زندگینامه چارلتون هستون کیست؟ - بیوگرافی بازیگران ، بیوگرافی هنرپیشه ها - زندگی نامه چارتن هستن
چارلتون هستون کیست؟
چارلتون هستون (با نام اصلی جان چارلز کارتر) در ۴ اکتبر سال ۱۹۲۳ به دنیا آمد و در ۵ آوریل ۲۰۰۸ از دنیا رفت.
او بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون بود. هستون همواره به عنوان بازیگر نقشهای قهرمانانه شناخته میشود، مثل نقش حضرت موسی در فیلم «ده فرمان»، «سرهنگ جورج تیلور» در فیلم «سیاره میمونها» و «جودا بن هور» در فیلم «بن هور». او برای بازی در همین فیلم بن هور برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ او جزو معدود بازیگران هالیوودی بود که آشکارا برضد نژادپرستی صحبت کردند و یکی از حامیان فعال «جنبش حقوق مدنی» بود. او در ابتدا یک لیبرال دموکرات بود ولی بعدها از سیاستمداران م حافظ هکار حمایت کرد و در فاصله سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ رئیس انجمن ملی اسلحه بود.
● اوایل زندگی
چارلتون هستون در خانوادهای با وضعیت اقتصادی معمولی و از پدر و مادری انگلیسی و اسکاتلندی به دنیا آمد. ده سالش بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند. در اندک مدتی مادرش با شخصی به نام «چستر هستون» ازدواج کرد. خانواده جدید به منطقه مرفهنشین «ویلمت» در شمال شیکاگو رفتند. هستون (این نام خانوادگی جدید او بود) در اینجا به دبیرستان «نییو ترییر» رفت.
● حرفه بازیگری
هستون در گروه تئاتر دبیرستانش ثبت نام کرد و در یک فیلم صامت ۱۶ میلیمتری که اقتباس آماتوری از نمایشنامه «پییر جینت» (اثر هنریک ایبسن) بود و توسط «دیوید برادلی» ساخته شده بود، بازی کرد. او سپس از جامعه تئاتر وینتکا برنده یک بورس تحصیلی شد و با همین بورس به دانشگاه نورث وسترن رفت. چندین سال بعد هستون با همکاری دیوید برادلی اولین نسخه ناطق نمایشنامه «جولیوس سزار» ویلیام شکسپییر را که خود در آن نقش «مارک آنتونی» را بازی کرده بود، ساخت.
● خدمت در جنگ جهانی
هستون در سال ۱۹۴۴ در نیروی هوایی ارتش آمریکا ثبتنام کرد. او دو سال به عنوان بیسیمچی و توپچی در جزایر آلاسکا خدمت کرد و عنوان نظامی استواری را نیز به دست آورد. هستون همچنین در همین سال با همسر خود «لیدیا مری کلارک» ازدواج کرد.
● تئاتر و تلویزیون
هستون و همسرش پس از جنگ در شهر نیویورک ساکن شدند. در این زمان کارشان این بود که مدل نقاشان باشند. این دو که در جستوجوی راهی برای کسب موفقیت در زمینه تئاتر بودند در سال ۱۹۴۷تصمیم گرفتند تماشاخانه در شهر «اشویل» را اداره کنند.
در سال ۱۹۴۸ آنها دوباره به نیویورک برگشتند; در آنجا به هستون پیشنهاد شد در یک نقش مکمل در نمایشنامه «آنتونی و کلئوپاترا» شکسپیر که بار دیگر در برادوی به روی صحنه میرفت و «کاترین کورنل» در آن حضور داشت، بازی کند. هستون در تلویزیون حضور موفقی داشت; در سال ۱۹۵۰ «هال بی.والیس» تهیهکننده سینمایی (کازابلانکا) در حین تولید نسخه تلویزیونی «بلندیهای بادگیر» هستون را کشف کرد و با او پیشنهاد بستن یک قرارداد را مطرح کرد. وقتی همسرش به او یادآور شد که آنها قرار بود فقط در تئاتر و تلویزیون فعالیت کنند هستون گفت: «شاید فقط در یک فیلم بازی کنم ببینم چطور است.»
از جمله نقشهایی که هستون بارها بر روی صحنه تئاتر بازی کرد میتوان به «مکبث» و «سر توماس مور» در «مردی برای تمام فصول» و «مارک آنتونی» در «ژولیوس سزار» و «آنتونی و کلئوپاترا» اشاره کرد.
● هالیوود
هستون با همان اولین حضور در اولین فیلم حرفهایاش به نام «شهر تاریک» یک فیلم نوآور که در سال ۱۹۵۰ ساخته شده بود، مورد توجه قرار گرفت. موفقیت بزرگ او وقتی حاصل شد که «سیسیل بی. دمیل» در فیلم «بزرگترین نمایش روی زمین» به او نقش یک مدیر سیرک را داد; این فیلم از سوی آکادمیجوایز اسکار به عنوان بهترین فیلم سال ۱۹۵۲ برگزیده شد.
هستون در سال ۱۹۵۳ انتخاب اول «بیلی وایلدر» برای بازی در نقش «سفتون» در فیلم «استالاگ ۱۷» بود ولی این نقش عملا به «ویلیام هولدن» داده شد که با بازی در آن نقش برنده اسکار بهترین بازیگر مرد شد. هستون با بازی در نقش حضرت موسی در فیلم «ده فرمان» به یک شمایل تبدیل شد; گفته میشود که سیسیل بی.دمیل او را به خاطر بدن ورزیده و ماهیچهای و قد بلند و آروارههای برجستهاش برای این نقش برگزید چون معتقد بود که با این مشخصات فیزیکی شباهت عجیبی با مجسمه حضرت موسی ساخته «میکل آنجلو» داشت.
در سال ۱۹۵۹ پس از اینکه بازیگرانی چون مارلون براندو و برت لنکستر و راکهادسون بازی در نقش اصلی فیلم «بن هور» را رد کردند، هستون این نقش را پذیرفت و با بازی در آن برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. این فیلم در آن سال برنده یازده جایزه اسکار شد که رکورد کم سابقهای برای یک فیلم در مراسم اسکار به شمار میآید. در سال ۱۹۹۵ «گور ویدال» فیلمنامهنویس بن هور ادعا کرد که داستان این فیلم در اصل درباره همجنسگرایی بوده ولی هستون این ادعای ویدال را رد کرد.
ویدال گفت که فیلمنامه را با چنین معنای ضمنیای نوشته بوده ولی هرگز در مورد زیر-متن آن چیزی به هستون نگفته است (البته ویدال این قضیه را با «استیون بوید» که نقش «مسالا» دوست بن هور را در فیلم بازی کرد، در میان گذاشته بود). هستون گفت که ویدال پس از نوشتن یک صحنه از فیلم بن هور از پروژه کنار گذاشته شد و این داستان در واقع بازسازی یک داستان معروف و احتمالا جعلی درباره بازی لارنس اولیویه در نقش لاگو و «رالف ریچاردسون» در نقش «اتللو» است. هستون پس از بازی در نقش حضرت موسی و بن هور بیشتر از هر بازیگر دیگری یادآور داستانهای حماسی انجیل بود.
هستون در ادامه فعالیتهای سینماییاش نقشهای اصلی چند فیلم حماسی تخیلی و تاریخی را بازی کرد، از جمله «ال سید» (۱۹۶۱)، «۵۵ روز در پکن» (۱۹۶۳)، میکل آنجلو در «رنج و شعف» (۱۹۶۵) و «خارطوم» (۱۹۶۶).
در سال ۱۹۶۵ هستون رئیس «انجمن بازیگران سینمایی» شد. او تا سال ۱۹۷۱ در این پست ماند.
در سال ۱۹۶۸ در فیلم بسیار موفق «سیاره میمونها» بازی کرد. هستون در سال ۱۹۷۰ بار دیگر در فیلم «جولیوس سزار» نقش مارک آنتونی را بازی کرد منتها این بار در نسخه رنگی «تکنی کالر». از همبازیان او در این فیلم پرستاره میتوان به اینها اشاره کرد: جیسون روباردز (بروتوس)، ریچارد چمبرلین (اوکتاویوس)، رابرت واگن (کاسکا)، ریچارد جانسون (کاسیوس)، جان گیلگود (سزار) و دایانا ریگ (پورتیا). او در سال ۱۹۷۱ در فیلم علمی- تخیلی «سویلنت گرین» بازی کرد. هر چند منتقدان این فیلم را به باد انتقاد گرفتند ولی اکنون این فیلم در زمینه آثار سینمایی که نشاندهنده وحشت آخر زمانی هستند یک اثر کلاسیک محسوب میشود.
هستون در سال ۱۹۷۲ برای اولین بار کارگردانی را تجربه کرد; او در این سال بر اساس نمایشنامه «آنتونی و کلوئوپاترا» شکسپیر که پیش از این بر روی صحنه تئاتر آن را اجرا کرده بود، یک فیلم ساخت و خودش هم بار دیگر در نقش مارک آنتونی ظاهر شد. «هیلدگارده نیل» در این فیلم نقش کلوئوپاترا را بازی کرد و اریک پورتر نقش اینوباربوس را. این فیلم پس از آنکه به شدت مورد انتقاد قرار گرفت در هیچ سالنی اکران نشد و فقط به دفعات انگشتشمار از تلویزیون پخش شد. نسخه دیویدی این فیلم هرگز عرضه نشد. هستون سپس در فیلمهای موفقی چون «مرد امگایی» (۱۹۷۳) و «زمینلرزه» (۱۹۷۴) بازی کرد.
هستون وقتی در فیلم «سه تفنگدار» (۱۹۷۳) در نقش کاردینال ریچلییو ظاهر شد تعداد نقشهای مکمل و کوتاهش رو به ازدیاد گذاشت. در فاصله سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷ در سریال تلویزیونی The Colboys که در ساعات پر بیننده تلویزیون پخش میشد بازی کرد.
هستون به همراه پسرش «فریزر» در چند فیلم تلویزیونی بازی کرد علاوه بر اینکه این دو تهیهکنندگی این فیلمها را نیز بر عهده داشتند; از جمله این فیلمها میتوان به بازسازی فیلم «جزیره گنج» و «مردی برای تمام فصول» اشاره کرد. در سال ۱۹۹۲ هستون در یک سری برنامههای دنبالهدار کوتاه مدت به نام «انجیل به روایت چارلتون هستون» ظاهر شد. این برنامهها که در خاورمیانه تهیه شده بودو از تلویزیون کابلی (پولی) پخش شد با نقدهای بسیار مثبتی مواجه شد و به موفقیتهای بزرگی دست یافت. او در سال ۱۹۹۳ در فیلم «دنیای وین ۲» نقش کوتاهی بازی کرد (در صحنهای که شخصیت اصلی یعنی «وین کمپبل» (مایک مه یرز) تقاضا میکند که یک نقش کوچک در فیلم را یک بازیگر بهتر بازی کند). در همان سال مجریگری برنامه «نمایش زنده شنبه شب» را بر عهده گرفت. او در فیلمهای «هملت» و «مقبره» و «دروغهای راست» نقشهای کوچکی بازی کرد. بازی در نقش «شرلوک هولمز» در نسخه تلویزیونی از دیگر تجارب این سالهای هستون در زمینه بازیگری بود. هستون در سال ۲۰۰۱ در نسخه باز سازی شده تیم برتون از فیلم «سیاره میمونها» در نقش یک شامپانزه پیر و در حال مرگ بازی کرد. آخرین نقش سینمایی هستون بازی در نقش «دکتر ژوزف منگله» در فیلم «پدرم رو آلگوئم ۵۵۵۵» بود که در سال ۲۰۰۳ به طور بسیار محدود (فقط در جشنوارهها) به نمایش در آمد.
● فعالیتهای سیاسی
هستون در مبارزات انتخاباتی «الدای استیونسون» در سال ۱۹۵۶ و «جان اف.کندی» در سال ۱۹۶۰ شرکت کرد. گفته میشود وقتی در سال ۱۹۶۱ یک سالن سینما در اوکلاهما هنگام نمایش فیلم «ال سید» او تماشاگران سفیدپوست و سیاهپوست را از هم جدا کرد او به صف پیشقراولان اعتصاب پیوست. هستون البته در بیوگرافی خود اشارهای به این موضوع نمیکند ولی میگوید که در این سال سفری به اوکلاهما داشته تا در اعتراض به جداسازی نژادی در رستورانها به صف اول اعتصابکنندگان بپیوندد که البته این کار او به مذاق تهیهکنندگان فیلم ال سید خوش نیامد.
او در طول برپایی تظاهرات حقوق مدنی در واشنگتن دیسی در سال ۱۹۶۳ «مارتین لوثر کینگ جونیور» را همراهی کرد. هستون بعدها گفت او سالها قبل از اینکههالیوود به جنبش حقوق مدنی توجه نشان دهد به جنبش مزبور یاری رسانده بوده. در پی ترور سناتور رابرت اف. کندی در سال ۱۹۶۸، هستون و بازیگرانی چون گرگوری پک و کرک داگلاس و جیمز استیووارت بیانیهای منتشر کردند و در آن از قانون کنترل حمل اسلحه سال ۱۹۶۸ پرزیدنت جانسون حمایت کردند.
او با جنگ ویتنام مخالف بود و در سال ۱۹۶۹ حزب دموکرات برای نامزدیاش در سنای آمریکا به او نزدیک شد. هستون در بیوگرافی خود نوشت بابت تصمیمی که در این مورد میخواست بگیرد حسابی با خودش کلنجار رفت و سرانجام به این نتیجه رسید که هرگز نمیتواند بازیگری را کنار بگذارد.) گفته میشود در سال ۱۹۷۲ به ریچارد نیکسون رای داده هرچند در بیوگرافی او حرفی راجع به نیکسون زده نشده است. تا سالهای ۱۹۸۰ هستون با «اقدام مثبت» (حمایت از اقلیتها) مخالفت کرد، از حق حمل اسلحه حمایت کرد و از دموکراتها رویگردان شد و از جمهوریخواهان حمایت کرد. جورج کلونی بازیگر در سال ۲۰۰۳ و در جریان اهدای جوایز «نشنال بورد» درباره سلامت رو به افول هستون شوخی کرد و گفت که هستون همین امروز اعلام کرده که دچار بیماری آلزایمر شده است. وقتی از کلونی در این مورد پرسیدند او گفت که هستون به دلیل عضویتش در «انجمن ملی اسلحه» هر چیزی را که در موردش میگویند لایقش است. هستون هم در مقابل گفت که کلونی آدم بیکلاسی است و اینکه برای کلونی متاسف است و کلونی هم مثل هرکس دیگری ممکن است به بیماری آلزایمر دچار شود.
● بیماری و مرگ
هستون در سال ۱۹۹۸ اندکی پس از اینکه به عنوان رئیس انجمن ملی اسلحه برگزیده شد عمل جراحی پیوند استخوان لگن خاصره را انجام داد. او سپس در همان سال به سرطان پروستات دچار شد و با گذراندن جلسات رادیوتراپی بیماری سرطان او بهبود نسبی پیدا کرد. هستون در سال ۲۰۰۲ رسما اعلام کرد دچار علائم بیماری آلزایمر شده است.
در ماه مارس سال ۲۰۰۵ چندین روزنامه مختلف گزارش دادند که خانواده و دوستان هستون از پیشرفت بیماری او دچار شوک شدهاند و اینکه او بعضی وقتها حتی نمیتواند از بستر خود خارج شود. در ماه آگوست سال ۲۰۰۵ شایعهای منتشر شده بود مبنی بر اینکه هستون به دلیل ابتلا به بیماری ذاتالریه در بیمارستانی در لسآنجلس بستری شده است ولی این شایعه هرگز تائید نشد. در ماه آوریل ۲۰۰۶ منابع مختلف خبری گزارش دادند که بیماری هستون در مرحله پیشرفتهای قرار دارد و اینکه خانوادهاش نگرانند که عمر او به پایان سال قد ندهد.
سرانجام چارلتون هستون در ۵ آوریل ۲۰۰۸ در منزلش واقع در بورلی هیلز کالیفرنیا و در حالی که همسرش لیدیا که ۶۴ سال با هم زندگی کرده بودند، در کنار بسترش بود از دنیا رفت. علاوه بر همسر یک فرزند پسر به نام «فریزر کلارک هستون» و یک دختر فرزند خوانده به نام «هولی ان هستون» از او باقی مانده است. علت مرگ چارلتون هستون هنوز اعلام نشده است.
روزنامه حیات نو
ویرایش و تلخیص:برگزیده ها
او بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون بود. هستون همواره به عنوان بازیگر نقشهای قهرمانانه شناخته میشود، مثل نقش حضرت موسی در فیلم «ده فرمان»، «سرهنگ جورج تیلور» در فیلم «سیاره میمونها» و «جودا بن هور» در فیلم «بن هور». او برای بازی در همین فیلم بن هور برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ او جزو معدود بازیگران هالیوودی بود که آشکارا برضد نژادپرستی صحبت کردند و یکی از حامیان فعال «جنبش حقوق مدنی» بود. او در ابتدا یک لیبرال دموکرات بود ولی بعدها از سیاستمداران م حافظ هکار حمایت کرد و در فاصله سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ رئیس انجمن ملی اسلحه بود.
● اوایل زندگی
چارلتون هستون در خانوادهای با وضعیت اقتصادی معمولی و از پدر و مادری انگلیسی و اسکاتلندی به دنیا آمد. ده سالش بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند. در اندک مدتی مادرش با شخصی به نام «چستر هستون» ازدواج کرد. خانواده جدید به منطقه مرفهنشین «ویلمت» در شمال شیکاگو رفتند. هستون (این نام خانوادگی جدید او بود) در اینجا به دبیرستان «نییو ترییر» رفت.
● حرفه بازیگری
هستون در گروه تئاتر دبیرستانش ثبت نام کرد و در یک فیلم صامت ۱۶ میلیمتری که اقتباس آماتوری از نمایشنامه «پییر جینت» (اثر هنریک ایبسن) بود و توسط «دیوید برادلی» ساخته شده بود، بازی کرد. او سپس از جامعه تئاتر وینتکا برنده یک بورس تحصیلی شد و با همین بورس به دانشگاه نورث وسترن رفت. چندین سال بعد هستون با همکاری دیوید برادلی اولین نسخه ناطق نمایشنامه «جولیوس سزار» ویلیام شکسپییر را که خود در آن نقش «مارک آنتونی» را بازی کرده بود، ساخت.
● خدمت در جنگ جهانی
هستون در سال ۱۹۴۴ در نیروی هوایی ارتش آمریکا ثبتنام کرد. او دو سال به عنوان بیسیمچی و توپچی در جزایر آلاسکا خدمت کرد و عنوان نظامی استواری را نیز به دست آورد. هستون همچنین در همین سال با همسر خود «لیدیا مری کلارک» ازدواج کرد.
● تئاتر و تلویزیون
هستون و همسرش پس از جنگ در شهر نیویورک ساکن شدند. در این زمان کارشان این بود که مدل نقاشان باشند. این دو که در جستوجوی راهی برای کسب موفقیت در زمینه تئاتر بودند در سال ۱۹۴۷تصمیم گرفتند تماشاخانه در شهر «اشویل» را اداره کنند.
در سال ۱۹۴۸ آنها دوباره به نیویورک برگشتند; در آنجا به هستون پیشنهاد شد در یک نقش مکمل در نمایشنامه «آنتونی و کلئوپاترا» شکسپیر که بار دیگر در برادوی به روی صحنه میرفت و «کاترین کورنل» در آن حضور داشت، بازی کند. هستون در تلویزیون حضور موفقی داشت; در سال ۱۹۵۰ «هال بی.والیس» تهیهکننده سینمایی (کازابلانکا) در حین تولید نسخه تلویزیونی «بلندیهای بادگیر» هستون را کشف کرد و با او پیشنهاد بستن یک قرارداد را مطرح کرد. وقتی همسرش به او یادآور شد که آنها قرار بود فقط در تئاتر و تلویزیون فعالیت کنند هستون گفت: «شاید فقط در یک فیلم بازی کنم ببینم چطور است.»
از جمله نقشهایی که هستون بارها بر روی صحنه تئاتر بازی کرد میتوان به «مکبث» و «سر توماس مور» در «مردی برای تمام فصول» و «مارک آنتونی» در «ژولیوس سزار» و «آنتونی و کلئوپاترا» اشاره کرد.
● هالیوود
هستون با همان اولین حضور در اولین فیلم حرفهایاش به نام «شهر تاریک» یک فیلم نوآور که در سال ۱۹۵۰ ساخته شده بود، مورد توجه قرار گرفت. موفقیت بزرگ او وقتی حاصل شد که «سیسیل بی. دمیل» در فیلم «بزرگترین نمایش روی زمین» به او نقش یک مدیر سیرک را داد; این فیلم از سوی آکادمیجوایز اسکار به عنوان بهترین فیلم سال ۱۹۵۲ برگزیده شد.
هستون در سال ۱۹۵۳ انتخاب اول «بیلی وایلدر» برای بازی در نقش «سفتون» در فیلم «استالاگ ۱۷» بود ولی این نقش عملا به «ویلیام هولدن» داده شد که با بازی در آن نقش برنده اسکار بهترین بازیگر مرد شد. هستون با بازی در نقش حضرت موسی در فیلم «ده فرمان» به یک شمایل تبدیل شد; گفته میشود که سیسیل بی.دمیل او را به خاطر بدن ورزیده و ماهیچهای و قد بلند و آروارههای برجستهاش برای این نقش برگزید چون معتقد بود که با این مشخصات فیزیکی شباهت عجیبی با مجسمه حضرت موسی ساخته «میکل آنجلو» داشت.
در سال ۱۹۵۹ پس از اینکه بازیگرانی چون مارلون براندو و برت لنکستر و راکهادسون بازی در نقش اصلی فیلم «بن هور» را رد کردند، هستون این نقش را پذیرفت و با بازی در آن برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. این فیلم در آن سال برنده یازده جایزه اسکار شد که رکورد کم سابقهای برای یک فیلم در مراسم اسکار به شمار میآید. در سال ۱۹۹۵ «گور ویدال» فیلمنامهنویس بن هور ادعا کرد که داستان این فیلم در اصل درباره همجنسگرایی بوده ولی هستون این ادعای ویدال را رد کرد.
ویدال گفت که فیلمنامه را با چنین معنای ضمنیای نوشته بوده ولی هرگز در مورد زیر-متن آن چیزی به هستون نگفته است (البته ویدال این قضیه را با «استیون بوید» که نقش «مسالا» دوست بن هور را در فیلم بازی کرد، در میان گذاشته بود). هستون گفت که ویدال پس از نوشتن یک صحنه از فیلم بن هور از پروژه کنار گذاشته شد و این داستان در واقع بازسازی یک داستان معروف و احتمالا جعلی درباره بازی لارنس اولیویه در نقش لاگو و «رالف ریچاردسون» در نقش «اتللو» است. هستون پس از بازی در نقش حضرت موسی و بن هور بیشتر از هر بازیگر دیگری یادآور داستانهای حماسی انجیل بود.
هستون در ادامه فعالیتهای سینماییاش نقشهای اصلی چند فیلم حماسی تخیلی و تاریخی را بازی کرد، از جمله «ال سید» (۱۹۶۱)، «۵۵ روز در پکن» (۱۹۶۳)، میکل آنجلو در «رنج و شعف» (۱۹۶۵) و «خارطوم» (۱۹۶۶).
در سال ۱۹۶۵ هستون رئیس «انجمن بازیگران سینمایی» شد. او تا سال ۱۹۷۱ در این پست ماند.
در سال ۱۹۶۸ در فیلم بسیار موفق «سیاره میمونها» بازی کرد. هستون در سال ۱۹۷۰ بار دیگر در فیلم «جولیوس سزار» نقش مارک آنتونی را بازی کرد منتها این بار در نسخه رنگی «تکنی کالر». از همبازیان او در این فیلم پرستاره میتوان به اینها اشاره کرد: جیسون روباردز (بروتوس)، ریچارد چمبرلین (اوکتاویوس)، رابرت واگن (کاسکا)، ریچارد جانسون (کاسیوس)، جان گیلگود (سزار) و دایانا ریگ (پورتیا). او در سال ۱۹۷۱ در فیلم علمی- تخیلی «سویلنت گرین» بازی کرد. هر چند منتقدان این فیلم را به باد انتقاد گرفتند ولی اکنون این فیلم در زمینه آثار سینمایی که نشاندهنده وحشت آخر زمانی هستند یک اثر کلاسیک محسوب میشود.
هستون در سال ۱۹۷۲ برای اولین بار کارگردانی را تجربه کرد; او در این سال بر اساس نمایشنامه «آنتونی و کلوئوپاترا» شکسپیر که پیش از این بر روی صحنه تئاتر آن را اجرا کرده بود، یک فیلم ساخت و خودش هم بار دیگر در نقش مارک آنتونی ظاهر شد. «هیلدگارده نیل» در این فیلم نقش کلوئوپاترا را بازی کرد و اریک پورتر نقش اینوباربوس را. این فیلم پس از آنکه به شدت مورد انتقاد قرار گرفت در هیچ سالنی اکران نشد و فقط به دفعات انگشتشمار از تلویزیون پخش شد. نسخه دیویدی این فیلم هرگز عرضه نشد. هستون سپس در فیلمهای موفقی چون «مرد امگایی» (۱۹۷۳) و «زمینلرزه» (۱۹۷۴) بازی کرد.
هستون وقتی در فیلم «سه تفنگدار» (۱۹۷۳) در نقش کاردینال ریچلییو ظاهر شد تعداد نقشهای مکمل و کوتاهش رو به ازدیاد گذاشت. در فاصله سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷ در سریال تلویزیونی The Colboys که در ساعات پر بیننده تلویزیون پخش میشد بازی کرد.
هستون به همراه پسرش «فریزر» در چند فیلم تلویزیونی بازی کرد علاوه بر اینکه این دو تهیهکنندگی این فیلمها را نیز بر عهده داشتند; از جمله این فیلمها میتوان به بازسازی فیلم «جزیره گنج» و «مردی برای تمام فصول» اشاره کرد. در سال ۱۹۹۲ هستون در یک سری برنامههای دنبالهدار کوتاه مدت به نام «انجیل به روایت چارلتون هستون» ظاهر شد. این برنامهها که در خاورمیانه تهیه شده بودو از تلویزیون کابلی (پولی) پخش شد با نقدهای بسیار مثبتی مواجه شد و به موفقیتهای بزرگی دست یافت. او در سال ۱۹۹۳ در فیلم «دنیای وین ۲» نقش کوتاهی بازی کرد (در صحنهای که شخصیت اصلی یعنی «وین کمپبل» (مایک مه یرز) تقاضا میکند که یک نقش کوچک در فیلم را یک بازیگر بهتر بازی کند). در همان سال مجریگری برنامه «نمایش زنده شنبه شب» را بر عهده گرفت. او در فیلمهای «هملت» و «مقبره» و «دروغهای راست» نقشهای کوچکی بازی کرد. بازی در نقش «شرلوک هولمز» در نسخه تلویزیونی از دیگر تجارب این سالهای هستون در زمینه بازیگری بود. هستون در سال ۲۰۰۱ در نسخه باز سازی شده تیم برتون از فیلم «سیاره میمونها» در نقش یک شامپانزه پیر و در حال مرگ بازی کرد. آخرین نقش سینمایی هستون بازی در نقش «دکتر ژوزف منگله» در فیلم «پدرم رو آلگوئم ۵۵۵۵» بود که در سال ۲۰۰۳ به طور بسیار محدود (فقط در جشنوارهها) به نمایش در آمد.
● فعالیتهای سیاسی
هستون در مبارزات انتخاباتی «الدای استیونسون» در سال ۱۹۵۶ و «جان اف.کندی» در سال ۱۹۶۰ شرکت کرد. گفته میشود وقتی در سال ۱۹۶۱ یک سالن سینما در اوکلاهما هنگام نمایش فیلم «ال سید» او تماشاگران سفیدپوست و سیاهپوست را از هم جدا کرد او به صف پیشقراولان اعتصاب پیوست. هستون البته در بیوگرافی خود اشارهای به این موضوع نمیکند ولی میگوید که در این سال سفری به اوکلاهما داشته تا در اعتراض به جداسازی نژادی در رستورانها به صف اول اعتصابکنندگان بپیوندد که البته این کار او به مذاق تهیهکنندگان فیلم ال سید خوش نیامد.
او در طول برپایی تظاهرات حقوق مدنی در واشنگتن دیسی در سال ۱۹۶۳ «مارتین لوثر کینگ جونیور» را همراهی کرد. هستون بعدها گفت او سالها قبل از اینکههالیوود به جنبش حقوق مدنی توجه نشان دهد به جنبش مزبور یاری رسانده بوده. در پی ترور سناتور رابرت اف. کندی در سال ۱۹۶۸، هستون و بازیگرانی چون گرگوری پک و کرک داگلاس و جیمز استیووارت بیانیهای منتشر کردند و در آن از قانون کنترل حمل اسلحه سال ۱۹۶۸ پرزیدنت جانسون حمایت کردند.
او با جنگ ویتنام مخالف بود و در سال ۱۹۶۹ حزب دموکرات برای نامزدیاش در سنای آمریکا به او نزدیک شد. هستون در بیوگرافی خود نوشت بابت تصمیمی که در این مورد میخواست بگیرد حسابی با خودش کلنجار رفت و سرانجام به این نتیجه رسید که هرگز نمیتواند بازیگری را کنار بگذارد.) گفته میشود در سال ۱۹۷۲ به ریچارد نیکسون رای داده هرچند در بیوگرافی او حرفی راجع به نیکسون زده نشده است. تا سالهای ۱۹۸۰ هستون با «اقدام مثبت» (حمایت از اقلیتها) مخالفت کرد، از حق حمل اسلحه حمایت کرد و از دموکراتها رویگردان شد و از جمهوریخواهان حمایت کرد. جورج کلونی بازیگر در سال ۲۰۰۳ و در جریان اهدای جوایز «نشنال بورد» درباره سلامت رو به افول هستون شوخی کرد و گفت که هستون همین امروز اعلام کرده که دچار بیماری آلزایمر شده است. وقتی از کلونی در این مورد پرسیدند او گفت که هستون به دلیل عضویتش در «انجمن ملی اسلحه» هر چیزی را که در موردش میگویند لایقش است. هستون هم در مقابل گفت که کلونی آدم بیکلاسی است و اینکه برای کلونی متاسف است و کلونی هم مثل هرکس دیگری ممکن است به بیماری آلزایمر دچار شود.
● بیماری و مرگ
هستون در سال ۱۹۹۸ اندکی پس از اینکه به عنوان رئیس انجمن ملی اسلحه برگزیده شد عمل جراحی پیوند استخوان لگن خاصره را انجام داد. او سپس در همان سال به سرطان پروستات دچار شد و با گذراندن جلسات رادیوتراپی بیماری سرطان او بهبود نسبی پیدا کرد. هستون در سال ۲۰۰۲ رسما اعلام کرد دچار علائم بیماری آلزایمر شده است.
در ماه مارس سال ۲۰۰۵ چندین روزنامه مختلف گزارش دادند که خانواده و دوستان هستون از پیشرفت بیماری او دچار شوک شدهاند و اینکه او بعضی وقتها حتی نمیتواند از بستر خود خارج شود. در ماه آگوست سال ۲۰۰۵ شایعهای منتشر شده بود مبنی بر اینکه هستون به دلیل ابتلا به بیماری ذاتالریه در بیمارستانی در لسآنجلس بستری شده است ولی این شایعه هرگز تائید نشد. در ماه آوریل ۲۰۰۶ منابع مختلف خبری گزارش دادند که بیماری هستون در مرحله پیشرفتهای قرار دارد و اینکه خانوادهاش نگرانند که عمر او به پایان سال قد ندهد.
سرانجام چارلتون هستون در ۵ آوریل ۲۰۰۸ در منزلش واقع در بورلی هیلز کالیفرنیا و در حالی که همسرش لیدیا که ۶۴ سال با هم زندگی کرده بودند، در کنار بسترش بود از دنیا رفت. علاوه بر همسر یک فرزند پسر به نام «فریزر کلارک هستون» و یک دختر فرزند خوانده به نام «هولی ان هستون» از او باقی مانده است. علت مرگ چارلتون هستون هنوز اعلام نشده است.
روزنامه حیات نو
ویرایش و تلخیص:برگزیده ها
بن هور کیست , زندگینامه چارلتون استون