دانلود دکلمه های خسرو شکیبایی شعر فروغ

  • دانلود دکلمه های خسرو شکیبایی

    دانلود دکلمه های خسرو شکیبایی

    خسرو شکیبایی علاوه بر هنرنمایی در نقش آفرینی سینما و تئاتر و تلویزیون، برخی از سروده‌های فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کرده «آب» از دفتر شعر« حجم سبز » سهراب سپهری + دکلمه خسرو شکیبایی به باغ ھم سفران» از دفتر شعر « حجم سبز » سهراب سپهری + دکلمه خسرو شکیبایی غربت» از دفتر شعر« حجم سبز » سهراب سپهری + دکلمه خسرو شکیبایی جنبش واژه زیست» از دفتر شعر« حجم سبز » سهراب سپهری + دکلمه خسرو شکیبایی «واحه ای در لحظه» از دفتر شعر« حجم سبز » سهراب سپهری + دکلمه خسرو شکیبایی شعر «به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد» از دفتر شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد + دکلمه خسرو شکیبایی شعر «به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد» از دفتر شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد + دکلمه نیکی کریمی شعر هدیه فروغ فرخزاد + دکلمه خسرو شکیبایی شعر «تولدی دیگر» از دفتر شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد + دکلمه خسرو شکیبایی شعر «تولدی دیگر» از دفتر شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد + دکلمه نیکی کریمی شعر «تولدی دیگر» از دفتر شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد + دکلمه فروغ فرخزاد شعر «پرنده مردنی است» فروغ فرخزاد + دکلمه خسرو شکیبایی شعر «آفتاب می شود» از دفتر شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد + دکلمه خسرو شکیبایی شعر «علی کوچیکه» از دفتر شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد + دکلمه خسرو شکیبایی  



  • دانلود دکلمه «زیبا» با صدای خسرو شکیبایی

    محمدرضا عبدالملکیان ماجرای دکلمه ی اشعارش توسط خسرو شکیبایی را چنین نقل می کند: « پائیز بود، پائیز ۷۴، آن اتاقک کوچک ۲-۳ متری در پاگرد طبقه ی دوم خانه ی واقع در خیابان ۱۴ امیرآباد، دکتر بود، خسرو بود و من بودم، شب های بیداری تا آن سوی نیمه شب، تا یکی دو گام مانده به سپیده دمان و شاید تا خود سپیده دمان. حدود ۲ ماه و چند شب در هفته. «مهربانی» باید متولد می شد. مرهمی بر زخم سال های جنگ و پس از جنگ. فکر اولیه از دکتر بود. دکتر دارینوش، انتخاب هم کرده بود، هم مرا ، هم خسرو را و متقاعد کرده بود هردو را. شعرها را وسط گذاشته بودم، هرچه داشتم. دو هفته ای طول کشید. دکتر انتخاب کرده بود، همه ی انتخاب ها پسند من هم بود، جز یک شعر، که سال ها پیش سروده بودم و اینک به سبب مجموعه شرایط از هوایش فاصله گرفته بودم، نمی خواستم. اما دکتر اصرار داشت، این اصرار و انکار، به داوری خسرو رسید، در یکی از همان شب ها، در همان اتاقک پاگرد خانه ی خیابان ۱۴ امیر آباد، خسرو سر در سکوت، برای خودش خواند. سپس سر برداشت، با همان لبخند دلنشین، نگاهی به دکتر و نگاهی به من، این بار با صدای بلند خواند: زیبا زیبا هوای حوصله ابری است چشمی از عشق ببخشایم  تا رود آفتاب بشوید  دلتنگی مرا   زیبا هنوز عشق  در حول و حوش چشم تو می چرخد از من مگیر چشم دست مرا بگیر و کوچه های محبت را  با من بگرد یادم بده چگونه بخوانم تا عشق در تمامی دل ها معنا شود یادم بده چگونه نگاهت کنم که تردی بالایت  در تندباد عشق نلرزد   زیبا آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را  احساس می کنم آنگونه عاشقم که نیستان را  یکجا هوای زمزمه دارم آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است   زیبا چشم تو شعر چشم تو شاعر است من دزد شعرهای چشم تو هستم   زیبا کنار حوصله ام بنشین بنشین مرا به شط غزل بنشان بنشان مرا به منظره ی عشق بنشان مرا به منظره ی باران بنشان مرا به منظره ی رویش  من سبز می شوم   زیبا ستاره های کلامت را در لحظه های ساکت عاشق  بر من ببار بر من ببار تا که برویم بهاروار چشم از تو بود و عشق  بچرخانم  بر حول این مدار   زیبا  زیبا تمام حرف دلم این است من عشق را به نام تو آغاز کرده ام در هر کجای عشق که هستی  آغاز کن مرا   از محمدرضا عبدالملکیان دانلود دکلمه شعر توسط خسرو شکیبایی تگ:  محمدرضا عبدالملکیان، شعرمحمد رضا عبدالملکیان، دانلود دکلمه عبدالملکیان، زیبا، زیبا چشم تو شعر، چشم تو شاعر است، دانلود زیبا،دانلود خسرو شکیبایی،دکلمه خسرو شکیبایی، دانلود صدای خسرو شکیبایی، دانلود دکلمه زیبای محمدرضا عبدالملکیان، زیبا با صدای خسرو شکیبایی

  • دکلمه هایی از خسرو شکیبایی

    علی کوچیکه با صدای خسرو شکیباییشعر فروغ فرخزاد علی کجاس؟ تو باغچه چی می چینه؟ آلوچه آلوچه باغ بالا، جرأت داری بسم الله.... دانلودخانه دوست کجاست؟شعر: سهراب سپهری صدا: خسرو شکیباییدانلودآب رو گل نکنیم. شعر: سهراب سپهری صدا: خسرو شکیبایی دانلوددیالوگ معروف زنده یاد خسرو شکیبایی در فیلم هاموندانلودسلامی دوباره خواهم داد - خسرو شکیباییشعر فروغ فرخزاد متن شعر:به آفتاب سلامی دوباره خواهم دادبه جویبار که در من جاری بودبه ابرها که فکرهای طویلم بودندبه رشد دردناک سپیدارهای باغ که با مناز فصل های خشک گذر میکردندبه دسته های کلاغانکه عطر مزرعه های شبانه رابرای من به هدیه میآورندبه مادرم که در آینه زندگی میکردو شکل پیری من بودو به زمین ، که شهوت تکرار من ، درون ملتهبش رااز تخمه های سبز میانباشت - سلامی ، دوباره خواهم داد میآیم ، میآیم ، میآیمبا گیسویم : ادامهء بوهای زیر خاکبا چشمهام : تجربه های غلیظ تاریکیبا بوته ها که چیده ام از بیشه های آنسوی دیوارمیآیم ، میآیم ، میآیمو آستانه پر از عشق میشودو من در آستانه به آنها که دوست میدارندو دختری که هنوز آنجا ،در آستانهء پر عشق ایستاده ، سلامی دوباره خواهم داددانلودديالوگ بسيار زيبا از سريال روزي روزگاريديالوگ بسيار زيبا از فيلم خاطره انگيز روزي روزگاري با بازي مرحوم جمشيد لايق(قلي خان) ومرحوم خسرو شكيبايي (مراد بيگ) و اهنگ بسيار زيباي اين فيلم كه ساخته استاد فرهاد فخرالديني هست. دانلودآفتاب میشود با صدای زنده یاد خسرو شکیباییشعر از فروغ فرخزاد دانلودقهر نکن تو با منآهنگ فیلم خواهران غریب با حضور زنده یاد خسرو شکیبایی. متن کامل ترانه:مثل شبنم که نمیمونه رو گل و پونهگرمای وفا میبره از دل همه کینه هادلا میشه روشن آی قهر نکن تو با منباهات قهرم باز نکن دهن با من حرف نزن حسود نیاسوداین چه کاری بودچه دیر و چه زودنمیکنم آشتی جای آشتی نذاشتیریزه ریزه کم کمدست بزار تو دستم فصل شکفتندلای ما روشن الا کلنگرنگ و وارنگگل و گلدونه نعنا و پونهآشتی کنونهدلا میشه روشنآی قهر نکن تو با منچرا ز هم رنجیدن، به باغ آشتی گل چیدن، گل گفتن، گل شنیدن، دست به دست هم رقصیدنهمومک مورچه داره، بشین و پاشو خنده دارهاتل متل تتوله، گاو حسن چه جورهعمو زنجیر باف، زنجیر منو بافتیحیف نیست، چرا ز هم رنجیدن، به باغ آشتی گل چیدن، شربت مهر به لب نوشیدنمعلم درس وفامعلم نازنین مابا عشق و شور و غم خواریاز جون و از دل کنار ماچراغ راه معلم مایار و همراه معلم ماچراغ راه معلم مایار همراه معلم ماالا کلنگرنگ و وارنگگل و گلدونه نعنا و پونهآشتی کنونهگنجیشکه میخونه جیک حیکچشات مهربونه جیک جیک به ...

  • آلبوم نامه ها خسرو شکیبایی

    لینک های دانلود اصلاح شد   دانلود خسته ام خسته دانلود سراغ شعر میروم   ***دوستان توجه داشته باشید که حجم بالای این دکلمه ها به خاطر طولانی بودن اون هاست***   متن دکلمه سراغ شعر میروم   نه من سراغ شعر میروم ، نه شعر از من ساده سراغی گرفته اســـت . تــنها در تو به  شادمانی می نگرم.. هرگز تا بدین پایه بیدار نبوده ام . از شب که گذشتیم ، حرفی بزن  ..ســلام نــوش لیــموی گس. نه من سراغ شعر میروم ، نه شعر از من ساده سراغی  گرفته است . تنها در تو به حیرت می نگرم ری را ، هرگز تا بدین پایه عاشق نبوده ام. پس اگر این سکوت تکوین خواناترین ترانه من است ، تنها مرا زمزمه کن ای ســاده  ای صبور . حالا از همه اینها گذشته بگو راستی در آن دور دست گمشده ، آیا هــــنوز کودکی با دو چشم خیس و درشت مرا می نگرد ؟ ! می توانم کنار تو باشم و باز بی آواز از راز این همه هم همه بگذرم . من از پی زبان پوسیدگان نخواهم رفت . تنها منم که در خواب این همه زمستان لنگر نشین هی بــهار بهار ، برای باغ بابونه آرزو می کنم . حالا همین شوق بی قیمت و قائده ، همین حدود رویا و رفتن از پی نور ما را بس .. تا بر اقلیم شقایق و خیال پروانه پادشاهی کنیم   .   اشتباه از ما بود . اشتباه از ما بود که خواب سر چشمه را در خیال پیاله می دیدیــــم. دستهامان خالی .. دلهامان پر .. گفتگوهامان مثلآ یعنی ما . کاش می دانستیم هیـــچ پروانه ای پریروز پیلگی خویش را به یاد نمی آورد.حالا مهم نیست که تشنه به رویای آب می میریم. از خانه که می آیی ؛ یک دستمال سفید ، پاکتی سیگار ، گزین شعر فروغ و تحملی طولانی بیاور . احتمال گریستن ما بسیار است.   در ارتباط مخفی خود با خواب گریه ها حرف های عجیبی شنیده ام . هی ساده، ساده .. از پس آستین گریه گمان می کنند ؛ آسمان فردا صاف و هوای رفتن ما آفتابیست ..... حالا تو هم بلند شو .. بگو "ها" و برو .. اصلآ چه کارشان داری؟ اینان که مونـــــس همین دو سه روز گل اند و گلبرگ اند . این درخت هم که از آن خودشان است .. یک هفته ای می آیند .. همین حدود ما و.. هی هوای خوش و.. بعد هم می روند به جایــی دور... آن دور ها .   چه قدر قشنگ اند ... می شنوی ری را ؟‌ به خدا پروانه ها پیش از آن که پیر شونــد می میرند . حالا بیا برویم از رگبار واژه ها ویران شویم . عیبی ندارد یکی بودن دیوار  باغ و صدای همسایه . باران که باز بیاید .. می ماند آسمان و خواب و خاطره ای.. یا حرفی میان گفت و لطف آدمی با سکوت .   من راه خانه ام را گم کرده ام ری را .. میان راه فقط صدای تو نشانی ستاره بود کـــه راه را بی دلیل راه جسته بودیم . بی راه و بی شمال . بی راه و بی جنــــوب . بی راه و بی رویا . من راه خانه ام را گم کرده ام .. اسامی آسان کسانم را ..نامم ...

  • دانلود دکلمه آیه های زمینی با صدای فروغ

    آنگاه خورشید سرد شد و برکت از زمین ها رفت   سبزه ها به صحراها خشکیدند و ماهیان به دریاها خشکیدند و خاک مردگانش را زان پس به خود نپذیرفت   شب در تمام پنجره های پریده رنگ مانند یک تصور مشکوک پیوسته در تراکم و طغیان بود و راهها ادامهء خود را در تیرگی رها کردند    دیگر کسی به  عشق نیندیشید دیگر کسی به فتح نیندیشید و هیچکس دیگر به هیچ چیز نیندیشید   در غارهای تنهائی بیهودگی به دنیا آمد خون بوی بنگ و افیون میداد زنهای باردار نوزادهای بی سر زائیدند و گاهواره ها از شرم به گورها پناه آوردند    چه روزگار تلخ و سیاهی نان ، نیروی شگفت رسالت را مغلوب کرده بود پیغمبران گرسنه و مفلوک از وعده  گاههای الهی گریختند و بره های گمشدهء عیسی دیگر صدای هی هی چوپانی را در بهت دشتها نشنیدند   در دیدگان آینه ها گوئی حرکات و رنگها و تصاویر وارونه منعکس میگشت و بر فراز سر دلقکان پست و چهرهء وقیح فواحش یک هالهء مقدس نورانی مانند چتر مشتعلی میسوخت   مرداب های الکل با آن بخارهای گس مسموم انبوه بی تحرک روشنفکران را به ژرفای خویش کشیدند و موشهای موذی اوراق زرنگار کتب را در گنجه های کهنه جویدند خورشید مرده بود خورشید مرده بود ، و فردا در ذهن کودکان مفهوم گنگ گمشده ای داشت   آنها غرابت این لفظ کهنه را در مشق های خود بالکهء درشت سیاهی تصویر مینمودند   مردم، گروه ساقط مردم دلمرده و تکیده و مبهوت در زیر بار شوم جسدهاشان از غربتی به غربت دیگر میرفتند و میل دردناک جنایت در دستهایشان متورم میشد   گاهی جرقه ای ، جرقهء ناچیزی این اجتماع ساکت بیجان را یکباره از درون متلاشی میکرد آنها به هم هجوم میآوردند مردان گلوی یکدیگر را با کارد میدریدند و در میان بستری از خون با دختران نابالغ همخوابه میشدند   پیوسته در مراسم اعدام وقتی طناب دار چشمان پر تشنج محکومی را از کاسه با فشار به بیرون  میریخت آنها به خود میرفتند و از تصور شهوتناکی اعصاب پیر و خسته شان تیر میکشید اما همیشه در حواشی میدان ها این جانبان کوچک را میدیدی که ایستاده اند و خیره گشته اند به ریزش مداوم فواره های آب    شاید هنوز هم در پشت چشم های له شده ، در عمق انجماد یک چیز نیم زندهء مغشوش بر جای مانده بود که در تلاش بی رمقش میخواست ایمان بیاورد به پاکی آواز آبها    شاید ، ولی چه خالی بی پایانی خورشید مرده بود و هیچکس نمیدانست که نام آن کبوتر غمگین کز قلبها گریخته ، ایمانست   از فروغ فرخزاد دانلود دکلمه شعر با صدای شاعر [1.3 MB] تگ:فروغ فرخزاد،دانلود دکلمه،دکلمه فروغ فرخزاد،دکلمه فروغ، دکلمه، صدای فروغ فرخزاد، دانلود آنگاه خورشید ...

  • همه ی هستی من (دکلمه با صدای نیکی کریمی )

    همه ی هستی من (دکلمه با صدای نیکی کریمی )

    همه ی هستی من آیه ی تاریکیست ... شعر زیبایی از فروغ فرخزاد با صدای نیکی کریمی متن کامل شعر در ادامه مطلب دانلود با صدای نیکی کریمی

  • حال همه ما خوب است اما تو باور نکن ! ♥

        شعر : سیدعلی صالحی دکلمه : خسرو شکیبایی   دکلمه زیبای خسرو شكيبايي حال همه ما خوب است اما تو باور نکن !   سلام!حال همه‌ی ما خوب استملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرمکه نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان! تا يادم نرفته است بنويسمحوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن استاما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهیببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهمخواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌امبی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار ... هی بخند!بی‌پرده بگويمتچيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فال نيک خواهم گرفتدارد همين لحظهيک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جاننامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسمحال همه‌ی ما خوب استاما تو باور نکن

  • فروغ بخوان برایم عمو خسرو

    دلم گرفته استدلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده‌ی شب می کشم چراغ های رابطه تاریکند چراغ های رابطه تاریکند کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست.   از فروغ فرخزاد دانلود دکلمه شعر با صدای خسرو شکیبایی [1.4 MB] تگ:فروغ فرخزاد،دانلود دکلمه،دکلمه فروغ فرخزاد،دکلمه فروغ، دکلمه، خسرو شکیبایی، دکلمه خسرو شکیبایی، صدای خسرو شکیبایی، صدای فروغ فرخزاد، دانلود دلم گرفته فروغ، فروغ فرخزاد خسرو شکیبایی، خسرو شکیبایی فروغ فرخزاد، دانلود پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست،پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست