشمند خواهد بود. از نگاه او، حقیقت یک امر مطلق، ثابت و تغییرناپذیر نیست، بلکه در اثر تلاش انسان ایجاد میشود. از سویدیگر، بین حقیقت و خیر، پیوندیتنگاتنگ وجود دارد؛ آنچه حقیقت است تبدیل به خیر میشود.
دغدغه ینهاییاو یک امر اخلاقیبود. او میخواست روشیفلسفیرا برایزندگیو نیز انسانها ارائه دهد. شیوه یزنده و باروح کلام و نوشتارش، ویرا در نزد همگان محبوب کرد. در سال 1899 که ویلیام جیمز سرگرم بالا رفتن از کوهیدر نزدیکیخانهاش در نیوهمپشایر بود، راه بازگشت خود را گم کرد و در نتیجه یتلاش شدید براییافتن راه بازگشت از کوه مزبور، ناراحتیقلبیاو شدت گرفت. در طول دو سال آینده، کم و بیش زمینگیر بود، اما به ناگهان و در کمال حیرت، بهبود یافت و توانست به هاروارد بازگردد و شغل سنگین تدریس را از سر گیرد. او در سال 1907 بازنشسته شد و در 1909 کتابیرا با نام «یک جهان کثرتگرا» منتشر کرد، ویدر این اثر به طرز درخشانیبه آثار هگل، فخنر و برگسون پرداخته است. پس از چند ماه ناراحتیقلبیاو دوباره بروز کرد و سرانجام در 26 اوت 1910 در خانهاش، واقع در نیوهمپشایر درگذشت.
ویلیام جیمس سیدس , عکسهای بدنسازی ویلیام جیمز