زندگینامه ولفگانگ پاولی - بیوگرافی دانشمندان ، زندگینامه دانشمندان - زندگی.نامه.پایولی.شیمیدان.

زندگینامه ولفگانگ پاولی

وی در 25 آوریل 1900 در وین اتریش چشم به جهان گشود. پدرش دانشمندی برجسته بود و استادی شیمی را در دا نشگاه وین بر عهده داشت. پاولی در شهر وین تحصیلات خود را به پایان رسانید و در اواخر دوران دبیرستان با نظریه نسبیت انیشتن آشنا شد. نوشته انیشتن  بر او تاثیر بسزایی داشت، او نظریه انیشتن را در ساعات خسته کننده مدرسه بطور پنهانی مطالعه می‌کرد. او پس از به پایان رساندن دوران دبیرستان مشغول به تحصیل در رشته فیزیک نظری شد .طی سالهای ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۸ به تدریس در دانشگاه هامبورگ مشغول بود و پس از آن به سمت استادی فیزیک نظری در انستیتو تکنولوژی فدرال در زوریخ منصوب شد.او در سال ۱۹۴۰ به عنوان رئیس گروه فیزیک نظری دانشگاه پرینستون انتخاب شد که با پایان جنگ جهانی دوم، آن را رها و به آلمان مراجعت کرد .

زندگی.نامه.پایولی.شیمیدان.

زندگی.نامه.پایولی.شیمیدان.

وی در 25 آوریل 1900 در وین اتریش چشم به جهان گشود. پدرش دانشمندی برجسته بود و استادی شیمی را در دا نشگاه وین بر عهده داشت. پاولی در شهر وین تحصیلات خود را به پایان رسانید و در اواخر دوران دبیرستان با نظریه نسبیت انیشتن آشنا شد. نوشته انیشتن  بر او تاثیر بسزایی داشت، او نظریه انیشتن را در ساعات خسته کننده مدرسه بطور پنهانی مطالعه می‌کرد. او پس از به پایان رساندن دوران دبیرستان مشغول به تحصیل در رشته فیزیک نظری شد .طی سالهای ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۸ به تدریس در دانشگاه هامبورگ مشغول بود و پس از آن به سمت استادی فیزیک نظری در انستیتو تکنولوژی فدرال در زوریخ منصوب شد.او در سال ۱۹۴۰ به عنوان رئیس گروه فیزیک نظری دانشگاه پرینستون انتخاب شد که با پایان جنگ جهانی دوم، آن را رها و به آلمان مراجعت کرد .

پاولی در میان جماعت فیزیکدانان برجسته اواسط قرن بیستم از جایگاهی بسیار بالا برخوردار است و به زعم بسیاری، پس از انتشار مقاله استادانه اش در باب نظریه نسبیت، به یکی از رهبران جریان فیزیک دوره خود بدل شد. قوانین او- که همیشه نام او را به همراه دارند- دانش موجود ساختار اتمی را متبلور ساختند که در نهایت به شناسایی دو متغیر با ارزش منجرشد که برای توصیف وضعیت یک الکترون به آن دو احتیاجی مبرم بود.پاولی اولین دانشمندی بود که وجود نوترون - یک ذره بدون بار و جرم که از تجزیه و فروپاشی رادیواکتیو بتا صاحب انرژی می شود-  را درک کرد و این، قدم اول و آغاز دهه ای طلایی قبل از جنگ جهانی دوم به شمار می رفت.

پاولی در مرکز تحقیقات فیزیک نظری در زوریخ مشغول فعالیت بود.او نقش مهمی در پایه گذاری نظریه کوانتومی میدانی ایفا کرد و در پیشرفت های بزرگی که در سال ۱۹۴۵ در این حوزه به وجود آمد، شرکتی فعال داشت. او پیش از این، با ارائه اسنادی مبنی بر وجود ارتباط بین چرخش و شاخص ذرات بنیادی، نظریه ای مطرح کرده بود. طی سالها مطالعه اش در این زمینه، مقالات گوناگون و متعددی در باب مشکلات و نواقص فیزیک نظری به رشته تحریر درآورد و بیش از هرچیز در باب مکانیک کوانتوم در نشریات معتبر کشورهای مختلف، مقالات علمی خود را به چاپ رسانید. پاولی یکی از معدود اعضای خارجی جامعه سلطنتی لندن و عضو جامعه فیزیک سوئیس، جامعه فیزیک آمریکا و انجمن آمریکایی پیشرفت علم به شمار می رفت.

پاولی را هرگز نمی‌توان معلم خوبی بشمار آورد چرا که او آهسته و جویده حرف می‌زد و بر روی تخته سیاه نوشته‌هایش را به صورت نامنظم می‌نوشت و در هنگام تدریس پیرامون موضوع مورد بحث فکر می‌کرد، اما با این حال پیوسته شاگردانش او را دوست داشتند و به او علاقه‌مند بودند. او با شور و شوقی غیرقابل وصف به مبانی فلسفی علم علاقه‌مند بود و آن را مورد بررسی قرار می داد.

او در سال ۱۹۴۵ به پاس همکاری قاطع و صمیمانه اش در جریان کشف قانون جدیدی از طبیعت در سال ۱۹۲۵ به نام قانون پاولی شایسته دریافت جایزه نوبل شناخته شد. جالب است بدانید شخص اینشتین پیشنهاد نامزدی وی برای دریافت جایزه نوبل را مطرح کرده بود. در سال ۱۹۵۸ پاولی موفق به دریافت مدال ماکس پلانک شده و در همان سال به سرطان لوزالمعده مبتلا شد. هنگامی که چارلزانز - آخرین دستیارش- به ملاقاتش در بیمارستان روت کروز زوریخ رفت، پاولی از او پرسید : شماره اتاق را دیدی؟ شماره اتاق پاولی ۱۳۷ بود. او در تمام زندگی اش با این سئوال که چرا یک عدد ثابت یا تعداد ثابت بنیادی بدون بعد، همیشه ارزشی نزدیک به یک سی وهفتم دارد، روبه رو بود. پاولی در همان اتاق در ۱۵ دسامبر ۱۹۵۸ درگذشت.

 


,